انقلاب اسلامی نتایج جستجو

گفت‌و‌گو/خبر

نگارش زندگینامه کامل شاعران در دفتر ادبیات انقلاب

یکی از کارشناسان دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری از آغاز نگارش زندگینامه شاعران انقلاب و تأثیرگذاران این جریان ادبی از جمله مهرداد اوستا خبر داد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از خبرگزاری تسنیم، اکبر خوش‌زاد، از کارشناسان دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری، با اشاره به برنامه‌های این دفتر در سال جاری گفت: نگارش زندگینامه یک‌صد تن از اندیشمندان، شاعران و بزرگان در سده اخیر در قالب مجموعه کتاب‌های «شخصیت‌های مانا» از جمله برنامه‌های این دفتر است که از سال 91 کار نگارش آنها آغاز شده است. در این مدت زندگینامه پنج تن از اهالی فرهنگ و سیاست در قالب پنج عنوان کتاب از سوی نویسندگان و پژوهشگران دفتر ادبیات انقلاب اسلامی نوشته شد و قرار است تا پایان مرداد ماه سال جاری از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ برسند. وی ادامه داد: بررسی زندگی و نگارش زندگینامه مفصل از شاعران انقلاب دومین برنامه این دفتر در این طرح است. از این جهت زندگینامه سلمان هراتی، مهرداد اوستا و قیصر امین‌پور نوشته و قرار است در آینده نزدیک منتشر شود. از این میان زندگینامه هراتی به اتمام رسیده و دو اثر دیگر مراحل نهایی نگارش را پشت سر می‌گذارند. این کارشناسان دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری با اشاره به جزییات مطالب پرداخته شده در این آثار گفت: زندگینامه، تجربیات و خاطرات این افراد از جمله موضوعاتی هستند که در این آثار مورد توجه قرار می‌گیرند. زندگینامه‌های نوشته شده کامل‌ترین زندگینامه‌های مفصل درباره این شاعران است که به جزیی‌ترین مسایل زندگی آنها می‌پردازند. خوش‌زاد در پایان یادآور شد: قرار است در این طرح شاعران مهم و تأثیرگذار در جریان ادبی کشور از صد سال گذشته نیز مورد بررسی قرار گیرند که البته هنوز زمان دقیق آن مشخص نیست.

نقد مکتوب خاطرات علی امینی

در چهارمین مقاله كتاب هفتم از مجموعه «نقد تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» نقد خاطرات علی امینی انجام شده است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از روابط عمومی مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی، این مركز كتاب هفتم از مجموعه «نقد تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» را منتشر كرد. تاكنون شش جلد از این مجموعه منتشر شده و اینك هفتمین كتاب مجموعه مذكور شامل شش مقاله در نقد شش كتاب مربوط به حوزه انقلاب اسلامی، تقدیم علاقه‌مندان مطالعات انقلاب اسلامی می‌شود. اولین مقاله، نقد كتاب «مقاومت شكننده» تألیف جان فوران به قلم میرحواس احمدزاده است. كتاب «مقاومت شكننده» به تعبیر خود فوران، با هدف «تفسیر تئوریك مجدد جامعه‌ ایران و تجربه‌اش در قلمرو تغییر اجتماعی» تألیف شده است. به این منظور، وی با بهره‌‌مندی از تسلط كافی بر نظریه‌های جامعه‌شناسی توسعه و تغییرات اجتماعی، به ارزیابی نظریاتی پرداخته است كه تحول اجتماعی را خاصه در كشورهایی با موقعیت ایران از منظر ساختارهای اقتصادی و جایگاه بین‌المللی، تفسیر می‌كنند. او برای رسیدن به یك چارچوب تئوریك نرمش‌پذیرتر و گسترده‌تر برای مطالعه تحولات ایران، به بررسی و نقد نحله‌های گوناگون مكاتب جامعه‌شناسی توسعه و تحول اجتماعی می‌پردازد و در نهایت اظهار می‌نماید كه یك نظریه‌ توسعه‌ جهانی و دگرگونی اجتماعی، قادر به تبیین كامل موضوع نیست. فوران معتقد است كه كار نظری (تئوریك) باید از مطالعه‌ موارد خاص الهام گیرد و پیش برود؛ موارد خاصی كه نباید در این یا آن چشم‌انداز محدود شوند، لذا برای نیل به این منظور فوران با روش مقایسه‌ای ـ تاریخی اقدام به ارائه‌ الگویی پیچیده علّی و تصادفی می‌كند كه عواملی چون نظام جهانی، وجوه تولید، وضعیت‌های وابستگی، ماهیت دولت و فرهنگ‌های سیاسی مخالف دولت را دربر می‌گیرد. بدیهی است كه پرداختن به یك برش تاریخی پانصد ساله از تاریخ ایران منشأ بسیاری از نواقص كار او شده است كه در این مقاله به تفصیل به نقد آن پرداخته شده است. نقد كتاب «در عرصه‌ اصلاحات و نوگرایی دینی» اثر عبدالعلی بازرگان دومین مقاله‌ كتاب هفتم از مجموعه «نقد تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» توسط یوسف شیرمحمدی نوشته شده است. بسیاری از بخش‌های كتاب، با دیدگاه‌های اكثریت عالمان شیعی همسانی دارد. از قبیل دفاع نویسنده از منشأ غیر بشری وحی، اهمیت‌دادن به جایگاه قرآن با وجود پیشرفت علم، پاسخ به شبهاتی پیرامون جایگاه زن در قرآن، نفی اتهام كسانی كه اسلام را دین شمشیر و خشونت‌طلب می‌انگارند و... اما برخی نظرات ایشان گاه دچار انحراف‌هایی می‌شود كه می‌تواند به استحاله‌ دین منجر شود. این موارد در این مقاله به صورت مستند مورد بحث قرار گرفته است. نقد كتاب «مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران» نوشته‌ محمدعلی همایون كاتوزیان، سومین مقاله‌ این مجموعه است كه توسط خدابخش عمادی انجام گرفته است. اولین محور نقد ناقد، موضوع اختلاف بین مصدق و آیت‌الله كاشانی است كه نویسنده تلاش می‌كند شكست نهضت ملی‌شدن نفت را به دین و علما و به‌ویژه آیت‌الله كاشانی نسبت دهد. محورهای دیگر نقد عبارت‌اند از: نادیده گرفتن نقش علما در جریان نهضت ملی‌شدن نفت، مصدق‌گرایی، عدم توضیح روشن درباره‌ مفهوم ایرانیت و اسلامیت در اندیشه مصدق، متهم كردن علما به فشار بر مصدق برای نپذیرفتن پیشنهادهای آمریكا، انگلیس و بانك جهانی در مورد نفت و تقلیل‌گرایی، كه همه این محورها در این مقاله مورد نقد قرار گرفته است. در چهارمین مقاله كتاب هفتم از مجموعه «نقد تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» نقد خاطرات علی امینی توسط جواد عربانی انجام شده است. علی امینی از رجال مهم ایران معاصر است كه خاطراتش توسط مركز مطالعات خاورمیانه دانشگاه‌ هاروارد به چاپ رسیده است. این خاطرات حاصل شش ساعت مصاحبه‌ حبیب لاجوردی با علی امینی است كه در قالب طرح تاریخ شفاهی ایران به انجام رسیده است و در آن علی امینی، به بیان خاطرات خود از زندگی شخصی و نیز سیر فعالیت‌های اداری خود تا نخست‌وزیری و تحولات بعد از آن پرداخته است. وی از شخصیت‌هایی بود كه به استراتژی ماندن در قدرت معتقد بود و در این جهت با شخصیت‌های سیاسی چون آیت‌الله كاشانی، محمد مصدق و... و نیز دولتمردان خارجی از جمله آمریكایی ارتباط داشت و از این ناحیه در مظان اتهام‌های عدیده‌ای است و در بعضی موارد جهت تبرئه خود دچار لغزش‌هایی شده كه در این مقاله به آنها پرداخته شده است. پنجمین مقاله از مقالات این مجلد، به نقد و بررسی كتاب «كنفدراسیون: تاریخ جنبش دانشجویان ایرانی در خارج از كشور ۵۷-۱۳۳۲» نوشته افشین متین اختصاص یافته كه توسط داود قاسم‌پور نوشته شده است. كنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی ـ اتحادیه‌ی ملی (معروف به كنفدراسیون)، تشكلی دانشجویی بود كه در فروردین 1339ش و با اجتماع نمایندگان سازمان‌های دانشجویی ایرانی در فرانسه، آلمان و بریتانیا و از ادغام سازمان‌های مزبور در ‌هایدلبرگ، آلمان غربی تأسیس شد. فعالیت‌های این تشكل دانشجویی محور این كتاب است و در كنار آن، تحولات تاریخی ایران به‌عنوان بستر بحث، مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده در روایت تاریخ كنفدراسیون، متأثر از گفتمان مسلط در درون كنفدراسیون- انحصار مبارزات جنبش دانشجویی خارج از كشور در كنفدراسیون- است كه با پذیرش این گفتمان، دچار برخی تناقض‌ها شده و در تحلیل‌های خود در بعضی موارد به خطا رفته است كه در این مقاله به آن و موارد دیگر پرداخته می‌شود. آخرین مقاله‌ این مجموعه، نقد كتاب «فراز و فرود دودمان پهلوی» نوشته‌ جهانگیر آموزگار، برادر جمشید آموزگار، نخست‌وزیر رژیم شاه در فاصله میان تیر 1356 تا مرداد 1357 است كه توسط امین كیایی‌نژاد نوشته شده است. نویسنده در این كتاب درصدد تبیین انقلاب اسلامی و پاسخ به شبهاتی كه به نظرش وجود دارد، برمی‌آید. ولی به جای تبیین آن، در جای‌جای كتاب سعی دارد توجیه كند كه سقوط رژیم پهلوی ضربات جبران‌ناپذیری به مردم ایران وارد كرد. همچنین به دلیل حب و بغض‌هایی كه نسبت به انقلاب اسلامی و بالاخص جناح مذهبی طرفدار امام خمینی(ره) داشته است، روی‌كارآمدن طیف مذهبی پس از انقلاب را یك رویداد غیرمنتظره و پیش‌بینی‌ناپذیر تلقی می‌كند. در مجموع جانبداری او از رژیم پهلوی و احساس تأسف از سقوط شاه و نیز بغض‌های نویسنده نسبت به انقلاب اسلامی باعث عدم رعایت بی‌طرفی علمی شده و كتاب را از حالت یك اثر علمی خارج كرده است. بی‌توجهی به برخی از عوامل مهم تأثیرگذار بر انقلاب اسلامی، عدم رعایت بی‌طرفی در تحلیل انقلاب اسلامی، تأكید بیش از حد بر نقش توسعه‌ نامتوازن در وقوع انقلاب اسلامی، داده‌های تاریخی اشتباه و خلاف واقع، عدم تشخیص تمایز اصلی انقلاب اسلامی با سایر انقلاب‌ها، توهین به شخصیت‌های انقلابی ـ مذهبی، عدم توجه به اتفاق‌های بعد از انقلاب اسلامی و ادعاهای بدون مدرك از محورهای نقد این كتاب می‌باشد. كتاب هفتم از مجموعه «نقد تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» در شمارگان 1000 نسخه و با 190صفحه و به قیمت 60.000 ریال رونه بازار نشر گردیده است.

پیشنهاد تبدیل عکس‌های انقلاب به نقش برجسته

احمد مسجدجامعی، رئیس شورای شهر تهران در مراسم چهملین روز درگذشت حسین پرتوی از نامگذاری کوچه‌ای به نام وی خبر داد و از سازمان زیباسازی خواست تا به اجرایی شدن طرح تبدیل عکس‌های تأثیرگذار انقلاب به نقش برجسته و نصب آنها در سطح شهر کمک کند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از خبرگزاری مهر، در آستانه چهلمین روز درگذشت عبدالحسین پرتوی، خالق عکس ماندگار دیدار همافران با امام خمینی (ره)، شامگاه 4 تیرماه 1393 مراسمی با حضور احمد مسجدجامعی، خانواده حسین پرتوی و جمعی از عکاسان در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد. در آغاز این مراسم فیلمی درباره دیدار همافران با امام خمینی (ره) و عکس منحصر به فرد حسین پرتوی از این رویداد تاریخی برای حاضران به نمایش درآمد. محمد نوروزی از عکاسان خبری و شاگرد عبدالحسین پرتوی در ادامه پشت تریبون قرار گرفت و با بیان این که حسین پرتوی با ثبت یک عکس، توانست روند پیروزی انقلاب را سرعت ببخشد ادامه داد: پرتوی برای تولید عکس خبری خود استراتژی و برنامه داشت و در همین راستا وقتی که به مدرسه علوی می‌رفت که عکس ماندگار دیدار همافران با امام (ره) را ثبت کند، راهکاریی برای خلق این تصویر داشت. پرتوی همیشه یادآوری می کرد که شأن دوربین عکاس بسیار بالاست و همیشه تأکید داشت که عکاس خبری چشم حقیقت بین باید داشته باشد و عکاس در عکس خبری خود حق دخالت و قضاوت را ندارد چرا که عکاس ناظر است و داور و قاضی نیست. احمد مسجدجامعی، رئیس شورای شهر تهران سخنران بعدی این مراسم بود که در سخنانش از نامگذاری کوچه محل زندگی حسین پرتوی به نام این عکاس انقلابی یاد کرد و گفت: در زمانی که وزیر ارشاد بودم با همفکری برخی هنرمندان و عکاسان قرار بود، تعدادی از معروف‌ترین عکس‌های تاریخ انقلاب ایران را در قالب آثار نقش برجسته به دست هنرمندان ایرانی و هنرمندان بلوک شرق و شوروی سابق که تجربه آثار نقش برجسته را داشتند، به تصویر بکشیم که در نقاط مختلف تهران به نمایش گذاشته شود اما در جانمایی این آثار با مدیریت شهر تهران به توافق نرسیدیم. اکنون با درگذشت استاد حسین پرتوی باز این طرح به ذهنم رسید. مسجد جامعی افزود: در کشور ما همه عکس‌های تاریخ کشورمان که جاودانه شده است توسط عکاسان حرفه‌ای به ثبت رسیده است مثل عکس‌های حادثه 17 شهریور، پایین کشیدن مجسمه شاه، پایین آمدن امام خمینی (ره) از پلکان هواپیما، سخنرانی امام (ره) در بهشت زهرا، عکس اسکناس بدون تصویر شاه، عکس میدان ژاله و عکس‌های دیگری که همه عکاسان دلیر و خلاق داشته است و حسین پرتوی یکی از آنهاست. تأثیر عکس دیدار همافران با امام (ره) بر کسی پوشیده نیست و در ارزش آن همین بس که این تنها عکسی است که به مدت 35 سال هر ساله تکرار می‌شود. چرا که گویی هیچ نوشته، کتاب و مقاله‌ای از عهده نشان دادن این شکوه و عظمت برنمی‌آید. دانش و شجاعت حسین پرتوی عوامل منحصر به فرد بودن این عکسند. این عکس تنها عکسی است که دو روز متوالی در صفحه اول یک روزنامه به چاپ رسید چرا که از سوی فرمانده نظامیان رژیم سابق تکذیب شده بود. اگر این عکس نبود، بخش مهمی از تاریخ انقلاب ایران هیچ گاه به ثبت نمی‌رسید، بنابراین حسین پرتوی را نه تنها یک عکاس دقیق و حرفه‌ای بلکه می‌توان یک مورخ نیز قلمداد کرد. رئیس شورای شهر تهران یادآور شد: طرح تبدیل عکس‌های تأثیرگذار انقلاب اسلامی به نقش برجسته با همکاری فرهنگستان هنر قرار بود انجام شود که در نهایت منجر به جلب همکاری مدیریت شهر تهران نشد و اکنون به جاست که این طرح از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران به سرانجام برسد. در ادامه این مراسم لوح تقدیر و هدایایی به همسر زنده یاد حسین پرتوی اهدا شد و رونمایی از اصل عکس دیدار همافران با امام خمینی (ره) بخش بعدی این مراسم بود که همراه با موسیقی جمهوری اسلامی ایران و با حضور خانواده حسین پرتوی و رئیس شورای شهر تهران از این اثر پرده برداری شد.

خاندان امام خمینی(ره) به روایت اسناد

مراسم رونمایی از دو کتاب «خاندان امام خمینی(ره)» و «خاندان امام خمینی (ره) به روایت اسناد» در قالب همایشی با عنوان بازشناسی اندیشه فرهنگی حضرت امام خمینی (ره) ظهر 31 خرداد 1393 در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران برگزار شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از سایت جماران، حجت‌الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی، فرزند مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی از این دو کتاب نوشته محمد جواد مرادی‌نیا و چاپ دانشگاه آزاد اسلامی رونمایی کرد. مرادی‌نیا، پژوهشگر و نویسنده دو کتاب «خاندان امام خمینی (ره)» و «خاندان امام خمینی(ره) به روایت اسناد» در این برنامه گفت: «در کشور ما جوایز ادبی بسیاری به نام شخصیت‌هایی به مراتب پایین‌تر از امام خمینی(ره) وجود دارد، بنابراین پیشنهاد می‌کنم که سازمان اسناد و کتابخانه ملی اقدام به ثبت جایزه‌ای با عنوان جایزه کتاب سال امام خمینی(ره) کند و از این طریق مقدمات تشویق افراد به فعالیت پژوهشی در این زمینه و ترویج کتابخوانی را فراهم آورد.» وی افزود: «این دو کتاب که با هدف شناسایی افراد اثرگذار خاندان امام خمینی(ره) و تأثیر آنها بر شکل‌گیری شخصیت امام(ره) نوشته شده است، تابلویی تمام عیار از خاندان امام است و مسائلی همچون جایگاه اجتماعی، فرهنگی، دینی و اقتصادی این افراد و تأثیر آنها بر امام مد نظر نگارنده قرار گرفته است. تازه و بدیع بودن موضوع، سند محور بودن داده‌ها، استفاده از روش تحقیق علمی و دوری از شعار زدگی و نگاه سیاه یا سفید به موضوع از ویژگی‌های این دو کتاب است. در کتاب «خاندان امام خمینی(ره)» خاندان پدری امام خمینی(ره)، خاندان مادری ایشان و والدین و برادران ایشان در سه فصل جداگانه معرفی شده‌اند. برای مثال در فصل سوم علت ترور آقا سید مصطفی، پدر امام خمینی(ره)، زندگی برادران امام و دلایل تفاوت نام سه برادر توضیح داده شده است. کتاب «خاندان امام خمینی(ره) به روایت اسناد» نیز تنها شامل سند و عکس بوده و با هدف ثبت و ضبط اسناد پدربزرگ و پدر امام(ره) که تاکنون منتشر نشده بوده است، شامل 80 سند معتبر و ارزشمند است و موارد مهمی همچون ترجیع بندی از امام که در سال 1304 در سن 23 سالگی در مدح امام زمان(عج) سروده‌اند در آن جمع آوری شده است.» (متن این شعر در این نشانی منتشر شده است: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930304000826 ) کتاب «خاندان امام خمینی(ره) به روایت اسناد» به طور عمده به سه بخش تقسیم می‌شود. بخش نخست اسنادی است که موضوعات مربوط به سید احمد هندی، پدر بزرگ امام خمینی(ره) را در بر می‌گیرد. قسمت بعدی اسناد مربوط به پدر امام(ره)، یعنی آقا سید مصطفی و بخش پایانی، مربوط به دوران جوانی امام(ره) است. ترکیب اسناد مزبور به این قرار است: سید احمد هندی ( پدر بزرگ امام خمینی 21 سند) ، آقا مصطفی ( پدر امام ) 28 سند، آقا مرتضی عموی امام 1سند، آقا مرتضی ( برادر امام ) 4 سند ، آقا نورالدین ( برادر امام ) 2 سند، فاطمه ( خواهر امام) 1 سند، مشترک 7 سند، خانواده قاتلان آقا مصطفی 2سند. کتاب با یادداشت‌های جد، پدر و برادر و نیز خود امام خمینی(ره) بر پشت جلد کتاب «جنات الخلود» آغاز می‌شود. یکی از مهم‌ترین این یادداشت‌ها عبارت «به تاریخ تولد حقیر روح الله ابن مصطفی الموسوی اول طلوع آفتاب روز هجدهم شهر جمادی الثانی سنه 1320» است که به خط امام (در دوران نوجوانی) است. در این کتاب همچنین اسنادی از دوران جوانی امام خمینی(ره) به دست داده شده که نخستین و شاید مهم‌ترین آنها سندی است که در ضمن اسامی بیست و دو نفر از مدرسین حوزه علمیه قم در سال 1313 شمسی نام «حاج آقا روح الله خمینی» را نیز ذکر کرده است. ( سند 63)

فراخوان اسناد و خاطرات وقایع 15خرداد 1342 تا پیروزی انقلاب

فراخوان جمع آوری آثار و اسناد و خاطرات وقایع انقلاب اسلامی استان البرز با عنوان «صیانت از هویت یک ملت» منتشر شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از سایت حوزه هنری استان البرز، دفتر نماینده ولی فقیه در استان البرز با همکاری حوزه هنری استان البرز، اداره کل تبلیغات اسلامی و صدا وسیمای استان البرز برگزار فراخوان استانی عکس و خاطره و اسناد از وقایع و مبارزات مردم استان البرز (15خردادماه 1342 تا پیروزی انقلاب اسلامی) را اعلام کرده‌اند. بخش های فراخوان: 1. عکس 2. خاطره (خاطرات خود نوشت و دیگر نوشت) 3. سند (صوتی / تصویری / اعلامیه / روزنامه / اسناد مکتوب و ...) و بخش ویژه تقدیر از گردآورندگان جوان و هدایای فراخوان، لوح یادبود و کمک هزینه سفر به عتبات عالیات (برای 4نفر)، لوح یادبود و کمک هزینه سفر به مشهد مقدس (برای 10نفر) و لوح یادبود و هدایای نقدی است. نحوه ارسال آثار از طریق پست الکترونیک Asnad.alborz@gmail.comمراجعه حضوری یا ارسال به نشانی کرج، ضلع جنوبی میدان نبوت، کوچه میلاد، شماره82، حوزه هنری استان البرز، دبیرخانه فراخوان عکس و اسناد 15خرداد، کدپستی 3149633964 و شماره‌های شماره تماس: 34473011 / 34472287 / 33521155 و نمابرهای: 34208148 / 33521166 است. آثار پس از بررسی و تصویر برداری عودت داده خواهد شد و آثار ماندگار با نام ارسال کننده ثبت خواهد شد. عبدالحمید قره داغی رییس حوزه هنری استان البرز درباره ابن فراخوان گفت: با توجه به لزوم ساماندهی و نیل به ایجاد هویت بومی در استان البرز،آثار و اسناد وقایع و مبارزات مردم این استان در بازه زمانی قیام ماندگار پانزدهم خردادماه سال 1342 تا پیروزی انقلاب اسلامی جمع آوری و ثبت می گردد. این آثار و اسناد در دو وجه وقایع و اتفاقات داخل استان البرز در جریان پیروزی انقلاب و نقش مردم استان البرز در این وقایع در اقصی نقاط کشور جمع آوری و ثبت شده و به گنجینه ارزشمندی در خاطرات این استان بدل می گردد. سید محمود حسینی‌همدانی، مسئول دبیرخانه فراخوان اسناد و خاطرات انقلاب اسلامی البرز هم گفت: بدون شک جمع‌آوری اسناد، خاطرات و مدارک مربوط به فعالیت‌های انقلابی البرز نشینان از نیم قرن پیش (از قیام 15خرداد 1342) تاکنون نیازمند عزم جدی البرزنشینان و مدیریت جهادی دستگاه‌های درگیر این طرح است. همه آثار و اسناد دریافت شده از مردم در کتابی با عنوان خاطرات انقلابی البرز نشینان ثبت و بی شک مورد استفاده نسل‌های بعدی قرار خواهد گرفت. این کتاب می‌تواند مرجع و سند خوبی برای استفاده مورخان، جامعه شناسان و کارشناسان مختلف علوم اجتماعی باشد.

تحلیل خاطرات 13 شخصیت روحانی از 15 خرداد 1342

چهلمین شماره فصلنامه مطالعات تاریخی، ویژه قیام اسلامی 15 خرداد، توسط موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی منتشر شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از این موسسه، در مقدمه این شماره که دومین ویژه نامه 15 خرداد در سلسله شماره های فصلنامه محسوب می شود خاطرنشان شده که دیدگاهها و مواضع امام خمینی(ره) در مواجهه با وقایع مهمی چون اعتراض به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، حمله به فیضیه و قیام 15 خرداد واعتراض به كاپیتولاسیون و تبعید امام(ره) توانست اهداف نهضت اسلامی در ابعاد ظلم ستیزانه، عدالتخواهانه، عزتمند، استعمارستیز، وطنخواه و... را در معرض دید و قضاوت مردم مسلمان ایران قرار دهد و منجر به گرد آمدن طبقات و اقشار مختلف گرد اندیشه امام خمینی(ره) گردد. در بخش دیگری از مقدمه همچنین آمده است : در خصوص زمینه ها، اهداف و علل قیام امام خمینی(ره) مطالب متعددی منتشر شده اما دراین شماره از فصلنامه سعی گردیده بخشی از ابعاد نهضت 15 خرداد به عنوان نقطه كانونی درسیر انقلاب اسلامی و مبارزات ضداستكباری و ضداستبدادی ملت ایران و پیامدها و دستاوردهای آن از جمله شكل گیری گفتمان انقلاب اسلامی مورد مطالعه قرار گیرد. در چهلمین فصلنامه مطالعات تاریخی که با تاریخ انتشار بهار 1392 به تازگی منتشر شده، این مطالب آمده است : سخن اول/ رفرم ارضی در ایران (سید حمید روحانی)/ تحلیل نافرجامی قیام پانزده خرداد بر مبنای نظریه ساختار فرصت سیاسی (علی کریمی/ طیب حاج رضایی و قیام 15 خرداد (محمد جعفر بگلو)/ تحلیل جامعه شناختی نهضت پانزده خرداد (داوود میرمحمدی)/ آیت الله حکیم و نهضت روحانیون ایران در سال‌های 1341 و 1342 (حمید بصیرت منش)/ روایت گری هویت (فاطمه خادم شیرازی، سعید پورعلی)/ 15خرداد؛ بالندگی و تكامل گفتمان اسلام سیاسی در پیوند با فقاهت (مجتبی عطارزاده)/ واگویه های علم از قیام پانزده خرداد 1342 (ماهرخ ابراهیم‌پور)/ راهنمای مطالعاتی قیام 15 خرداد 1342 (حسین گودرزى، عیسى زارعى)/ ویژگی‌ها و پیامدهای قیام پانزده خرداد بر پایه تحلیل خاطرات 13 شخصیت روحانی (زینب دارابى)/ سندهای بدون شرح. سی و نهمین فصلنامه مطالعات تاریخی ، ویژه رضاخان ، هم مدت کوتاهی پیش از شماره 40 منتشر شد . در مقدمه این شماره از فصلنامه در رابطه با شخصیت رضاخان چنین آمده است : رضاشاه در تاریخ معاصر ایران، هر چند با دو داوری کاملاً متفاوت و ناهمسو روبروست، اما پدیده ای بسیار مهم در روند رخدادهای دوره اخیر ایران است. قضاوت های رسمی در دوره پهلوی، دوره ای که رضاخان آغازگرش بود، از او چهره ای قهرمان ساختند؛ کسی که راه توسعه را به روی ایران گشود، با تحجر و عقب افتادگی فرهنگی مبارزه کرد، ارتش جدید ایران را بنیان نهاد، قدرت را تمرکز بخشید و حیثیت باستانی ایران را زنده نمود. این چهره که با صفت «کبیر» و «بنیانگذار ایران نو» یاد می شود، پس از انقلاب اسلامی تبدیل به یک ضدقهرمان شد؛ کسی که با کودتا روی کار آمد، با ترفندهای سیاسی و پشت هم اندازی به ریاست وزراء رسید، با توسعه ارتش، قدرت خود را گسترش داد، تا حدی که تخت پادشاهی را از قاجار گرفته و به نام خود کرد. وی پول و زمین را بسیار دوست داشت و برای حفظ تاج و تخت، حتی به رجالی که برای روی کار آوردن او جد و جهد کرده بودند، رحم نکرد. هر چند می توان آن فراز و این فرود را آغشته به دیدگاه های سیاسی برشمرد، اما رضاشاه هر چه بود، همواره در معرض داوری تاریخ قرار دارد. طبیعی بود که پس از انقلاب ایران که بنیادش بر آیین اسلام قرار گرفته بود، اقدامات دین ستیزانه رضاشاه بیش از دیگر رفتارهای او در افکار عمومی و پژوهش های تاریخی به سنجش کشیده شود؛ با وجود این برای شناخت این پدیده به سراغ نقلی از یک دیپلمات کارکشته می رویم که در دوره ای خاص تأثیر بسزایی در امور سیاسی ایران داشت: سر پرسی لورن، وزیر مختار انگلیس در تهران. در میان اسناد وزارت امور خارجه انگلیس، اگر مکاتبات لورن را با وزیران امور خارجه کشور متبوعش، بین دوره ای که رضاخان برای کنار زدن شیخ خزعل عازم خوزستان شد (13آبان 1303 ) تا زمانی که به پادشاهی رسید ( 24 آذر 1304 ) مرور کنیم، با تکرار یک تحلیل مهم روبرو می شویم. لورن عقیده داشت رضاخان در حال انجام همان کاری است که دولت انگلیس می خواست با قرارداد 1919 انجام دهد؛ منتها این بار به دست و سرمایه ایرانی، نه مستشار و سرمایه انگلیسی. قرارداد 1919 که از آن با عنوان «تحت الحمایگی مستور» یاد می شود، همواره با تقبیح آگاهان مواجه شده، گاه با تعابیری چون «خیانت هموار کردن سلطه انگلیس بر ایران» یاد می شود. این قرارداد در آشکار و نهان خود، چیزی جز گسترش سیطره نظامی، مالی، و در نهایت سیاسی انگلیس بر ایران نبود. از قضا، این داوری مربوط به تاریخ پژوهان هر دو دوره پیش و پس از انقلاب اسلامی است. اگر به جای نقل قول ازمأمورمستقیم دولت انگلیس در ایران، به اظهارات وزرای مختارشوروی در تهران پرداخته شود می توان اتهام بهره مندی یکجانبه از تحلیلهای رقیب سرسخت انگلیس را مطرح کرد. هرچند اسناد منتشر شده وزارت امور خارجه آمریكا و فرانسه، با غلظتی بیشتر از آنچه که در گفته سر پرسی لورن آمده، به حرکت رضاخان و رضاشاه تحت سیاست های انگلیس در غرب آسیا اذعان کرده اند. سی و نهمین فصلنامه مطالعات تاریخی دارای این عنوان‌هاست: ایران و رضاخان؛ به روایت انگلیسی‌ها و به رضایت رضاخان(نقدی بر كتاب: ایران؛ برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسی‌ها)/ سیدمصطفی تقوی، بازكاوی ریشه‌های تئوریك سیاست‌های فرهنگی حكومت رضاشاه در اندیشه روشنفكران بومی/ محرم قلی زاده، قرارداد نفتی 1933 / محمد حسن‌نیا، مجالس پهلوی اول راهرویی برای دیكتاتوری/ نادر پروانه، جمهوری رضاخانی و پیامدهای آن به روایت اسناد تاریخی و مطبوعات / رضا معینی رودبالی، فاطمه نجفی كشكولی، سیدصاحب برزین، «كاپیتولاسیون » از مشروطه تا پهلوی/ نیلگون دریایی.

شمارگان «خاطرات عزت شاهی» به بیش از 50 هزار نسخه رسید

انتشارات سوره مهر اعلام کرد که بیست و یکمین چاپ کتاب «خاطرات عزت شاهی» را با شمارگان 2500 نسخه و بهای 32 هزار و نهصد تومان روانه بازار کتاب کرده و یادآور شد که این کتاب تاکنون دو جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و رتبه دوم جایزه آثار پژوهشی با موضوع امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی را به خود اختصاص داده است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، «خاطرات عزت‌شاهی» سی‌ویکمین کتاب خاطرات تولید شده در دفتر ادبیات انقلاب اسلامی با نگارش و تدوین محسن کاظمی در 13 فصل و با بیش از 140 عنوان برای خاطرات، 11 پیوست و اسناد و عکس‌ها و فهرست اعلام و منابع و مآخذ، یکی از مشهورترین کتاب‌های خاطرات در فاصله نخستین انتشار در سال 1386 تاکنون است. با جمع شمارگان 21 چاپ منتشر شده از کتاب، این نتیجه به دست می‌آید که «خاطرات عزت‌شاهی» تاکنون در بیش از 50 هزار نسخه منتشر شده است. تدوین کننده این کتاب معتقد است که «خاطرات عزت‌شاهی»، تاریخ دو دهه مبارزه با رژیم شاه و سرگذشت جریان‌های سیاسی و گروه‌های مبارز مسلح و قصه آدمهایی است که با هر مرام، عقیده و مسلکی، روزی روزگاری برای رسیدن به آرمان‌های همیشگی بشری، همچون عدالت، مساوات و جامعه‌ای خالی از تبعیض قیام کردند و برای آن خون دادند. عزت‌الله شاهی شخصیت اصلی کتاب است که از منظر او وقایع مبارزاتی دهه 1340 به بعد تا پیروزی انقلاب اسلامی (1357) و کمی از وقایع بعد از آن بازگو می‌شوند. خاطرات چند لایه‌اند و مهم‌ترین آنها اطلاعات دقیق از چگونگی مبارزات، احوال عزت‌شاهی در دل مبارزات و نگاه عمیق او به وضعیت اجتماعی اطرافیانش است. پیوستگی خاطرات و دو زاویه مکانی مهم در آنها: شهر تهران و زندان‌هایی که عزت‌شاهی از سر گذرانده، به علاوه معرفی همه نام و نشانی‌ها در پاورقی‌های کتاب، از مطالعه اثر 865 صفحه‌ای «خاطرات عزت‌شاهی» یادگارهای مهمی باقی می‌گذارد. از صفحه 573 کتاب پیوست‌ها و اسناد و عکس‌ها آمده است و مکمل خاطرات عزت‌شاهی است. این که دیگران از او چه به یاد دارند و مدارک چه را گواهی می‌دهند، باورپذیری خاطرات را در نزد مخاطب تضمین می‌کند.

چرا نادر ابراهیمی کتاب «سه دیدار» را درباره امام(ره) نوشت؟

همسر نادر ابراهیمی در نشستی به مناسبت سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی و با عنوان «بار ديگر مردی كه دوست می‌داشتم» که عصر 13 خرداد 1393 در فرهنگسرای انقلاب اسلامی در تهران برگزار شد، چگونگی تالیف کتاب «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد» توسط همسرش را مطرح کرد. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از روابط عمومي فرهنگسرای انقلاب اسلامی، در اين ویژه برنامه بخش هايی از رمان دو جلدی «سه ديدار» نوشته نادر ابراهيمی که روايتی متفاوت از زندگی امام(ره) است، بازخواني شد و فرزانه منصوری، همسر نویسنده و مهمان ویژه این نشست درباره چگونگی نگارش این اثر توسط همسرش توضیحاتی داد. فرزانه منصوری، همسر نادر ابراهیمی درباره نگارش سه دیدار و پیش قدمی نادر ابراهیمی در نگارش این رمان به حمید باباوند، مجری این نشست گفت: به نکته درستی اشاره کردید در زمانی که هنوز کسی برای نگارش این رمان پیش قدم نشده بود که راجع به امام بنویسد،‌ نادر اقدام به نگارش این اثر کرد. همه می دانند قطعا نوشتن درباره قهرمان معاصری که هنوز زنده است و در قید حیات بسیار سخت است و به شجاعت نیاز دارد که آیا این قهرمان همانی است که ما تصور می کنیم آیا تاریخ بعدها چیز دیگری نخواهد گفت. اینها باعث می شد که اگر کسی هم بخواهد جرات نکند درباره امام بنویسد، در زمانی که ما هم عصر ایشان بودیم. البته این کتاب بعد از عروج ایشان نوشته شد. وی در ادامه درباره روند نگارش رمان دو جلدی سه دیدار خاطر نشان کرد: همه سوال می کنند که چه شد نادر ابراهیمی راجع به امام نوشت و خیلی ها برداشت می کنند که او در شرایطی که امام در صدر نظام حکومتی ایران قرار گرفتند اقدام به نگارش این اثر کرد؛ نادر ابراهیمی که در نظام پهلوی مبارزه کرده بود، زندان رفته بود، ‌شلاق خورده بود، ‌بیکار شده بود، ممنوع الکار شده بود. اما اینکه چرا او که مبارز است درباره کسی که در صدر نظام است می نویسد!‌ من بارها در مصاحبه ها و گردهم آیی هایی که با جوان ها داشتم گفته ام،‌ نادر ابراهیمی زمانی که ما به آیت الله خمینی می گفتیم امام این اثر را آغاز نکرد او از پانزده خرداد 1342 یعنی در چنین روزهایی جزو مردم مبارز بود و به دنبال این بود که این مرد را بشناسد. منصوری درباره روند تحقیقات مرحوم نادر ابراهیمی یاد آور شد: ابراهیمی از خرداد 1342 تا بهمن 1357 آنچه را که راجع به امام می نوشتند پیگیری می کرد حرکت هایی که انجام می دادند را پیگیری می کرد و کم و بیش با زندگی ایشان آشنا بود و در سال های مبارزات اعلامیه ها را می نوشت بدون اینکه امام را دیده باشد. پس از اینکه امام وارد تهران شدند نادر ابراهیمی ایشان را ندیده بود و هرگز هم حضوری ایشان را ملاقات نکرد. اما پژوهش هایش را ادامه می داد. در خاطرم هست که سال های اول انقلاب همسرم من را موظف کرده بود آنچه را که در روزنامه ها و مجله ها درباره مبارزات مردم و کارهای حضرت امام خارج از کشور انجام می دادند از روزنامه ها جدا کنم و در اختیارش بگذارم. او اینها را می خواند و جمع ‌آوری می کرد برای اینکه این مرد را بهتر بشناسد. همسر نادر ابراهیمی نگارش رمان سه دیدار توسط این نویسنده را مصداق شجاعت دانست و یاد آور شد: تحقیقات او طی 16-17سال تکمیل شد و زمانی رسید که یکی از آقایانی که در حوزه هنری بودند، متوجه تحقیقات و شناخت ایشان درباره امام خمینی به عنوان یک مبارز شد که هرگز از دفاع از حقوق مردم ایران کوتاه نیامد و هیچ باجی به سراسر دنیا نداد. ابراهیمی درباره چنین مردی تحقیق کرد و به او علاقه داشت وقتی به او پیشنهاد کردند حالا که این همه تحقیق داری بیا و درباره امام بنویس شجاعت کرد و نوشت در حالی که تاریخ نشان می داد که آیا قهرمان واقعی ملت ایران امام خمینی است یا نه. بسیاری از ما این اعتقاد را داریم و نادر ابراهیمی این اعتقاد را داشت و نوشت و همه به دلیل این اثر از او روی برگرداندند. اما او گفت من اثری را که به آن اعتقاد داشتم نوشتم. شما چرا ترسیدید! منصوری در حاشیه این نشست که در آستانه ششمین سالگرد درگذشت نادر ابراهیمی برگزار شد، تعدادی از آ‌ثار همسرش را به کتابخانه عمومی فرهنگسرای انقلاب اسلامی تقدیم کرد و در پایان این مراسم مهمانان، ‌تابلوی یادبود ويژه برنامه «بار ديگر مردي كه دوست می داشتم» را امضاء‌ کردند. پایگاه اطلاع‌رسانی انقلاب اسلامی، پیش از این، اثر مورد نظر این نشست را این چنین معرفی کرده است: مجموعه 2 جلدی «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد: براساس داستان زندگی امام روح‌الله خمینی (ره)، عارف، فیلسوف، سیاستمدار و رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران» تاکنون به 8 نوبت چاپ رسیده است. این کتابها را مرحوم نادر ابراهیمی (1315 ـ 1387) در زمان حیات خود نوشته و به دفتر ادبیات انقلاب اسلامی سپرده است. جلد اول مجموعه «سه دیدار»، «رجعت به ریشه‌ها» نام گرفته و مرحوم نادر ابراهیمی آن را در فاصله سال‌های 1375 و 1376 نوشته است. این مجلد در 10 بخش تنظیم شده و نادر ابراهیمی پیش از آغاز این بخش‌ها تأکید کرده که «من داستان می‌نویسم، تاریخ نمی‌نویسم تاریخ‌های بسیاری قبل از من نوشته شده است و همزمان با من و بعد از من نیز نوشته می‌شود و خواهد شد؛ اما داستان فقط یک بار نوشته می‌شود؛ فقط یک بار.» وی در مقدمه کتاب و در توضیح دیگری آورده است که «آنچه در این داستان گفته‌ام، به اعتقاد و باور خودم عین حقیقت است و جز حقیقت هیچ نیست.» در کتاب 245 صفحه‌ای «رجعت به ریشه‌ها» داستان زندگی امام خمینی (ره) از روزگار نوجوانی ایشان آغاز می‌شود و در مسیر تاریخی روزها و سال‌ها پای دیدار امام (ره) و آیت‌الله سیدحسن مدرس به میان می‌آید. نویسنده به گذشته بازمی‌گردد تا از ریشه‌های خانوادگی امام (ره) و تأثیر آنها بر ایشان بنویسد و حاصل آن را در چنین صحنه‌ای روایت کند: «حاج آقا روح‌الله در تمام عمرش فقط یک بار رضاخان را دید، آن هم در همین یازده فروردین 1303. سردار سپه ظاهراً برای گفت‌وگو به قم آمد ـ با کبکبه و دبدبه‌ی اسکندری. آن دو چشم جوان، سردار سپه را از آن سوی خیابان دید ـ با نگاهی که مثل تیغ می‌برید، از پس گروهی که گرد آمده بودند. دید و دلش لرزید: صولت سرداران را یافته است. فاتح تاریخ است انگار. هیچ هم نیست. می‌دانم. امربر، در هر شکل و شمایل، باز هم امربر است. دو شب پیش، خبر به قم رسیده بود که پس فردا سردار سپه به قم می‌آید ـ به دستبوس علما. در همان شب، آقا روح‌الله جوان به هم‌حجره‌اش سیدلواسانی گفت: برای له کردن مدرس می‌آید. فقط برای کوچک کردن مدرس و این که نشان بدهد او صدای دین نیست. به شما می‌گویم تا شما هم فردا به پدرتان بگویید. بگویید که اگر ایستادن در برابر رضاخان را مصلحت می‌دانند، این اولین ایستگاه است و بهترین. یا راهش ندهید به حرم یا بکوبیدش.» (صص 116 و 117) جلد اول «سه دیدار» با روایت خواستگاری امام خمینی (ره) از بانو قدس ایران ثقفی به پایان نزدیک می‌شود. جلد دوم این مجموعه «در میانه میدان» نام دارد و 270 صفحه و 13 بخش است. نادر ابراهیمی این جلد را در فاصله سال‌های 1376 و 1377 نوشته است. وی در چند مقدمه این مجلد آورده است که «بسیار ممنون مقام منیع رهبری هستم که فرصتی طولانی و دلنشین جهت گفت‌وگو در باب نخستین دیدارشان با حضرت امام (ره) و برخی حقایق مطروح در این داستان به من دادند.» در نخستین صفحات جلد دوم «سه دیدار» داستان دیدار امام (ره) و آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی روایت شده است و از این حال، نویسنده همچنان گریزهایی به نوجوانی و جوانی روح‌الله خمینی دارد و بازمی‌گردد به روزهای کودتا 28 مرداد 1332 و دیدار دیگر امام (ره) و آیت‌الله کاشانی. این رفت‌و آمدهای تاریخی و داستانی ادامه دارد تا هم فضای تاریخی آن روزها را به تصویر بکشد و هم خواننده به دیدار مهم دیگری وارد شود: «شاه در مقابل ابرمرد تقدیر». این قطعه از روایت نادر ابراهیمی چنین به پایان می‌رسد: «نم‌نم بارانی می‌بارید. هوا بلورین بود. حاج آقا روح‌الله، آهسته و متین، خیابان اصلی باغ سعدآباد را می‌پیمود که یک خودروی سیاه کنار حاج آقا ایستاد. راننده سرک کشید و با پوزخندی گفت: بفرمایید بالا حاج آقا! بنده در خدمت شما هستم تا هر جا که می‌خواهید برسانمتان. ـ سلام علیکم آقا. خسته نباشید! اولاً بنده «بالا» هستم. شما «پایین». توجه نمی‌کنید که شما برای حرف زدن با من، چطور مجبور شده‌اید سرتان را بالا کنید؟ و توجه نمی‌کنید که بنده اگر بخواهم سوار ماشین بشوم، چطور باید خم شوم و خمیده به آن پایین بیایم؟ ثانیاً متشکرم پسرم. من دوست دارم که زیر این نم‌نم باران پیاده بروم. ـ تا قم؟ ـ تا هر جا که دلم بخواهد. ـ اما به من گفته‌اند «باید» شما را تا به قم برسانم. ـ به زور و با تهدید؟ ـ خیر حاج آقا، خیر... قصد جسارت نداشتم. ـ قصدش را هم اگر داشتی، قدرتش را نداشتی پسرم! برو به بزرگ‌ترهایت بگو: آن طلبه وقتی اراده کند که پیاده برود، تا آن سر دنیا هم می‌رود. و بعد، راجع به خودت پسرم! توکل کردن به خدا را یاد بگیر، نماز بخوان، روزه بگیر، ایمان پیدا کن. همه تکالیف دینی‌ات را انجام بده تا مجبور نشوی نوکری شمر و یزید زمان را بکنی. امربر ظالم شدن، مشارکت در ظلم است. این حرف را به همه همکارانت که در این کاخ جور و ستم کار می‌کنند هم بگو! خدانگه‌دار پسرم... شاه که از پشت پنجره اتاق کارش، در طبقه دوم، نگاه می‌کرد با خود گفت: با آن راننده بدبخت بیشتر حرف زد تا با من مثلا‍ً شاه.» (صص 194 و 195) نادر ابراهیمی برای مجموعه «سه دیدار» کتاب سومی هم با عنوان «حرکت به اوج» در ذهن و قلم داشته که بیماری و اجل به او مهلت نمی‌دهد. اما جلدهای اول و دوم این مجموعه تاکنون توسط انتشارات سوره مهر به چاپ هشتم رسیده است.

پژوهشگران از اعضای افتخاری کتابخانه انقلاب محسوب می‌شوند

مدیر کتابخانه «انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر» دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری گفت: از دانشجویانی که موضوع پایان‌نامه آن‌ها انقلاب اسلامی باشد، مشروط به این‌که یک نسخه از پایان‌نامه خود را به این کتابخانه هدیه کنند، تا پایان زمان پژوهش‌شان حق عضویت یا ودیعه‌ای دریافت نمی‌شود. رئوف گوهریان مدیر کتابخانه تخصصی انقلاب اسلامی به خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی درباره نمایشگاه «آیینه نهضت» توضیح داد: این نمایشگاه از سوی کتابخانه تخصصی انقلاب اسلامی، وابسته به دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری به مناسبت پنجاه و یکمین سالگرد قیام خونین 15 خرداد 1342 از 11 تا 13 خرداد 1393، در نگارخانه «ابوالفضل عالی» در ساختمان مرکزی حوزه هنری برپا شد. وی با بیان این‌که در این نمایشگاه علاوه بر کتاب‌های منتشر شده درباره‌ قیام 15 خرداد، به‌ویژه تازه‌های پژوهش و تحقیق، مجموعه‌ای از داده‌ها و اطلاعات تاریخی و آماری از آن رویداد مهم در قالب اینفوگرافی در معرض بازدیدکنندگان قرار داده شد، اظهار کرد: شعارهای مردمی در نهضت پانزده خرداد 1342، گستره جغرافیایی و مسیر راهپیمایی روز عاشورای سال 1342، روزشمار پانزده خرداد و آلبوم تصاویر، از مواردی است که در چنین قالبی انعکاس یافته است. گوهریان همچنین از کتابشناسی توصیفی منابع پانزده خرداد، نگاه رژیم پهلوی به این نهضت و دیدگاه ساواک نسبت به آن، به عنوان دیگر موضوع‌هایی یاد کرد که در قالب اینفوگرافی در برابر دیدارکنندگان قرار گرفت و درباره اهداف اجرای چنین طرحی اظهار کرد: از این راه، پژوهشگران شرکت‌کننده در نمایشگاه، به صورت کلی از محتوای منابع یاد شده آگاه می‌شوند. وی در پاسخ به سوالی درباره دیدارکنندگان از نمایشگاه «آیینه نهضت» گفت: سازمان‌های مرتبط با تاریخ انقلاب اسلامی، پژوهشگران این حوزه و دانشجویانی که پایان‌نامه‌هایی در این باره داشتند، از این نمایشگاه دیدار کردند. بسیاری از دانشجویان در این نمایشگاه از فعالیت کتابخانه «انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر» دفتر ادبیات انقلاب اسلامی مطلع شدند و به نام‌نویسی در کتابخانه اقدام کردند. مسوول کتابخانه انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر حوزه هنری با بیان این‌که برای دانشجویان و پژوهشگران در عضویت کتابخانه تمهیداتی قائل می‌شویم، افزود: از دانشجویانی که موضوع پایان‌نامه آن‌ها انقلاب اسلامی باشد، مشروط به این‌که یک نسخه از پایان‌نامه خود را به این کتابخانه هدیه کنند، تا پایان زمان پژوهش‌شان حق عضویت یا ودیعه‌ای دریافت نمی‌شود.

ثبت میراث فرهنگی واقعه پانزدهم خرداد سال 1342

ثبت میراث فرهنگی ناملموس واقعه پانزدهم خرداد سال 1342 در دستور کار معاونت میراث فرهنگی کشور قرار گرفت. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از سایت برای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، محمدحسن طالبیان معاون میراث فرهنگی با اعلام این خبر، تصریح کرد: واقعه پانزدهم خرداد از جمله ارکان اساسی جنبش مردمی در تحقق انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی ایران به حساب می‌آید که بی‌شک بخشی از میراث فرهنگی معاصر کشورمان است. وی افزود: آثار ملموس و ناملموس واقعه 15 خرداد در تهران و شهرهای دیگر همچنان باقی است که از جمله این آثار می‌توان به مدرسه فیضیه قم، میدان ارگ، پادگان عشرت آباد تهران و همچنین پل کارخانه سیمان ورامین به عنوان شواهد ملموس در این پرونده اشاره و توجه کرد. به گفته معاون میراث فرهنگی کشور، مدرسه فیضیه قم از مهم‌ترین آثار معماری عصر صفوی است که با آغاز نهضت اسلامی و پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 1357، ارزشی چند برابر یافته است. طالبیان ادامه داد: پژوهش‌های لازم در این رابطه با توجه به اهمیت پرونده انجام شده و هم اکنون در حال تکمیل است، البته فرآیند تدوین پرونده ثبت واقعه 15 خرداد می تواند به عنوان نمونه برای ثبت پرونده‌های میراث ناملموس راهگشا باشد.

زوایای دیده نشده واقعه 15 خرداد بسیارند

در نشست تخصصی 15 خرداد در آیینه خاطرات و اسناد كه سه شنبه 13 خرداد ماه 1393 برگزار شد، محمد صادق فیض نویسنده یكی از مجلدهای كتاب «روز شمار 15 خرداد» گفت: با برداشتن نگاه های رسمی از واقعه 15 خرداد، شاهد نگاه های تازه تر و تحلیل های جدیدی خواهیم بود، هر چند كه از این واقعه 50 سال گذشته است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از سایت خبری حوزه هنری، نشست تخصصی 15 خرداد در آیینه خاطرات و اسناد در حاشیه نمایشگاه «آیینه نهضت (1551)» شامل اسناد مربوط به قیام 15 خرداد سال 1342 که از سوی کتابخانه «انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران» دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری برگزار شده، با حضور علیرضا قاهری مفرد عكاس روزنامه پست تهران در سال 1342، محمد صادق فیض یكی از نویسندگان مجموعه كتاب های روز شمار 15 خرداد، هدایت الله بهبودی مدیر دفتر ادبیات انقلاب حوزه هنری و میرزاباقر علیان نژاد پژوهشگر و مسوول واحد تدوین تاریخ انقلاب این دفتر برگزار شد. در این نشست قاهری مفرد كه در واقعه 15 خرداد سال 1342 موفق به عكاسی از این رویداد شده بود، گفت: اكنون كه بعد از گذشت سالها به واقعه 15 خرداد و عكس هایی كه توانستم از آن بگیرم فكر می كنم، به این نتیجه می رسم كه این كار از عهده من ساقط بود و دست الهی و خون جوانانی كه شعار خمینی رهبر را سر دادند، باعث گرفتن این عكس ها شد. وی با اشاره به نحوه عزاداری در تهران و در سال 1342، بیان داشت: در آن سالها تمام دسته های عزاداری به میدان بهارستان می آمدند و از آنجا به سمت تكیه سید هاشم در محله شاه آباد سابق می رفتند. دسته های عزاداری بعد از سینه زنی و عزاداری در این تكیه، به سمت مخبر الدوله و خیابان های لاله زار و سعدی می رفتند. قاهری مفرد افزود: بزرگترین دسته عزاداری در تهران، دسته طیب حاج رضایی بود كه در محرم سال 1342 در میدان بهارستان شعار خمینی رهبر را سر داد. وی در تشریح حادثه 15 خرداد سال 1342، گفت: صبح روز واقعه من به دفتر روزنامه‌ای كه در آن مشغول به كار بودم رفتم و قرار شد به دلیل بیماری یكی از همكاران برای مصاحبه به ساختمان مخابرات در میدان توپخانه سابق بروم اما بعد از خروج از ساختمان روزنامه، متوجه تعطیلی مغازه ها و غیرعادی بودن فضا شدم. این عكاس پیشكسوت ادامه داد: مصاحبه برای ساعت 9 صبح با شركتی ژاپنی در ساختمان مخابرات اعلام شده بود و علاوه بر من تعداد دیگری از روزنامه نگاران نیز حضور داشتند اما مصاحبه سر ساعت مقرر برگزار نشد و این درحالی بود كه سفارتخانه مزبور به دلیل وجود شرایط خاص از حضور این گروه خارجی در ساختمان مخابرات ممانعت كرده بود. قاهری مفرد اضافه كرد: مصاحبه انجام نشد و بعد از گذشت مدتی، خبرنگارانی كه در اتاق مصاحبه حضور داشتند، ناگهان با شنیدن شعار الله اكبر، خمینی رهبر و صدای گلوله پشت پنجره رفتند. 3 كامیون نظامی به سمت میدان توپخانه آمده بودند و نیروهای خود را در عرض خیابان قرار داده و دستور تیراندازی صادر كردند. وی افزود: زمانی كه خبرنگاران رو به خیابان در حال مشاهده اتفاقات بودند، من در پشت سر آنها به روی صندلی رفتم و بدون اینكه زاویه دید مناسبی داشته باشم، دوربین خود را بالا بردم و 9 فریم عكس گرفتم در حالیكه كه هیچ كس متوجه عكاسی من نشد و من هم حلقه فیلم را در جوراب خود پنهان كردم. قاهری مفرد بیان داشت: به دلیل تیراندازی، تا ساعت دو بعد از ظهر اجازه خروج از ساختمان مخابرات به ما داده نشد. در خروج از ساختمان كیف من بازرسی شد و حلقه های فیلمی كه در كیف همراه خود داشتم، تحویل داده و خارج شدم اما بازرسان مخابرات متوجه حلقه فیلمی كه در جوراب خود پنهان كرده بودم، نشدند. این عكاس پیشكسوت افزود: بعد از خروج از مخابرات به سمت دفتر روزنامه پست رفته و دوربین را در آنجا گذاشتم. در راه بازگشت عكاس خبرگزاری آسوشیتدپرس را دیدم و او از من خواست اگر عكسی از واقعه آن روز را دارم در اختیارش بگذارم. در ابتدا از این كار امتناع كردم اما با اصرارش حلقه فیلم را به او دادم كه بعد از چاپ، عكس ها را به مدیر مسوول آسوشیتدپرس تحویل دادیم و او نیز همان شب، عكس ها را به پاریس ارسال كرد. وی در پایان صحبت های خود با تاكید مجدد بر اینكه كاری كه انجام داده، با خواست خدا بوده است، گفت: چند روز بعد از گذشت واقعه 15 خرداد عكس هایی كه از آن روز گرفته بودم، به چاپ رسید. در ادامه این نشست محمد صادق فیض نویسنده یكی از مجلدهای كتاب روز شمار 15 خرداد با اشاره به این كه نهادهای معدودی به موضوع 15 خرداد پرداخته اند، گفت: این نپرداختن شاید به این دلیل است كه گروه های سیاسی و اجتماعی متعددی در این حادثه حاضر نبوده و افراد زیادی نیز در 15 خرداد سال 1342 برای نقد وقایع آن روز حضور نداشتند. از اسناد باقی مانده از حادثه آن روز می توان به خاطرات افراد و مداركی كه در سازمان های رژیم گذشته و مطبوعات خارجی درج شده، اشاره كرد. فیض ادامه داد: در بازگویی وقایع آن روز، روزنامه ها و مجلات كشور، اخبار یكسانی را پوشش دادند و بخش غیر دولتی و خصوصی به این موضوع نپرداختند كه این یكی از آفت های مربوط به رخداد 15 خرداد محسوب می شود. این نویسنده با اشاره به اینكه با برداشتن نگاه های رسمی از واقعه 15 خرداد، دیگران هم به آن ورود پیدا می كنند، گفت: با مشاركت افراد و گروه های مختلف، شاهد نگاه های تازه تر و تحلیل های جدیدی خواهیم بود هر چند كه از این واقعه 50 سال گذشته است. وی ادامه داد: باید دست های بسیاری را به كمك طلبید تا نكات تازه ای یافت شود و اگر برای بخش خصوصی هم این امكان فراهم گردد، به كشف نكات تازه تری منجر خواهد شد اما تا به حال این اتفاق رخ نداده و تنها حوزه هنری و مركز بررسی اسناد تاریخی به طور رسمی به این موضوع پرداخته اند. فیض خاطر نشان كرد: دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری تاكنون توانسته قدم های بلند و مثبتی در این راه بردارد و اسناد پراكنده ای را از خبرگزاری های مختلف داخلی و خارجی جمع آوری و احیا كند كه كار بزرگی در نوع خود بوده است. خبرگزاری کتاب ایران هم در گزارش خود از نشست تخصصی 15 خرداد در آیینه خاطرات و اسناد آورده که در این نشست، میرزاباقر علیان نژاد پژوهشگر و مسوول واحد تدوین تاریخ انقلاب دفتر ادبیات انقلاب اسلامی به ارایه آماری از فعالیت‌های این دفتر درباره 15 خرداد پرداخت و گفت: ثبت تاریخ شفاهی از سال 1372، انتشار 11 جلد از این مصاحبه‌ها در قالب کتاب و سپس انتشار همان مجموعه در قالب 5 جلدی، انتشار روزشمار 15 خرداد از سال 1340 تا 1343، راه‌اندازی پایگاه اطلاع‌رسانی 15 خرداد از جمله فعالیت‌های این دفتر در سال‌های اخیر بوده است. وی با اشاره به بانک اطلاعاتی عظیمی که دفتر ادبیات انقلاب اسلامی درباره 15 خرداد در اختیار دارد، درباره تازه‌ترین اقدام این دفتر اظهار کرد: تدوین «دانشنامه 15 خرداد» را در دستور کار داریم. مداخل این دانشنامه تهیه شده است. بخش نخست که گردآوری اطلاعات بوده، به پایان رسیده و اکنون در حال نگارش این دایره‌المعارف هستیم. سپس علیرضا قاهری مفرد، عکاس روزنامه پُست تهران که تصاویری از این رویداد را ثبت و جهانی کرده بود، به بیان خاطراتش از این واقعه پرداخت و گفت: دقیقاً ساعت 9 صبح 15 خرداد در اداره مخابرات با مدیر کل اداره مخابرات قرار مصاحبه داشتیم. من و فریدون رضازاده از کیهان به عنوان عکاس در ساختمان خیابان ناصرخسرو، نزدیک مدرسه دارالفنون حضور داشتیم. ساعت 9 و 30 دقیقه شد اما مدیر کل در دفتر حضور نیافت و بعد شعار الله اکبر، خمینی رهبر و به دنبال آن تیراندازی آغاز شد. از پنجره که نگاه می‌کردیم، دیدیم عرض خیابان را بستند، با تفنگ برنو روی دو کنده زانو نشستند و می‌زنند، هر که در ناصرخسرو بود می‌زدند. یک جوانی را زدند، گلوله به سینه‌اش خورده بود و پاره شده بود. یک لنگه درِ چوبی کهنه نمی‌دانم خانه کی بود، درآورده بودند، این جنازه را روی در انداخته بودند، می‌گفتند: این سند جنایت پهلوی است. همین که آمد من از آن پنجره عکس گرفتم. رول فلکس دوربین 12 تایی به همراه داشتم. من صندلی را کشیدم سمت پنجره و از بالا 9 عکس ‌گرفتم. حتی تیرزدن‌ها را هم عکس گرفتم. همه بچه‌ها، رو به پنجره آمده بودند و در حال تماشای ماجرا بودند. کسی به من توجه نداشت. عکاسی که تمام شد، فیلم را درآوردم و در جورابم جاسازی کردم. در مسیر بازگشت، علیرضا رشگی، عکاس خبرگزاری آسوشیتدپرس را دیدم. با اصرار او عکس‌ها را در اختیار این خبرگزاری قرار دادم. این تصاویر از سوی آسوشیتدپرس منتشر شد. سید محمد‌صادق فیض که تدوین بخشی از روزشمار 15 خرداد را به انجام رسانده است نیز در این برنامه، با بیان این‌که غیر از نهاد‌های به‌خصوص و محدود به موضوع 15 خرداد نمی‌پردازند، حضور نداشتن گرو‌ه‌های سیاسی در این واقعه را از دلایل این امر برشمرد و افزود: گروه‌های سیاسی چندانی برای نقل آن رویداد حضور نداشتند و ما به خاطرات افراد و اسناد ثبت شده در سازمان‌های رژیم گذشته از این واقعه متکی هستیم. گمان می‌کنم اگر نگاه‌های رسمی به واقعه 15 خرداد برداشته شود و دیگرانی هم بتوانند وارد وقایع‌نگاری این قیام شوند، شاهد تحلیل‌ها و نگاه‌های تازه‌تری‌هم از این رخداد خواهیم بود. برخی معتقدند با گذشت بیش از 50 سال از 15 خرداد 1342، نکته تازه‌ای درباره این اتفاق وجود ندارد، برخلاف چنین نگاهی معتقدم این واقعه از زوایای بسیاری دیده نشده و جای آنها خالی است. دست‌های بسیاری را باید به کمک طلبید تا بتوانند اسناد بیشتری را جمع‌آوری و به پژوهشگران تحویل دهند. شاید بخش خصوصی در صورت تامین هزینه بتواند این تحلیل‌های تازه را فراروی محققان بگذارد. ثبت روزشمار 15 خرداد، گام مثبتی است که با احیای اسناد انبارخورده خبرگزاری پارس انجام شد. گردآوری خبرها، تصاویر و اسناد داخلی و خارجی برای این مجموعه کار بزرگی است. فکر می‌کنم با ممزوج کردن اسناد تصویری بتوان پژوهش‌های خوب دیگری را هم به انجام رساند.

خاطره‌گویی و خاطره‌نویسی از قیام 15 خرداد

محمد تقی علایی شاعر و مدیحه سرا‌ی انقلاب اسلامی و اهل بیت(ع) گفت که 10 هزار صفحه خاطره منتشر نشده از سال های مبارزه برای پیروزی انقلاب اسلامی دارد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از خبرگزاری مهر، عصر 12 خرداد 1393 در مراسمی از محمد تقی علایی شاعر و مدیحه سرا‌ی انقلاب اسلامی و اهل بیت(ع) در قالب دهمین برنامه از عصرانه‌های ادبی خبرگزاری فارس تجلیل شد. در این مراسم علایی در سخنانی اظهار داشت: آنچه امروز من را به اینجا آورده است ناله‌های مادرم و اشک چشم‌های فرزندم و همسرم است که هفت ماه در زندان‌های مختلف شهر تهران دنبال من بودند. آن ناله ها بود که به من عزت داد و امروز بنده را به عنوان پیشکسوت اینجا نشانده است. علایی در ادامه به بیان خاطراتش از ماجرای 15 خرداد 42 پرداخت و گفت: روز عاشورای آن سال مصادف با 12 خرداد بود. من در بازار پیشوا که 600 سینه زن از هیئت‌های مختلف شهر در آن حضور داشتند و در فاصله‌ای نزدیک نسبت به ژاندارم ها روی سکو رفتم و این نوحه را خواندم:«حسین فی‌الیوم عاشورا فرمود هل من ناصرا / دادند جواب این ندا در فیضیه قالو بلی». همین نوحه بود که باعث شد من را بگیرند و به پاسگاه ببرند و کتک مفصلی بزنند. روز سوم امام حسین(ع) که در پیشوا به روز بنی‌اسد معروف است شلوغی‌اش کمتر از روز عاشورا نیست. آن روز از صبح به من خبر دادند که حضرت امام را روز قبلش در قم گرفته‌اند و به تهران برده‌اند و مردم قم در اعتراض به این کار تظاهرات کرده و به خاک و خون کشیده شده‌اند. علایی ادامه داد: آن روز نوحه سیاسی خواندن از خود گذشتگی می‌خواست. آن روز در مسجد، حاج مقدس بلندگو به دست گرفت و گفت امروز هم روز سوم عزای امام حسین(ع) است و هم سوگ برای آیت‌الله خمینی. این سخنرانی بود که مردم را حرکت داد. من فکر نمی‌کردم بگذارند که ما به ورامین برسیم. اما جمعیت دائما در حال افزوده شدن به ما بود. ما حرکت کردیم تا به پل باقرآباد رسیدیم. در راه هر که می‌دیدمان گریه‌کنان می‌گفت که برگردید اما اعتنا نکردیم. در پل باقرآباد جاده را بسته بودند. یادم هست سرهنگ بهزادی و سرهنگ کاویانی با سه اتوبوس سرباز راه ما را سد کرده بودند. عده‌ای از ما کفن پوش بودیم و عده‌ای هم پیراهن سفید بلندی به تن داشتند. نماینده ما را خواستند تا با نظامی‌ها صحبت کند. از سوی ما سید مرتضی طباطبایی رفت و گفت: اینها مقلد آقای خمینی‌اند او را آزاد کنید تا برگردند. نظامی‌ها هم گفتند که دستور آتش دارند و خواستند برگردیم. مخالفت ما منجر شد که صدای آتش اسلحه آنها بلند شود. این شاعر در ادامه روایت تاریخی خود از پانزده خرداد افزود: بعد از تیراندازی با هر زحمتی بود و با وجود زخمی‌شدنم، سعی کردیم با گروهی از مردم زخمی‌ها و کشته‌ها راجمع کنیم و برگردانیم اما دوباره صدای شلیک بلند شد. ما هم مجبور به فرار شدیم. در مزارع کنار جاده بودم که دیدم نظامیان همه جنازه‌ها و زخمی‌ها را توی ماشینی ریخته و با خود بردند. وی همچنین با اشاره به خاطره زندانی شدنش در زندان قصر گفت: هفت ماه با طالقانی و سحابی‌ها و بسته‌نگار و منتظری و...هم خرج بودم. این مدت برای من مانند دانشگاه بود نه زندان. در زندان طیب حاج رضایی به من گفت شنیده‌ام مداحی می‌کنی، اگر امکان دارد کمی برای من مداحی کن تا دلم باز شود. من هم شروع به خواندن زیارت وارث نمودم و در حین خواندن زیارتنامه مرثیه هم خواندم، که باعث شد اشک و ناله زندانیان بلند شود. علایی همچنین گفت: بنده 10 هزار صفحه خاطره از دوران انقلاب نوشته‌ام که 400 صفحه آن تنها راجع به 15 خرداد است امیدوارم ارگانی حاضر به چاپ آن شود.

قاصدی که ساواک، هرگز شناسایی نکرد

قاصدی که ساواک، هرگز شناسایی نکرد روایت قیام 15 خرداد سال 1342 از زبان "سیدرضا نیری": مریم اسدی جعفری: شنیدن نام "سید رضا نیری"، "کمیته امداد امام‌خمینی (ره)" را به ذهن متبادر می‌کند. گویی این دو نام به هم گره خورده‌اند. مردی که 30 سال، این کمیته را برای حمایت از خانواده‌های نیازمند اداره کرد. حالا چند سالی است که بازنشسته شده و موسسه "عترت فاطمی" را می‌چرخاند. اما چه کسی خبر دارد که سید رضا نیری با آن چهره آرام، قاصد ماجرای دستگیری امام‌خمینی (ره) به پیشوای ورامین و عامل آغاز قیام تاریخی 15 خرداد سال 42 در این شهر باشد! نیری در این‌باره می‌گوید: "نکته جالب برای خودم این است که همه مردم پیشوا، مرا می‌شناختند. با این وجود، ساواک تا آخر عمرش، مسبب، پیام‌رسان و آغازگر قیام 15 خرداد ورامین را شناسایی نکرد. واقعاً خودم مانده‌ام که چطور الان زنده هستم و این، عجیب ترین اتفاقی است که در طول عمرم رخ داده است." وی در گفت‌وگوی پیش‌رو، مروری کوتاه بر فراز و فرودهای روز 15 خرداد سال 1342 دارد: امام‌خمینی (ره) از سال 42، به خاطر مسایلی مانند حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه در بهار همان سال، مبارزه با اعمال و اقدامات رژیم پهلوی را به صورت علنی آغاز کرد. اما سخنرانی‌ها و فرمایشات ایشان طوری شد که رژیم، عکس‌العمل نشان داد و شب پانزدهم خرداد سال 42، سرهنگ مولوی معدوم با چند نفر از اعضای ساواک، شبانه به قم رفت و قصد ورود به منزل امام را داشت. آن شب، عده‌ای از اعضای گروه موتلفه مانند حبیب‌الله عسگراولادی آن‌جا بودند. امام (ره) در حالی که مشغول نماز بودند، فرمودند که شما نگران نباشید، این‌ها با من کار دارند. در نهایت امام‌خمینی (ره) دستگیر و به تهران منتقل شدند. × آن شب، شما کجا بودید؟ - تهران بودم و تلفنی از دستگیری امام(ره) باخبر شدم. علاوه بر خبری که بچه‌ها دادند و از آن‌جایی که خدا می‌خواست که این اتفاق علنی شود، رادیوی ملی اعلام که آیت‌الله خمینی را گرفته‌ایم و به تهران آورده‌ایم و او را به زودی به سزای عملش خواهیم رساند. یعنی آن‌هایی هم که از ماجرای دستگیری امام(ره) بی‌خبر بودند، این موضوع را متوجه شدند. × پس امام(ره) را شبانه به تهران آوردند. شما صبح روز پانزدهم خرداد چه کردید؟ - اول صبح و در فرصتی بسیار کم، اطلاع‌رسانی به بازاریان را شروع کردیم. البته بسیاری از بازاری‌ها، حجره‌هایشان را هنوز باز نکرده بودند. اما همان افراد حاضر هم بازار را تعطیل کردند و حرکت مردم، رفته رفته به خیابان‌ها سرایت کرد. بعضی از بازاری‌ها عضو گروه موتلفه بودند و خودشان همکاری می‌کردند. بقیه هم به واسطه اعتماد به آن‌ها به خیابان‌ها ریختند. × به کدام راسته بازار رفتید؟ بازار تهران بسیار وسیع است. - با بچه‌ها تقسیم شدیم و همه بازار را زیر پا گذاشتیم، اما بیشتر تمرکز کار ما در بازار حضرتی؛ یعنی اول بازار و خیابان بوذرجمهری سابق (خیابان پانزده خرداد کنونی) بود. بعد هم اکثر مغازه‌های داخل خیابان‌ها تعطیل شدند و فقط عده‌ای از مغازه‌های فروشنده آلات موسیقی در خیابان سرچشمه، هنوز باز بودند که لوازم آن‌ها توسط مردم به آتش کشیده شد. اما تقریباً همه مغازه‌های تهران تعطیل شدندو آن دوران، تهران به بزرگی کنونی نبود. × واقعاً آنقدر مغازه‌ها با اعتراض شما همسو بودند؟ آیا تصور می‌کردید که این حد از جمعیت تهران با اهداف شما همگام باشند؟ - امام‌خمینی (ره) پیش از این اتفاق با سخنرانی‌ها و اقدامات خود، ذهنیت مردم را آماده کرده و مردم برای تغییر شکل آماده بودند. امام (ره) حتی در زمان تبعید هم از طریق بیانیه‌ها و اطلاعیه‌ها با مردم در ارتباط بودند و این روند تا سال 57 ادامه داشت. البته دهه 40 با دهه 50 خیلی فرق می‌کرد. هم ما ناشی بودیم و آمادگی لازم را نداشتیم و امکانات نیز خیلی کم بود. × اما در هر صورت، بازار حامی شما بود. - کاملاً درست است. انصافاً بازار در پیروزی انقلاب، نقش مهمی داشت. تعطیلی بازار، یعنی تعطیلی اقتصاد کشور. این حرکت، ضربه بزرگی به رژیم وارد می‌کرد. بازار، سنگر و دژ محکمی برای ما بود. به یاد دارم که بعد از قیام 15 خرداد، رژیم جلوی بازار و مغازه‌های حساس را با تیغه آجر کشید. تعطیلی بازار برای قیام مردمی سال‌های 40 و 50 بسیار با اهمیت بود. × بر اساس مطالبی که در خاطرات سران پهلوی آمده، آن‌ها معتقد بودند که اگر مردم در قیام 15خرداد ساماندهی شده بودند، بی‌شک باعث سقوط رژیم پهلوی می‌شدند. - این‌طور هم نبود که حرکت مردم بی سروسامان باشد. وقتی بازارها و خیابان‌ها بسته شد، آمادگی ما برای اعتراض و حرکت‌های جدی‌تر بیشتر شد. گروهی از اعضای گروه موتلفه، از حمله به ساختمان رادیو شروع کردند. یعنی خیابان بوذرجمهری و میدان ارک، مرکز درگیری و شروع شدت عمل مردم نسبت به رژیم شد و تقریباً هم داشتند موفق می‌شدند. رژیم چند ماشین آب‌پاش آورد و قضیه را شوخی گرفت. ولی مردم ریختند و ماشین‌های آب‌پاش را از دستشان گرفتند. بعضی به رانندگی با ماشین‌های سنگین وارد نبودند و ماشین آب‌پاش را داخل جوب انداختند. اگر ذهنم یاری کند، مسایل جالبی در حاشیه پیش آمد. وقتی نیروهای رژیم دیدند که قضیه جدی است، ماشین‌های ریوی ارتش که پر از سرباز بود، وارد میدان شد. ما هم جز سنگ و پاره‌آجر، چیزی برای دفاع نداشتیم اما آن‌ها به همه چیز مجهز بودند. در ابتدا، راه‌ها باز بود و خیلی راحت به سمت ما پیشروی می‌کردند. مردم کیوسک‌های تلفن را کندند و سد راه ماشین‌های ارتش کردند. شروع به تیراندازی کردند و همه را می‌زدند. بعدها تعریف می‌کردند که یک نفر فرار کرده و به انتهای یک کاروان‌سرا پناه برده بود که او را هم با تیر زده بودند. × به چشم خودتان کشته شدن کسی را هم دیدید؟ زخمی‌ها چه می‌شدند؟ - جوان رشیدی بود. داشت فرار می‌کرد. وسط های کاروان‌سرا با شلیک گلوله شهید شد. آقایی به نام "محمد ویسه" در سه راه امین‌حضور، موتور فروشی داشت. او و یکی دو نفر دیگر، مجروحان را در ماشین می‌گذاشتند و به بیمارستان بازرگانان می‌رساندند. بعد از گذشت ساعتی، راه‌ها بسته شد و این امر برای خودمان هم دشواری‌هایی ایجاد کرد. با موتور وسپا زخمی‌ها را به بیمارستان می‌رساندند. یکی عقب و یکی جلو می‌نشست و مجروح را وسط می‌گذاشتند و به بیمارستان می‌بردند که آن هم دیگر قطع شد. چون شدت عمل نیروهای رژیم زیاد بود. × با این اوصاف، تا قبل از ظهر در تهران بودید. چه شد که فکر رفتن به ورامین و خبر کردن مردم آن‌جا به ذهنتان رسید؟ - بله. من تا نزدیک ظهر، در معرکه بودم. نزدیک ظهر، بعضی از بچه‌های گروه موتلفه مثل مرتضی مناقبی و مرحوم خاموشی پیشنهاد دادند که تقسیم کار کنیم و اعتراضات مردمی را از این دایره منحصر شده به خیابان بوذرجمهری، گسترش دهیم و به اطراف تهران بکشانیم. اوضاع وخیم شده بود. زنده و مرده، آدم های مجروح و شهدا را با هم در کامیون‌ها می‌ریختند و می‌بردند. بعضی از جنازه‌ها را در گورهای دسته‌جمعی در مسگر آباد دفن کردند و حتی بعضی می‌گفتند که بعضی از شهدا را از بالا در دریاچه قم ریخته‌اند. قرار شد که به شهریار و دیگر شهرهای اطراف تهران برویم. من گفتم که دو سال در پیشوای ورامین درس خوانده‌ام و آن‌جا فامیل هم دارم. من می‌روم پیشوا. به سمت چهارراه مولوی حرکت کردم. سه - چهار جا هدف گلوله قرار گرفتم. گلوله مثل باران می‌بارید. جلوی بازار سید اسماعیل در خیابان سیروس، "آب‌انبار سید اسماعیل" قرار دارد. آن‌جا یک تیر آمد و از بالای سرم رد شد. همان‌ لحظه سوختن موهایم را حس کردم. گلوله به دیوار اصابت کرد و گچ‌های دیوار روی سرم ریخت. شبیه آسیابان‌ها شده بودم. افتان و خیزان حرکت می‌کردم. یک تیر هم از بغل پایم رد شد و شلوارم را سوزاند. به چهارراه مولوی رسیدم. دیدم که یک بنز مشکی 180 ایستاده. با او طی کردم که با 25 تومان کرایه، من را به پیشوا برساند و سریع تهران برگرداند. × در مسیر با راننده هم‌کلام نشدید که ماجرا را تعریف کنید؟ - آنقدر پریشان بودم و مردم جلوی چشمانم کشته شده بودند که توان صحبت کردن را نداشتم. ما هم تا آن موقع، این حوادث را به این شدت ندیده بودیم. رفتیم جلوی بازار پیشوا. روز عاشورا در شهر پیشوا رسم بر این است که دسته‌های عزاداری به بازار می‌آمدند و نوحه می‌خواندند و به طرف صحن امامزاده جعفر‌بن‌موسی‌الکاظم(ع) می‌رفتند. نزدیک چهارسو به دسته عزاداری رسیدم. حاج حسن مقدس، پای چهارپایه ایستاده بود و حسین شهرابی، یکی از همکلاسی‌های قدیمی‌ام که صدای خوشی داشت، مشغول نوحه‌خوانی بود. موقع شور عزاداری بود. حسن مقدس را کنار کشیدم و ماجرای دستگیری امام را برایش تعریف کردم. به او گفتم که الان، توقف برای هیچ مسلمانی جایز نیست و نجات امام مهم است. حاج حسن، حسین شهرابی را از روی چهارپایه پایین آورد و اعلام کرد که آقا را گرفته‌اند، به صحن می‌رویم و از آن‌جا تصمیم می‌گیریم که چگونه به سمت تهران برویم. من هم به تهران برگشتم. × پس دیگر منتظر نشدید که شاهد حرکت مردم به سمت تهران باشید. بله. بعداً شنیدم که مردم پیشوا 20 کیلومتر پیاده آمده بودند تا افرادی هم در مسیر به آن‌ها بپیوندند. سرهنگ زیبا، سر پل باقرآباد جلوی این‌ها را بست و ماجرای کشتار مردم اتفاق افتاد. نکته جالب برای خودم این است که همه مردم پیشوا، مرا می‌شناختند. با این وجود، ساواک تا آخر عمرش، مسبب، پیام‌رسان و آغازگر قیام 15 خرداد ورامین را شناسایی نکرد. واقعاً خودم مانده‌ام که چطور الان زنده هستم و این، عجیب ترین اتفاقی است که در طول عمرم رخ داده است. × وقتی به تهران برگشتید، اوضاع اعتراضات چطور بود؟ - مجدداً وارد معرکه شدم و به بیمارستان بازرگانان سر می‌‌زدم. باورکردنی نبود. زد و خورد، هنوز در خیابان بوذرجمهری ادامه داشت. مردم تا آن زمان، چنین صحنه‌هایی ندیده بودند. مردم واقعاً مقاومت کرده بودند. به بیمارستان بازرگانان رفتم. راهروها پر از مجروح بود. در راهروی بیمارستان بودم که یکی از تجار بازار که نامش را به یاد ندارم، یک بقچه اسکناس آورد و جلوی رییس بیمارستان گذاشت. به نظرم نام رییس بیمارستان بازرگانان، دکتر محسنی بود. مرد بازاری گفت: آقای دکتر این پول! هر چقدر دیگر هم بخواهی می‌دهم. فقط مجروحان را به هر شکل ممکن مداوا کن. دکتر شروع به گریه کرد و گفت: مگر ما دل و دین نداریم! ما هر کاری از دستمان بر‌آید انجام می‌دهیم، ولی متاسفانه می‌آیند و مجروحان سرم به دست را از تخت پایین می‌کشند و با خود می‌برند. × درگیری‌ها تا چه ساعتی طول کشید؟ - تقریباً تا ساعت 5. حوالی غروب که به خانه رفتم، هم خسته و کوفته و هم متاثر بودم. بی‌تجربه بودم. فکر می‌کردم که نهضتمان سرکوب شده و از بین رفته است. در کوچه قدم می‌زدم که یکی از بچه‌های محله، من را دید و گفت: چرا اینقدر ناراحتی؟ گفتم که اعتراض ما برای همیشه سرکوب شد. خندید و گفت: امروز، روز پیروزی ما بود. بعدها مفهوم حرف او را درک کردم. اما همین حرکت مردم در روز 15 خرداد باعث شد که همان رادیو ملی که شب قبل، خبر دستگیری امام (ره) را اعلام کرده بود، خبر بازگشت آیت‌الله موسوی خمینی به قم را بخواند. × پس نفوذ کلامی امام‌خمینی (ره) از همان آغاز نهضت در دل مردم رسوخ کرده بود که چنین روز سختی‌ای را پشت سر گذاشتند، اما پای درخواست خود ایستادند. - درست است. امام‌خمینی (ره) 15 سال برای مردم کار فرهنگی کردند. ذهن همه مردم، آن‌طور که باید و شاید با امام همسو نبود. اما ایشان در تبعید و زندان و هر کجا که بودند، کار فرهنگی می‌کردند. مردم آماده انقلاب شدند و شما شاهد بودید که در نهایت، زنان و مردان ما به جایی رسیدند که با بچه‌های کوچک خود، جلوی تانک و توپ و مسلسل ایستادند و انقلاب را به پیروزی رساندند. × بعد از 15 خرداد محضر امام رفتید؟ - خیر. ولی ایشان را به واسطه مرحوم آیت‌الله حق‌شناس از سال 41 می‌شناختم. اغلب اوقات هم خدمت امام می‌رسیدیم. × آیت‌الله بهشتی و آیت‌الله مطهری در روز 15 خرداد کجا بودند؟ با وجود این‌که می‌دانیم که جزو موثرترین افراد این حرکت انقلابی بودند، اما کمتر درباره نقش آن‌ها صحبت شده است. - من آن‌ها را در روز 15 خرداد ندیدم. اما شهیدان بهشتی و مطهری، آقای هاشمی رفسنجانی و شیخ علی‌اصغر مروارید، سازماندهی اصلی قیام 15 خرداد را در دست داشتند. آیت‌الله خامنه‌ای هم در مشهد مشغول فعالیت بودند. × گویا بعد از قیام 15 خرداد، موسسه خیریه‌ای برای حمایت از خانواده‌ها صدمه دیده در این واقعه راه‌اندازی کرده بودید. درست است؟ - بله. البته این تشکیلات از اوایل سال 1342 فعال شده بود. امام‌خمینی (ره) آیت‌الله مطهری و آیت‌الله بهشتی گفتند که به داد مردم فقیر برسید. ما هم جزو آن موسسه خیریه شدیم. اسم خاصی هم نداشت. در آغاز راه، در حد محدودی به امور فقرا رسیدگی می‌کردیم. تامین جنبه‌های مالی آن هم برعهده بازار بود. بعد از قیام 15 خرداد، خانواده شهدا و دستگیرشدگان این قیام در اولویت موسسه خیریه قرار گرفتند. بعدها با اوج‌گیری اعتصاب شرکت نفت و مخابرات در دهه 50، خانواده نیازمند این قشر هم مورد حمایت قرار گرفتند و همین موسسه خیریه، تبدیل به کمیته امداد امام‌خمینی (ره) شد. شاید بتوان گفت که با این حساب، حدود 50 سال از عمر کمیته امداد می‌گذرد.

شرح قیام 15 خرداد در نمایشگاه «آیینه نهضت»

حجت الاسلام سید محمود دعایی نماینده ولی فقیه و سرپرست موسسه اطلاعات یکشنبه 11 خرداد 1393 از نمایشگاه «آیینه نهضت 1551» در حوزه هنری بازدید کرد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از سایت خبری حوزه هنری، در بازدید از این نمایشگاه، هدایت الله بهبودی، مدیر دفتر ادبیات انقلاب اسلامی و اعضای دفتر مطالعات فرهنگ و ادب پایداری حوزه هنری حضور داشتند. حجت الاسلام دعایی بعد از دیدار از نمایشگاه «آیینه نهضت 1551» در سخنانی با اشاره به اینکه در واقعه 15 خرداد سال 42، جوان 22 ساله ای بود که تازه پا به عرصه روحانیت در کرمان گذاشته بود، گفت: مرکز ثقل حرکت امام خمینی (ره) در آن سال شهرهای قم و تهران بود اما تحرکاتی نیز در بعضی شهرستانها به وجود آمده بود. من توفیق حضور در صحنه تاریخ ساز حرکت امام (ره) در واقعه 15 خرداد را نداشتم اما به مثابه یک جوان علاقمند که به تازگی به فضای روحانیت پا گذاشته بود، از حرکت های امام(ره) هم بی بهره نبودم. وی ادامه داد: هنگامی محضر امام خمینی(ره) را به طور مستقیم درک کردم که از کشور خارج شده و به نجف نقل مکان کرده بودم و در آنجا موفق به بهره گیری از محضر ایشان شدم. مدیر مسئول روزنامه اطلاعات به برنامه های استعماری رژیم شاه که بعد از رحلت آیت الله العظمی بروجردی پیشوای بزرگ جهان تشیع درصدد انجام آنها بود، اشاره کرد و افزود: رژیم شاه به دلیل نفوذ زیاد آیت الله بروجردی در اجرای برنامه های خود احتیاط می کرد تا عکس العمل حوزه علمیه و اقشار مذهبی مردم برانگیخته نشود. زمانی محمدرضا شاه در پیامی به آیت الله بروجردی عنوان کرده بود که همراه با تحولات جهانی ملزم به انجام اقداماتی هستیم و آیت الله بروجردی نیز در مقام پاسخ به او این طور بیان کرده بودند که علاوه بر اقداماتی که می خواهید انجام دهید به این نکته هم توجه داشته باشید که این کشورها حکومت خود را از سلطنت به جمهوری تغییر داده اند؛ این سخن نشان دهنده آگاهی آیت الله بروجردی از اوضاع سیاسی آن دوران بود. حجت‌الاسلام دعایی اضافه کرد: شاه بعد از فقدان آیت الله بروجردی دو راه را در پی گرفت: انتقال مرجعیت از ایران به نجف و ایجاد فاصله در میان بزرگان قم. وی گفت: بعد از سقوط رضا شاه و محدودیت حوزه علمیه، به تعداد محدودی از روحانیون اجازه پوشیدن لباس روحانیت داده شد به همین دلیل امام خمینی(ره) تصمیم به ایجاد پایگاه نیرومند مذهبی و مرجعیت قدرتمندی گرفتند. حجت‌الاسلام دعایی خاطر نشان کرد: امام بعد از آشنایی با آیت الله بروجردی ایشان را با سه تن از مراجع بزرگ قم آشنا و آنها را قانع می کند تا پذیرای ایشان در قم باشند. آیت الله بروجردی به عنوان زعیم جهان تشیع وارد قم می شود و علمای بزرگ قم نیز با ایشان همراهی می کنند. این سیاستی بود که حضرت امام(ره) در پیش گرفته بودند. وی با بیان اینکه هزار نیروی عشایر لرستان با آیت الله بروجردی همراه شدند، ادامه داد: آیت الله بروجردی به عنوان شخصیتی تاثیر گذار در قم مطرح شد و بخش هایی از اهداف امام(ره) در مقابله با توطئه هایی که می توانست جهان تشیع را تهدید کند عملی شد اما باز هم تمام آنچه که به طور کامل مد نظر ایشان بود، محقق نگردید. حجت‌الاسلام دعایی افزود: امام خمینی(ره) تا پایان حیات آیت الله بروجردی در جلسات درس ایشان شرکت می کردند اما در کنار این همراهی و سازگاری برنامه هایی نیز برای آینده داشتند و در نظر داشتند طیف بزرگی از شاگردان را در مکتب عرفان و فقه و اصول بپروراند. تربیت نیروهای بالقوه نیز از دیگر برنامه ها و اهداف امام (ره) بودند. مدیر مسئول روزنامه اطلاعات به اقدامات رژیم شاه بعد از رحلت آیت الله بروجردی اشاره کرد و گقت: رژیم شاه بعد از فقدان آیت الله بروجردی، صحنه را خالی دید و اقدام به تغییر قانون انجمن های ایالتی و ولایتی و حذف قسم به قرآن کرد. امام(ره) در مقابل این حرکت، برنامه های ارشادی خود را آغاز کردند و با برگزاری نشست های مختلف با علمای هم طراز خود مخالفت خود را در مقابل برنامه های رژیم شاه اعلام کردند. وی تصریح کرد: با توجه به هدفمندی امام(ره) در برنامه های خود، رژیم شاه در زمینه قانون انجمن های ایالتی و ولایتی عقب نشینی کرد که این پیروزی برای امام(ره) محسوب می شد. حضرت امام خمینی (ره) با هشدار به اینکه نباید از این پیروزی به خود غره شویم بلکه باید نیرومندتر حرکت کنیم، به دنبال برقراری ارتباط بیشتر و محکم تر با تهران و دیگر شهرهای کشور شدند. حجت‌الاسلام دعایی بیان داشت: امام خمینی (ره) در توصیه به روحانیون سراسر کشور از آنها خواستند هرچند برنامه ای هم ندارند جلسات هفتگی در میان خود ایجاد کنند زیرا این حرکت هشداری برای رژیم شاه خواهد بود که روحانیون ارتباط معناداری با یکدیگر دارند. امام(ره) به کانون هایی که این چنین شکل گرفته بودند پیشنهاداتی ارائه می دادند و برنامه هایی هم ارسال می کردند. وی با بیان اینکه جلسات هفتگی طلاب در قم هم شکل گرفته بود، افزود: امام خمینی(ره) تاکید بر دیدار طلاب دیگر استان ها با یکدیگر داشتند تا از میان این دیدار و گفت و گوها، فردی به عنوان نماینده انتخاب شود و برنامه های مختلف را در دیگر شهرها تزریق کند. با این شیوه جلساتی غیر رسمی و در عین حال تاثیرگذار برپا شد و ثمره این حرکت هم در قیام 15 خرداد خود را نشان داد. حجت‌الاسلام دعایی با ذکر اینکه امام(ره) قبل از واقعه 15 خرداد به وعاظ جلسات عزاداری محرم در سراسر کشور تاکید بر افشاگری اقدامات رژیم شاه کرده بودند، گفت: به دلیل وجود طیف جوانمردان در تهران، بزرگترین هیات های عزاداری در این شهر حضور داشتند و یکی از معروفترین آنها هیات طیب حاج رضایی بود. از این هیئات خواسته شده بود تا در راه امام حسین فرزندش روح الله را با سردادن شعارهای متناسب همراهی کنند. بهره گیری از هیئات عزاداری یکی از موفق ترین برنامه های امام قبل از واقعه 15 خرداد سال 42 بود. وی بیان داشت: این اقدامات مردمی رژیم شاه را به وحشت انداخت و باعث شد تا امام خمینی(ره) بازداشت شود. بعد از بازداشت امام (ره) حرکت های خودجوش مردم باعث شد رژیم شاه با مردم به مقابله بپردازد. بعد از واقعه 15 خرداد با تلاش و برنامه ریزی دقیق یاران امام، رژیم مجبور به آزادی امام(ره) از زندان شد. حجت‌الاسلام دعایی در پایان سخنان خود خاطر نشان کرد: رژیم شاه به تصور اینکه سرکوب 15 خرداد، مردم را سرخورده کرده است، امام(ره) را آزاد کرد اما با آزادی بنیانگذار انقلاب حرکت جدیدی با سخنرانی معروف امام(ره) آغاز شد و این حرکت سرانجام به پیروزی انقلاب اسلامی منجر گردید. نمایشگاه «آیینه نهضت (1551)» شامل عکس و تصاویر و اسناد مربوط به قیام 15 خرداد سال 1342 یک شنبه 11 خرداد 1393 افتتاح شد. کتابخانه «انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران» دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری این نمایشگاه را به مناسبت سالگرد قیام 15 خرداد در نگارخانه عالی برگزار کرده است. این نمایشگاه شامل عکس و تصاویر و اسناد مربوط به 15 خرداد سال 1342 است که امسال پنجاه و یکمین سالگرد آن برگزار شده است. به همین علت نام «1551» یا «آیینه نهضت» برای نمایشگاه انتخاب شده است. در این نمایشگاه 200 عنوان کتاب، با موضوعات خاطرات و طرح‌های تحقیقاتی 15 خرداد از سوی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی و واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی این دفترمعرفی شده‌اند. از دیگر برنامه‌های این نمایشگاه فعالیت سایت اطلاع رسانی 15 خرداد 42 است که به صورت مجازی مقالات، عکس‌ها، فیلم‌ها و دیگرآثار هنری را در معرض نمایش عموم قرار می‌دهد. نمایشگاه «آیینه نهضت (1551)» تا 13 خرداد برای علاقه‌مندان در نگارخانه عالی حوزه هنری واقع در خیابان سمیه، نرسیده به خیابان حافظ برپاست.

فراخوان «جایزه امیرحسین فردی»

حوزه هنری انقلاب اسلامی در راستای تحقق اهداف فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی و در جهت شناسایی و پرورش نویسندگان و جوانان متعهد هنرمند و خلق آثار ارزشمند ادبیات داستان انقلاب، هفتمین جشنواره سراسری داستان انقلاب را برگزار می کند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از سایت خبری حوزه هنری، علی قربانی مدیر مرکز محافل و جشنواره های حوزه هنری درباره هفتمین دوره جشنواره داستان انقلاب گفت: با توجه به این که مرحوم امیر حسین فردی دبیر 5 دوره این جشنواره و از طراحان اولیه آن و معلم دلسوز داستان و ادبیات انقلاب اسلامی بوده است، تصمیم گرفته شد این جشنواره با نام «جایزه امیرحسین فردی» برگزار شود. وی ادامه داد: البته جشنواره داستان انقلاب تغییر نام و روش نداده است، بلکه با پسوند «جایزه امیرحسین فردی» و برای ادای دین به این نویسنده شهیر انقلاب برگزار می شود. فراخوان عمومی جشنواره مانند سال های گذشته اعلام شده است و به برگزیدگان جایزه اهدا می شود. قربانی همچنین با اشاره به مسائلی که در دوره های پیشین جشنواره درباره موضوع آثار برای شرکت کنندگان پیش می آمد، عنوان کرد: هر سال این سوال برای برخی از شرکت کنندگان در جشنواره پیش می آمد که آیا داستان انقلاب مختص اتفاقات سال 57 و ایام پیروزی انقلاب اسلامی است. برای حل این مشکل طی جلسات کارشناسی که با کارگروه جشنواره داستان انقلاب داشتیم مقرر شد که آثار هفتمین دوره این جشنواره با موضوعاتی همچون مسایل و اتفاقات سال های قبل از انقلاب و روزهای پیروزی انقلاب؛ حوادث و رویدادهای پس از انقلاب همچون کودتای نوژه، حادثه طبس، درگیری های کردستان؛ سنگ اندازیهای گروهک های معاند پس از انقلاب همچون ترورها، فتنه ها، منافقین؛ تأثیر انقلاب در منطقه و کشورهای اسلامی و همسایه همچون بیداری اسلامی؛ تهدیدهای پیدا و پنهان دشمنان انقلاب و فرصت های به دست آمده در حوزه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دریافت شود. مدیر مرکز محافل و جشنواره های حوزه هنری همچنین از انتشار آثار برگزیده دوره های پیشین جشنواره داستان انقلاب خبر داد و گفت: انتشارات سوره مهر تمام آثار برگزیده دوره های پیشین جشنواره داستان انقلاب که تا به حال به چاپ نرسیده اند را تا پیش از برگزاری هفتمین دوره جشنواره منتشر می کند. وی همچنین از طراحی تندیس جشنواره داستان انقلاب خبر داد و گفت: تندیس هفتمین دوره جشنواره داستان انقلاب به گونه ای طراحی می شود که نام امیر حسین فردی نیز در آن حک شده باشد. هفتمین جشنواره داستان انقلاب در چهار بخش رمان بزرگسال، رمان نوجوان، داستان کوتاه بزرگسال و داستان کوتاه نوجوان برگزار می شود. جوایز جشنواره نیز به شرح زیر اعلام شده است: جوایز آثار برگزیده رمان در بخش بزرگسال: اثر اول: 100 میلیون ریال اثر دوم: 70 میلیون ریال اثر سوم: 50 میلیون ریال جوایز آثار برگزیده رمان در بخش نوجوان: اثر اول: 50 میلیون ریال اثر دوم: 40 میلیون ریال اثر سوم: 30 میلیون ریال جوایز آثار برگزیده داستان کوتاه در هر بخش (بزرگسال و نوجوان): اثر اول: 30 میلیون ریال اثر دوم: 20 میلیون ریال اثر سوم: 10 میلیون ریال زمان ارسال آثار حداکثر تا تاریخ 1 آبان ماه 1393 در نظر گرفته شده است و مراسم اختتامیه و معرفی برگزیدگان نیز 3 بهمن ماه 1392 برگزار می شود. علاقه مندان برای مشاهده فراخوان، ثبت نام و شرکت در جشنواره می توانند به این نشانی مراجعه کنند: http://www.artfest.ir/festivals/55/48

قدردانی از مقالات برتر همایش ملی 15 خرداد

صبح 11 خرداد 1393 با حضور عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور از خانواده شهدای 15 خرداد سال 1342 شهرستانهای ورامین و پیشوا تجلیل شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از خبرگزاری مهر، صبح 11 خرداد 1393 و با حضور عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور از هفت خانواده شهید قیام تاریخی 15 خرداد 1342 که جان خود را در راه دفاع از ولایت و مرجعیت فدا کردند تجلیل شد. بر اساس کتب تاریخی و بیان شاهدان عینی، آمار دقیقی از شهدای قیام تاریخی 15 خرداد سال 1342 ورامین و پیشوا در دسترس نیست زیرا در زمان قیام برخی از کارگران که از نقاط مختلف کشور برای درو به ورامین آمده و در این قیام حضور داشتند پس از شهادت شناسایی نشدند و از طرف دیگر به دلیل اینکه بسیاری از جنازه‌ها به مکان های نامعلومی برده شده یا به صورت گروهی دفن شدند امکان شناسایی پیکرها وجود نداشت. به هر ترتیب در قیام تاریخی 15 خرداد سال 1342 ورامین و پیشوا، حسن خانی، سید مرتضی طباطبایی، جعفر عرب مقصودی، امیر معصومشاهی، مصیب مهابادی، ابوالفاسم اردستانی و عزت الله رجبی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. عباس برکان رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران ورامین در حاشیه همایش ملی 15 خرداد و تجلیل از خانواده شهدای 15 خرداد سال 1342 اظهار داشت: هر ساله و در ایام 14 و 15 خرداد با حضور مسئولان کشوری و لشکری از خانواده شهدای 15 خرداد 1342 تجلیل به عمل می آید، البته مراسم تجلیلی در اردیبهشت ماه و در مدرسه شهدای 15 خرداد ورامین برگزار شد اما یکی از برنامه های اصلی و مهم همایش ملی 15 خرداد، تجلیل از خانواده شهدای 15 خرداد است. همچنین در ادامه سفر یک روزه عبدالرحمان فضلی، با حضور وزیر کشور از مقالات برتر چهارمین همایش ملی 15 خرداد تجلیل و از پژوهشگران برتر حوزه 15 خرداد تقدیر شد. حجت الاسلام سید احمد حسینی اظهار داشت: فراخوان ارسال مقالات ویژه همایش ملی 15 خرداد از زمستان سال گذشته آغاز و پوستر این همایش در سطح دانشگاه های مختلف کشور عرضه و در معرض دید نخیگان دانشگاهی قرار گرفت. دبیر اجرایی همایش ملی 15 خرداد افزود: در چهارمین همایش ملی 15 خرداد سه محور اصلی با موضوعات اندیشه‌های امام خمینی (ره) و قیام 15 خرداد، اعتدال و انقلاب اسلامی و پیشگامان و دین‌مداری برای ارسال مقالات انتخاب شد. از ابتدای تبلیغات همایش ملی 15 خرداد، پژوهشگران متعددی ابزار علاقه کردند تا در این همایش شرکت کنند که پس از بررسی های به عمل آمده بیش از 50 مقاله به مرحله نهایی و داوری چهارمین همایش ملی 15 خرداد راه پیدا کردند. پس از ارزیابی های صورت گرفته، 13 مقاله برتر انتخاب و در همایش از پژوهشگران برتر این مقالات با حضور وزیر محترم کشور و مسئولان کشوری و استانی تقدیر به عمل آمد تا انگیزه ای برای دیگر محققان و پژوهشگران شود، همچنین در این همایش سه نفر از پژوهشگران تاریخی که مقاله ارائه کرده بودند، مقالات خود را برای حضار بیان داشتند و 10 مقاله نیز به صورت پوستر در معرض دید عموم قرار گرفت. تاکنون به همت دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین - پیشوا پنج جلد کتاب مقالات همایش ملی 15 خرداد در سال های مختلف چاپ و به عنوان گنجینه ای گرانبها در اختیار اساتید دانشگاه، مورخان و دانشجویان قرار گرفته است. با حضور وزیر کشور و در حاشیه همایش ملی 15 خرداد 1342، از آثار و کتب 15 خرداد ورامین هم رونمایی شد. در این مراسم از پنج جلد کتاب مجموعه مقالات همایش ملی 15 خرداد، روایت خرداد، کتاب ستارگان درخشان، فلش کارت ستارگان درخشان، طلوع خرداد و دهها اثر فرهنگی دیگر در حوزه 15 خرداد رونمایی و در معرض دید علاقه مندان قرار گرفت. خبرگزاری مهر در خبر دیگری از این برنامه آورده است، همایش ملی پیشگامان انقلاب با موضوع بررسی قیام تاریخی کفن پوشان ورامین و پیشوا با حضور عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور، آیت الله سید مرتضی محمودی گلپایگانی امام جمعه و نماینده ولی فقیه، فرمانداران شهرستان های ورامین، پیشوا، قرچک و پاکدشت، نمایندگان مردم ورامین و پاکدشت در مجلس شورای اسلامی، جمعی از مدیران و مسئولان اجرایی، خانواده معظم شهدا و ایثارگران و اقشار مختلف مردم در دانشکده کشاورزی ورامین برگزار شد. در این همایش حسینعلی شیبانی رییس دانشگاه آزاد اسلامی ورامین - پیشوا در سخنانی با اشاره به برگزاری چهارمین همایش ملی 15 خرداد در ورامین اظهار داشت: چهارمین همایش سراسری بررسی قیام تاریخی 15 خرداد سال 1342 مردم ورامین و پیشوا با حضور شخصیت های برجسته کشوری به همت ستاد گرامیداشت یوم الله 14 و 15 خرداد و با محوریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین-پیشوا و همکاری دانشگاه علمی کاربردی و پیام نور قرچک و ورامین برگزار شد. خبرگزاری فارس هم خبر داد که همایش ملی 15 خرداد با پیام رئیس مجلس خبرگان رهبری و حضور وزیر کشور در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین ـ پیشوا آغاز شد. آیت‌الله مهدوی‌کنی طی پیامی به همایش ملی 15 خرداد که حجت‌الاسلام والمسلمین سید محسن محمودی امام جمعه موقت ورامین آن را قرائت کرد بر ادامه راه شهدا قیام 15 خرداد تا رسیدن به آرمان‌های انقلاب اسلامی تاکید کرد. در بخشی از این پیام آمده است: نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) در شرایطی آغاز شد که مردم ایران سالیان متمادی طعم تلخ ظلم و ستم را چشیده بودند و امام بزرگوار ما با الهام از تعالیم اسلام و تاسی به سیره نبی مکرم به پا خاست و مکر استکبار جهانی و نوکران سرسپرده‌اش را برملا کرد، از ظلم و ستم شاه گفت، از توطئه آمریکا و انگلیس علیه ملت‌ها گفت، از بیداری ملت‌های اسلامی گفت و نیز از غده سرطانی رژیم صهیونیستی و از مظلومیت فلسطین. آیت‌الله مهدوی‌کنی در این پیام خاطرنشان کرد: ملت مسلمان و وفادار ایران اسلامی که همواره پیرو علما و مراجع خود بوده و هستند و آنان را ورثه انبیاء می‌دانند به ندای رهبر خود لبیک گفتند و فریاد اعتراض خود را به جنایات رژیم شاهنشاهی در راهپیمایی‌ها و تظاهرات اعلام کردند. در بخش دیگر این پیام آمده است: در خرداد 42 در تهران و برخی نقاط دیگر کشور چنان قیامی به راه افتاد که رژیم شاه برای سرکوب آن از همه ساز و برگ نظامی خود استفاده کرد و در 12 محرم، هزاران شهید روی آسفالت خیابان‌های تهران، قم و جاده ورامین به خون غلتیدند. رئیس مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: اگرچه پس از آن واقعه دردناک، امام عزیز ما را دستگیر و زندانی و سپس تبعید کردند اما این‌ها همه موجب شد تا مردم بیدارتر شوند و شعله انقلاب برافروخته‌تر شود و عاشوراها و اربعین‌ها تکرار شد تا قیامی که همچون نهالی خجسته در 12 محرم 1342 در خاک پاک این سرزمین رنج‌دیده و ستم کشیده کاشته شد سرانجام در 22 بهمن 1357 به بار نشست. آیت‌الله مهدوی‌کنی در این پیام تاکید کرده است بازخوانی و مرور اندیشه‌ها و سیره و روش امام، چه در دوران مبارزه و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی باید تذکری برای همه ما برای پاسداشت آرمان‌ها و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی باشد. در پایان این پیام تصریح شد: نیمه خرداد هر سال که هم یادآور آغاز نهضت و هم سالگرد عروج آن مرد الهی است فرصت مناسبی برای این مقصود برای ما و شما فراهم می‌آورد که امیدواریم بخشی از آن در همایش ملی 15 خرداد محقق شود. خبرگزاری جمهوری اسلامی هم همزمان با این برنامه صفحه‌ای را با عنوان «نگاهی به زندگینامه شهیدان 15 خرداد سال 42 دشت ورامین» در این نشانی منتشر کرد: http://www7.tehran.irna.ir/fa/NewsPrint.aspx?ID=81184241

شرح «اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)» در پنج مقاله

در آستانه بیست و پنجمین سالروز ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، کتاب «اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)» نوشته غلامرضا ذاکرصالحی از سوی انتشارات سروش منتشر شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از روابط عمومی انتشارات سروش، مؤلف در این اثر در پنج مقاله، افزون بر ارائه ارکان اندیشۀ سیاسی امام خمینی(ره)، ریشه‌های نظری تفکرات ایشان را در آموزه‌های دینی بررسی می‌کند. در مطالعات مربوط به اندیشۀ سیاسی اسلام نکته‌ای که باید مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد، آسیب‌شناسی گونه‌ای از تفاسیر اندیشۀ دینی است که نوعی اصالت تسلیم، توقف نظری و رئالیسم سیاسی را برای جهان اسلام به ارمغان می‌آورد. حرکت امام خمینی(ره) نقطۀ مقابل این تفاسیر، در برهه حساس از تاریخ معاصر است. از این رو، فهم زوایای این حرکت تنها پس از بازشناسی تاریخی اندیشۀ سیاسی اسلام و الگوهای عملی نهضت اسلامی، به‌ویژه نهضت عاشورا از یک سو و شناخت جامع رویکردهای رقیب در جهان اسلام از دیگرسو امکان‌پذیر است. چارچوب تفکر و عمل امام خمینی(ره) که مبتنی بود بر نحوۀ برداشت ایشان از مفاهیم عاشورایی به‌عنوان مفاهیم واسط برای تبیین حرکت مردمی علیه رژیم پهلوی، در سال‌های دهه‌های 1340 و 1350 جدید و بکر بوده است، لذا نهضت امام‌خمینی(ره) را نمی‌شد پیش‌بینی، پیشگیری و با آن مقابله کرد. کتاب «اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)» مجموعه مقالاتی است که در سال‌های گذشته در سمینار بین المللی امام خمینی(ره) در تهران ارایه شده‌اند و اکنون با افزودن سه مقاله دیگر، به زیور طبع آراسته شده است. این کتاب در ۱۰۸ صفحه، قطع رقعی و با قیمت ۴۵۰۰۰ ریال منتشر و در اختیار علاقمندان به اندیشه‌های حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفته است.

برپایی نمایشگاه «آیینه نهضت» توسط دفتر ادبیات انقلاب

نمایشگاه «آیینه نهضت (1551)» شامل عكس و تصاویر و اسناد مربوط به قیام 15 خرداد سال 1342 یك شنبه 11 خرداد ماه افتتاح 1393 می‌شود. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از سایت خبری حوزه هنری، کتابخانه «انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران» دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری نمایشگاهی به مناسبت 15 خرداد در نگارخانه عالی برگزار می‌كند. این نمایشگاه شامل عكس و تصاویر و اسناد مربوط به 15 خرداد سال 1342 است كه امسال پنجاه و یكمین سالگرد آن برگزار می‌شود. به همین علت نام «1551» یا «آیینه نهضت» برای نمایشگاه انتخاب شده است. در این نمایشگاه 200 عنوان كتاب، با موضوعات خاطرات و طرح‌های تحقیقاتی 15 خرداد از سوی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی و واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی این دفترمعرفی می‌شوند. از دیگر برنامه‌های این نمایشگاه فعالیت سایت اطلاع رسانی 15 خرداد 42 است كه به صورت مجازی مقالات، عكس‌ها، فیلم‌ها و دیگرآثار هنری را در معرض نمایش عموم قرار می‌دهد. نمایشگاه «آیینه نهضت (1551)» یكشنبه 11 خرداد 1393 ساعت 10:30 صبح افتتاح می‌شود و تا 13 خرداد برای علاقه‌مندان در نگارخانه عالی حوزه هنری واقع در خیابان سمیه، نرسیده به خیابان حافظ برپاست.

«خاطرات احمد احمد» به چاپ هفدهم رسید

چاپ هفدهم کتاب «خاطرات احمد احمد» که توسط محسن کاظمی گردآوری و تنظیم شده، توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. به گزارش پایگاه‌ اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از این انتشارات، کتاب «خاطرات احمد احمد» از مجموعه کتاب‌های نقره ای سوره مهر است که محقق این کتاب (محسن کاظمی) درطی بیش از 70 ساعت مصاحبه و بیش از دو سال کار و تحقیق آن را گردآوری و تدوین کرده است. «احمد احمد» از مبارزین دوره رژیم پهلوی است که با گروه‌های مبارز بسیاری همکاری و فعالیت داشته و به همین سبب چندین بار دستگیر، شکنجه و زندانی شده است. او در آخرین برخورد با مأموران ساواک از ناحیه پا تیر خورده٬ مصدوم و معلول شد. اولین آموزه‌ها، بغض‌های ترکیده، عرصه‌های جدید، بارش در کویر، ارمغان سفر، بوی سیب، حصار در حصار، تندر و نغمه‌های امید» از جمله بخش‌های این کتاب است. در پایان کتاب نیز اسناد، عکس‌های قابل توجه و همچنین بازتاب و دیدگاه خوانندگان کتاب آمده است. محسن کاظمی نویسنده کتاب معتقد است که با چاپ خاطرات «احمد احمد» فضای جدیدی در مبحث خاطرات انقلاب به وجود آمد. در دیباچه کتاب به نقل از دفتر ادبیات انقلاب اسلامی این گونه نوشته شده است : «برای احمد در سن پیری دشوار بود با رجوع به بایگانی ذهن خود خاطرات چهل سال پیش را بازگو کند او بارها اذعان می‌کرد که مصاحبه‌ها برایش صحنه‌های بازجویی گذشته را تداعی می‌کند. ساعت اول مصاحبه و یافتن راهی به انبان ذهن او سخت و طولانی بود...» کتاب «خاطرات احمد احمد» در 576 صفحه توسط انتشارات سوره مهر به چاپ هفدهم رسیده است. همچنین تولید منابع مکتوب انتشارات سوره مهر در قالب آثار چندرسانه‌ای با هدف دسترسی آسان و ارزان مخاطبان به کتاب انجام می‌شود و اولین کتابی که در این راستا تولید شده «خاطرات احمد احمد» نوشته محسن کاظمی است. در نسخه چندرسانه‌ای «خاطرات احمد احمد» علاوه بر متن دیجیتال کتاب، امکانات دیگری چون فیلم اثر، روایت کتاب به صورت صوتی، الصاق تصاویر جدید و... نیز لحاظ شده است. «خاطرات احمد احمد» بیست و ششمین مجموعه خاطرات تولید شده در دفتر ادبیات انقلاب اسلامی است که توسط انتشارات سوره مهر در کتابفروشی‌ها عرضه می‌شود. با احتساب شمارگان نسخه‌های این اثر از چاپ نخست در سال 1379 تا چاپ شانزدهم، حدود 40 هزار نسخه از این کتاب منتشر شده است. محسن کاظمی این کتاب را براساس خاطرات احمد احمد، یکی از مبارزان در راه نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی نوشته است. احمد احمد، نخستین بار در دوران دانش آموزی، دستگیری توسط ماموران حکومت پهلوی و زندانی شدن را تجربه می‌کند و دیدار با امام خمینی(ره) در اوایل سال 1342 ملاقات درس آموزی را برای او رقم می‌زند. وی که از شاهدان وقایع روز 15 خرداد همان سال در تهران است، به عنوان یک معلم مبارز، بازجویی و شکنجه ساواک و زندان‌های رژیم پهلوی را تاب می آورد و به کوله بار سنگینی از تجربه و افکار تازه دست پیدا می‌کند. احمد احمد که از مبارزه علیه رژیم پهلوی و مظاهر آن دست بردار نیست، در دهه 1350 با حقایقی درباره تشکل‌های مبارزات روبه‌رو می‌شود و گاه بازجویی و زندان‌های ساواک او را به بند می کشند. در بخش‌های پایانی این کتاب خاطرات، احمد احمد از دیدار با آیت‌الله خامنه‌ای در روزهایی که مبارزه علیه رژیم پهلوی به اوج رسیده و این نوید ایشان یاد می کند که: «خواهی دید که چه خبر است. مبارزه به اوج خودش نزدیک می شود. دیگر اصلا بحث گروه و دسته نیست، مردم خودشان به حرکت درآمده‌اند.»

درباره‌ی مستند «از نیمه خرداد...»

رسول فاتحی: موسسه‌ی روایت فتح در یکی از فرعی‌های خیابان قرنی قرار دارد. آنجا قرار ملاقاتی با مصطفی قاسملو؛ مستند‌ساز داشتم. دیروز پیش داوری‌هایی از موسسه‌ی روایت‌فتح و کسانی که امروز در آن مشغول به کار هستند، داشتم. ساختمان روایت‌فتح، هیچ ویژگی خاصی نداشت و تنها چیزی که آن را از دیگر ساختمان‌های آن خیابان جدا می‌کرد، تابلوی زرد رنگ کوچکی بود که در کنار درب ورودی زده شده بود. وارد راهرو ساختمان که شدم، دو راهروی تاریک را دیدم که رنگ دیوارهایش از شدت کهنگی پر از تَرَک بود. اتاق قاسملو در انتهای راهرو قرار داشت و به راحتی قابل تشخیص بود. تنها اتاقی بود که نور آفتاب از آن به زحمت راه خود را پیدا کرده و به سرسرا رسیده بود. قاسملو را که دیدم، تازه فهمیدم پیش‌داوری‌هایم غلط از آب در آمده! او متولد سال 1352در تهران است. علاقه‌ی قاسملو به مستند در دوران نوجوانی با برنامه‌ی روایت‌فتح شکل گرفته و از روی علاقه، متن برنامه‌هایی که توسط شهید آوینی خوانده می‌شده را پیاده می‌کرده است. قاسملو در نوروز 72 قصد داشته که به همراه شهید آوینی و حسین محمودیان به جنوب برود که به دلیل مسائل کاری که برای محمودیان پیش آمد؛ نتوانست برود. در همین سفر، مرتضی آوینی به شهادت رسید. قاسملو در این دوران، در کنار این‌که دانشجو بود و روحیه انتقادی نسبت به بچه‌های بسیجی داشت، از طرف دیگر به آن‌ها علاقه درونی هم داشت. اما تحت تاثیر شهادت آوینی، انتقاد را کنار گذاشت و تصمیم به کار گرفت و سالیان سال با شور و علاقه در روایت‌فتح، به پیاده کردن نوارهای مصاحبه پرداخت تا بالاخره تبدیل به یک مستندساز شد. مصطفی قاسملو سال 84 به تشویق حسین محمودیان، کارگردانیِ تک‌برنامه‌ای را به عهده گرفت. این برنامه مورد استقبال قرار گرفت و نامش هم به پیشنهاد حسین محمودیان «از نیمه خرداد...» شد. به اصرار سید محمد آوینی، این تک‌برنامه به شکل مجموعه درآمد که در نهایت مجموعه 5 قسمتی مستند «از نیمه خرداد...» ساخته شد. سپس 18 برنامه به نام «نهضت امام (ره)» را کار کرد که این مجموعه نیز بسیار استقبال و به چندین زبان مختلف دوبله و بارها از تلویزیون پخش شد. وی در گفت‌وگوی پیش‌رو از سیر ساخت مجموعه «از نیمه خرداد...» گفته است. انقلاب ایران از حدود سال 1275، با تحریم تنباکو آغاز و در سال 1357 با براندازی رژیم پهلوی به پایان رسید. در این بازه‌ی زمانی، اتفاقات بسیاری رخ داد که در تاریخ انقلاب موثر بودند. چرا شما سراغ قیام 15 خرداد رفتید؟ من همیشه به امام علاقه داشته و دارم. همیشه از خودم پرسیدم که این جنگ، به خاطر چه چیزی رخ داده؟ جواب هم این بود: برای اینکه انقلاب را از بین ببرند. پس باید بدانم اصلاً انقلاب چه بوده که بعد از آن، جنگ رخ داده است. بنیانگذار این انقلاب می‌فرمایند که آغاز این نهضت را باید از 15 خرداد دانست. به همین دلیل سراغ 15 خرداد رفتم. چه مشکلاتی برای ساخت این مستند، پیش رویتان بود؟ در رابطه با 15 خرداد خیلی‌ها این عقیده را داشتند که فقط عده‌ای را در پیشوای ورامین و افرادی را اطرافِ مسجد ارگ و قم کشته‌اند. من تمامی کتاب‌های مرتبط با قیام 15 خرداد را خواندم. مطالعات بسیار مفصلی کردم اما با یک سری حرف‌های غلط مواجه بودم. مثلاً همان عکس معروفی که امام در ماشین نشسته‌، آن عکس برای آن زمان نیست، برای بعد از انقلاب است! تنها عکسی که به 15 خرداد منتسب شده، غلط بوده!. یا برای مثال، همین‌که مردم پیشوای ورامین، کفن پوشیدند و غسل شهادت کردند، اصلاً این‌طور نیست! آن‌ها می‌خواستند تعزیه بخوانند. طبعاً به این شکل، لباس بلند عربی پوشیده بودند و با همین لباس‌ها به خیابان آمدند و به سمت تهران رفتند. حالا شروع کردند به خیالبافی درباره‌ی این‌که تانک به سمت مردم رفته است. وحشیگریِ رژیم‌، خیلی بدتر بوده و ظلمی که در آن روز اتفاق افتاده، خیلی بدتر از آن بوده که تاکنون گفته شده است. پس چطور حقایق و تحریفات را از هم تفکیک کردید؟ سراغ شاهدهای عینی رفتیم. چطور به این شاهدان دست پیدا کردید؟ حوزه‌هنری، کار مفصلی کرده و از خاطرات این‌ افراد، کتابی منتشر بود. من کتاب‌ها را خواندم و اسامی آدم‌ها آنجا بود. شروع کردم به پیدا کردن آدم‌هایی که هنوز زنده بودند. یک سری؛ بچه هیاتی‌های بازار تهران بودند و هیات‌هایی که به فرمان امام (ره) در سال 41 ائتلاف کردند. ما توانستیم یکی - دو تا از این‌ها را پیدا کنیم. به اضافه‌ی مصاحبه‌ی صوتی و تصویری آن‌ها که در حوزه‌هنری موجود بود. بهتر نبود یک بخش تحلیلی نیز در این مستند گنجانده می‌شد؟ یا این‌که صرفاً دغدغه‌ی شما گزارشی از اتفاقات آن قیام بود؟ خوشحالم که این سوال را کردید. این برنامه برای آن سال ساخته شده و اگر برای الان بود؛ شکل دیگری می‌گرفت. مطلب دیگر این‌که مقام معظم رهبری در دیداری که سال‌های پیش با بچه‌های روایت‌فتح داشتند، گفته‌اند که روایت‌فتح نباید به سمت تحلیل برود و باید اصل ماجرا را بگوید. اتفاقا تلاشم بر این بود که وارد تحلیل نشوم. پس شما فقط خواستید روایتی صادقانه‌ از آنچه اتفاق افتاده، داشته باشید. پس چرا در مستندتان از نقش نهضت آزادی در قیام 15 خرداد صحبتی نکردید؟ در تحقیق‌هایم به نهضت آزادی و جبهه ملی و این تیپ آدم‌ها برخورد نکردم. چون در واقع به دنبال تنش‌های روز 15 خرداد بودم. اما نریتور، از اتفاقات سیاسی آن دوره صحبت می‌کرد. اما به هیچ عنوان به این موضوع حتی اشاره‌ای هم نکرد. باز هم می‌گویم، عمده‌ی تمرکزم روی این بخش و رهبری امام‌خمینی (ره) بود. مجموعه مستند ما با محوریت نقش امام در انقلاب ساخته شد. شما در تمامی قسمت‌های این مستند، از موسیقی آلبوم «لاک پشت‌ها هم پرواز می‌کنند» اثر حسین علیزاده و در چند قسمت، از «بالابانِ» علیخان صمدوف بهره برده‌اید اما در تیتراژ پایانی، اسمی از آن‌ها نبرده‌اید. چرا؟ یادم هست، آن موقع که این مستند را می‌ساختم، به آقای علیزاده علاقه زیادی داشتم. خیلی سعی کردم که ایشان را پیدا کنم و بگویم که در این کار از این موسیقی استفاده می‌کنم و باید چه‌ کار کنم. البته می‌دانید که این کار، مشکل قانونی ندارد. چون ما قانون کپی رایت نداریم. ولی اخلاقاً می‌خواستم از ایشان اجازه بگیرم. خلاصه، موفق به این کار نشدم و در نتیجه اسم هم نزدم. به این دلیل که شاید آهنگساز به خاطر چنین کار ضعیفی، اصلاً دوست نداشته باسد که اسمش در تیتراژ باشد. در حقیقت با خود می‌گفتم؛ این کار کجا و علیزاده کجا؟ در اینترنت به دنبال اطلاعاتی درباره‌ی مستند «از نیمه خرداد...» بودم. متوجه شدم که این مستند در بسیاری از سایت‌ها به صورت رایگان برای دانلود گذاشته شده و در کنار این قضیه، هیچ اسمی هم از شما نیست! نظر شما در رابطه با این دو مقوله چیست؟ آیا این کار با اجازه شما انجام شده است؟ نه اصلاً در جریان نبودم. معمولاً هم تیتراژ پایانی‌اش را در آورده‌اند. اما کاری نمی‌توان کرد. حتی «نهضت امام» را شبکه‌ی صدای آمریکا‌؛ بخش‌هایی از آن را که با سیاست‌هایشان همخوانی داشت را پخش می‌کرد. اما من خوشحال شدم. چون کار فاخر، راه خودش را پیدا می‌کند. این را هم اضافه کنم که من از این‌که مستند «از نیمه خرداد...» در اینترنت منتشر شود و فریاد امام شنیده شود‌، خوشحال می‌شوم. پس شما نسبت به خودتون همان حسی را ندارید که نسبت به آهنگسازان داشتید؟ درست است! نسبت به خودم این حس را ندارم. چون دوست داریم، حرف‌هایی که می زنیم، منتشر شود. حرف امام (ره) هر چه بیشتر شنیده شود‌، بهتر است. حالا کمی از بحث درباره‌ی این مستند فاصله بگیریم و یک مقدار، کلی‌تر صحبت کنیم. چرا موسسه‌ی روایت‌فتح که طی دوره‌ای، بسیار تاثیرگذار بود و حتی شما از طریق همان روایت‌فتح به مستندسازی علاقه‌مند شدید؛ دیگر مثل قبل نیست؟ حتی در یکی از خبرها به نقل قول از یکی از مدیران قبلی این‌جا خواندم که این موسسه، به موسسه‌ای سفارش‌پذير از طرف نهادهاي مختلف تبديل شده است! اینجا اگر کسی بخواهد کاری انجام دهد و هم راستا با تفکر روایت‌فتح باشد، نه مشکلی خواهد داشت و نه کسی مانعش می‌شود. طبق اساسنامه، روایت‌فتح در سه جهت کار می‌کند: دفاع‌مقدس، تاریخچه‌ی انقلاب اسلامی و رایحه‌ی انقلاب اسلامی. یعنی تاثیر این انقلاب بر کشورهای دیگر. حالا اگر کسی بخواهد در این سه جهت کار کند، به راحتی می‌تواند انجام دهد. اما درباره‌ی سوال اول باید بگویم که روایت‌فتح، به این دلیل تاثیرگذار بود که جتگ، مساله‌ی روز مردم جنگ بود و تنها برنامه‌ای که دوربینش در خط مقدم بود، روایت‌فتح بود. اما الان اگر بهترین کار را انجام بدهید، یک اقیانوس است و گم می‌شود. شاید کار با کمی تبلیغ و اطلاع‌رسانی دیده شود.

نمایش تازه‌های نشر انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر

نمایشگاه تازه‌های نشر انقلاب اسلامی با نمایش 500 جلد كتاب با موضوعات انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر كشور، دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 در راهرو غربی طبقه همكف ساختمان مرکزی حوزه هنری برپا شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، کتابخانه «انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران» دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری نمایشگاه کتاب های تازه‌نشر را که از بیست‌وهفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران خریداری کرده‌، برپا کرد. رئوف گوهریان، مسوول کتابخانه «انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران» در این‌باره گفت: حدود 400 عنوان در قالب 500 جلد اثر، از بیست‌و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران خرید داشته‌ایم و مبلغ 70 میلیون ریال را به این امر اختصاص داده‌ایم. وی با بیان این‌که یک سوم از آثار خریداری شده به طور مستقیم به موضوع انقلاب اسلامی مربوط می‌شود، گفت: به این دلیل که برای مرور وقایع انقلاب اسلامی باید رخداد‌های پیش از آن هم مطالعه شود، بخشی از خرید امسال از نمایشگاه نیز به دوران مشروطه و پس از آن اختصاص یافته است. گوهریان درباره معیار گزینش آثار برای کتابخانه «انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران» توضیح داد: این کتابخانه می‌کوشد از نظر منابع 100 سال اخیر غنی باشد و بر همین اساس با توجه به نام نویسنده، ناشر و بر پایه اعتبار علمی آثار که بر واقعیت‌های تاریخی منطبق باشند، کتاب‌ها را برای خرید انتخاب می‌کنیم. مسوول کتابخانه «انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران» همچنین درباره روش خرید کتاب‌ها برای این کتابخانه تخصصی اظهار کرد: تمام غرفه‌های نمایشگاه کتاب را برای خرید آثار جست‌و جو می‌کنیم تا کتاب ارزشمندی از قلم نیفتد. از تمامی آثار، دو جلد و از آثاری که مرجع محسوب می‌شوند، مجلدات بیشتری خریدیم. وی در پاسخ به این سوال که آیا کتاب‌های الکترونیک نیز از نمایشگاه کتاب خریده‌اید؟ گفت: سال گذشته خرید بیشتری از آثار الکترونیک داشتیم زیرا «مرکز بررسی اسناد تاریخی» 360 عنوان کتاب خود را به صورت الکترونیک منتشر کرده بود و تمام این آثار را خریداری کردیم. البته امسال نیز از موسسه تاریخ معاصر ایران، کتابخانه مجلس و دیگر ناشران کتاب‌های الکترونیک خریده‌ایم اما این آثار مانند سال گذشته چشمگیر نیستند. همچنین محسن مومنی شریف، رییس حوزه هنری از نمایشگاه تازه‌های نشر انقلاب اسلامی بازدید كرد و گفت: مجموعه حوزه هنری مجموعه‌ای همیشه زنده در پژوهش، تحقیق، مطالعه و همچنین در تولید و آموزش است. وی گفت: نهاد فرهنگی، هنری و انقلابی مانند حوزه هنری نیاز به اطلاعات جدید و تولیدات به روز دارد و به همین دلیل این اهتمام در حوزه هنری وجود دارد كه كتابخانه‌های تخصصی و مركزی‌اش كه محل رجوع اهالی ادبیات، پژوهشگران و علاقه‌مندان به تاریخ معاصر كشور است به روز رسانی شود. مومنی در پایان از برپا كنندگان نمایشگاه تازه‌های نشر انقلاب اسلامی تقدیر و تشكر كرد.

سومین کتاب تحقیقی دفتر ادبیات انقلاب به چاپ دوم رسید

کتاب «تاریخ حرکت اسلامی در عراق: ریشه‌های فکری و وقایع تاریخی آن (1900 ـ 1924)» نوشته عبدالحلیم الرهیمی و ترجمه محمدنبی ابراهیمی به چاپ دوم رسید. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، کتاب «تاریخ حرکت اسلامی در عراق» در سه بخش و 9 فصل و 421 صفحه، سومین کتاب تحقیقی تولید شده در دفتر ادبیات انقلاب اسلامی است که نخستین بار در سال 1375 از سوی انتشارات حوزه هنری منتشر شد و هم‌اکنون از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ دوم رسیده است. کتاب «تاریخ حرکت اسلامی در عراق» به بررسى ریشه‏هاى فکرى و تاریخى حرکت‌ها وفعالیت‌هاى علماى دین و مراجع در عراق، تاریخچه پیدایش استعمار انگلیس در عراق و نقش شیعیان در ظهور نهضت‏هاى اسلامى به ‏رهبرى علما و مراجع نجف و کربلا مى‏پردازد. عمده مطالبى که محتواى این کتاب را دربرمى‏گیرد عبارت است از: اوضاع اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى عراق در اواخر دوران عثمانى، بعضى از نشانه‏هاى نفوذ فرهنگ اروپایى - انگلیسى و تأثیر آن در بنیه اقتصادى و اجتماعى، ریشه‏هاى فکرى و تاریخى رشد نهضت‏ اسلامى در عراق، جریان‌هاى فکرى و سیاسى حرکت اسلامى عراق ‏و تحولات آن طى سال‌هاى 1900 تا 1924 و شامل مواردى چون‏ مقابله حرکت اسلامى با اشغال عراق و قیومیت انگلیس و نقش آن ‏برخورد با نقشه‏هاى انگلیس براى سیطره بر کشور عراق و...

عزت شاهی و احمد احمد صادقانه خاطره می‌گویند

محسن کاظمی با انتقاد از جریاناتی که بر این باورند تاریخ نگاری وقایع پیش از انقلاب اسلامی به پایان راه خود رسیده است گفت: کسانی که این گونه صحبت می‌کنند نگاهشان به انقلاب تک بعدی است و از این می‌ترسند که قهرمانان و مبارزان پیش از انقلاب شبیه سازی شوند و به همین خاطر باورم بر این است که ادبیات انقلاب امروزه در غربت تمام است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، خبرگزاری مهر خبر داد که محسن کاظمی، پژوهشگر حوزه تاریخ انقلاب، عصر 17 اردیبهشت 1393 در نشستی در غرفه انتشارات سوره مهر در بیست‌وهفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در پاسخ به سوالی در ارتباط با اینکه برخی می‌گویند دوران سخن گفتن از تاریخ پیش از انقلاب به سر آمده و باید به دوران پس از انقلاب پرداخت گفت: کسانی که چنین ادعاهایی دارند نگاهشان به انقلاب تک بعدی است. انقلاب ما زوایای زیادی دارد که هنوز به آنها پرداخته نشده است. خیلی از نقص‌های امروز ما ناشی از چشم بستنمان به روی بخش‌هایی است که آنها را ندیده‌ایم و نخواسته‌ایم که ببینیم. کاظمی ادامه داد: حجم آثار تاریخی تولید شده با موضوع دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، امروزه به یک اندازه نیست. سوال من این است چطور برای بازه زمانی تعریف شده مشخص به نام دفاع مقدس باید این همه کتاب نوشته و تولید کرد اما برای یک بازه زمانی 200 ساله که منجر به انقلاب شده است تعداد آثارمان کافی است؟ ما اگر حتی کتاب‌هایی که توسط گروه‌های اپوزیسیون در مورد انقلاب نوشته شده را هم به حساب بیاوریم تعداد کتاب‌های تولید شده در رابطه با انقلاب قابل مقایسه با آثار تولید شده با موضوع دفاع مقدس نیست. کاظمی گفت: چرا اصلا کسی سوال نمی‌کند که دفاع مقدس برای چه ایجاد شد؟ مگر بجز آن بود که ریشه آن به انقلاب بر‌می گشت؟ آثار تاریخی در زمینه جنگ تحمیلی سراسر شور و حماسه است اما کتاب‌های تاریخی در مورد انقلاب فکر و اندیشه را قلقلک می‌دهد منتهی مشکل ما آنجاست که نگاهمان به دفاع مقدس را می‌خواهیم در تاریخ نگاری انقلاب نیز وارد کنیم در حالی که اگر واهمه‌ای از بیان حقیقت نداشتیم می‌شد انتظار رخ دادن اتفاق تازه‌ای را داشت. نویسنده کتاب خاطرات «احمد احمد» ادامه داد: به نظر من این روزها دیگر زمان آن رسیده که ارزشگذاری را به مردم واگذار کنیم. به جای سیاه و سفید نشان دادن موضوعات، نظام ارزشگذاری را به مردم بدهیم و بگذاریم که خودشان ببینند که چه کتابی و چه موضوعی را می‌پسندند. من امروز می‌گویم که ادبیات انقلاب در غربت تمام است و پرداختن به آن مورد خوشایند کسانی نیست. انگار بعضی‌ها می‌ترسند که از روی آن شبیه سازی شود و قهرمانانی به وجود آیند و به همین خاطر تلویزیون، سینما و تصویر پیرامون سعی دارد تا کسی به سراغ آن نرود. کاظمی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: عمده فعالیت‌های من در سال‌های اخیر در حوزه معرفی شخصیت‌های مطرح سیاسی نبوده است و اگر همان افراد مطرح شده‌اند به خاطر چاپ کتاب خاطراتشان بوده است. این مسئله به معنای آن نیست که این افراد در مسیر انقلاب کار مهمی نکرده‌اند بلکه معنای صریحش این است که آنها در مسیر خواست‌های خود قدم برداشته‌اند و نخواسته‌اند بعد از انقلاب برای خودشان سهمی بخواهند و مدیریتی داشته باشند. به نظرم آنها که امروز در ارکان مدیریت‌های سیاسی قرار دارند قدری با روتوش خاطره می‌گویند و در واقع در جایگاهی که متاثر از ارزشهای فعلی آنهاست حرف می‌زنند در حالی که چهره‌هایی مانند عزت شاهی و احمد احمد صادقانه خاطره می‌گویند من هم در روایت خاطرات آنها بیشتر به دنبال سوالات خودم بودم و سعی کردم خاطراتی را ثبت کنم که فکر می کردم در دلش حقیقتی نهفته است. این پژوهشگر همچنین گفت: جریان تاریخ شفاهی کشور مرهون رویداد انقلاب و دفاع مقدس است و کسانی که این دو مقوله را آسان می‌گیرند توجهی به بستر رخدادهای تاریخی موثر ندارند. البته به باور من، دفاع مقدس تکلیفش در کشور ما بسیار روشن است و جبهه حق و باطل آن کاملا معلوم است و طبیعی است که همه بخواهند به آن بپردازند اما در بحث انقلاب، ما با یک موضوع کاملا ایدئولوژیک روبه‌رو هستیم که گروه‌های مختلفی در به ثمر رسیدنش موثر بوده‌اند. طبیعی است که در این میان مرزها چندان شفاف نیست و تشخیص دادن مرز میان حق و باطل پژوهش زیادی می‌خواهد که از حوصله نویسنده امروز خارج است. وی تاکید کرد: برای من قلم زدن در این عرصه واجب عینی است و تا بتوانم زوایای انقلاب را از مناظر مختلف برای نسل امروز بازگویی کنم. دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، کتاب‌های خاطرات جواد منصوری، عزت شاهی، احمد احمد و مرضیه حدیدچی(دباغ) را با تدوین محسن کاظمی منتشر کرده است.

«شعر و انقلاب» به روایت ۳۰ شاعر

کتاب «شعر و انقلاب» مجموعه گفت‌وگوهای محمدحسن زورق با ۳۰ شاعر انقلاب از سوی انتشارات سروش منتشر شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از روابط عمومی انتشارات سروش، در سال ۱۳۸۶ و در آستانه سی‌امین سالروز پیروزی انقلاب؛ محمد حسن زورق نویسنده و مدرس ارتباطات و رسانه پیشنهادی را در رابطه با تهیه ویژه برنامه‌ای درباره شعر انقلاب به شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران می‌دهد و در نهایت برنامه گفت‌وگومحوری با عنوان «گلبرگ» به مدت ۳۰ شب از این شبکه پخش شد که در آن با شاعران برجسته کشور بحث و گفت‌وگو شد. این برنامه درباره چهار محور مشخص پیگیری می‌شد؛ نخست آن که ، تعریف شعر انقلابی چیست و دوم آن که شعر انقلاب اسلامی از کدام مقطع زمانی آغاز شده است. سومین پرسش آن که چه کسانی پیشتازان شعر انقلاب اسلامی بوده‌اند و نکته چهارم آن که شعر انقلاب چه تاثیری بر شعر و ادبیات سایر کشورهای اسلامی داشته است. انتشارات سروش با توجه به اهمیت مباحث مطرح شده در این برنامه، کتاب «شعر و انقلاب» شامل مجموعه سخنان شاعران دعوت شده به برنامه را در قالب مصاحبه بدون کمترین دخل و تصرفی در قالب یک کتاب ۳۴۴ صفحه‌ای منتشر و در اختیار علاقمندان قرار داده است. شاعران معاصر که در این گفت‌وگوها شرکت کردند به مواردی چون شعر انقلاب ، شعری است که در جامعه رسوخ کند و بر زبان مردم جاری شود، شعر انقلاب انسان‌گرا، مردمی و پویاست، شعر انقلاب با غم‌ها و شادی‌های مردم شریک است، در ذات شعر انقلاب تعهد نهفته است و ... اشاره کرده‌اند. محمدحسن زورق در مقدمه این کتاب آورده است: بی تردید هر یک از نظرات ارایه شده از سوی اساتید شعر انقلاب، گوشه‌ای از حقیقت شعر انقلاب اسلامی را آشکار می‌سازد. شعر انقلاب اسلامی توجه به خدا را به شعر برگرداند، همان طور که انقلاب توجه به خدا را به جامعه برگرداند و فرآیند اسلام‌زدایی از فرهنگ و خداگریزی در شعر را متوقف ساخت و از آن بالاتر هویت الهی و اسلامی شعر پارسی را وارد قالب‌های نوین شعر کرد و سنگر شعر نو را به تسخیر اراده انسان خودآگاه و خداآگاه در آورد. در این کتاب گفت‌وگوهایی با شاعران معاصر ازجمله حمید سبزواری، علی موسوی گرمارودی، مشفق کاشانی، محمد جواد محبت، محمد سعید میرزایی، احمد عزیزی، علیرضا قزوه، عبدالجبار کاکایی، جواد محقق، افشین علا، حمید رضا شکارسری، عباس براتی پور، سعید بیابانکی، رضا اسماعیلی، صابر امامی، فاطمه راکعی، مصطفی رحماندوست، مرتضی امیری اسفندقه، اسماعیل امینی، و دیگر شاعران برجسته کشور صورت گرفته است.

منتخبی از آرشیو مجلس در کتاب «اسناد قم در دوره پهلوی اول»

کتاب «اسناد قم در دوره پهلوی اول: مجلس ششم تا دوازدهم ملی» به عنوان بیست‌وچهارمین کتاب مجموعه «اسناد بهارستان» که به کوشش محمدحسین محمدی تدوین شده، از سوی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی منتشر شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از معرفی این کتاب از سوی ناشر آن، از دیرباز تاکنون، ساختارهای سیاسی، وقایع سیاسی و زندگی و شرح حال نخبگان سیاسی دل مشغولی اصلی مورخان را تشکیل می‌داده است. گرایش‌های تاریخی رایج در ایران که محوریت مباحث تاریخی را در مسائل و وقایع سیاسی جست‌وجو می‌کند، ریشه عمیق در سنت تاریخ‌نگاری این سرزمین دارد. از خلال بیشتر کتب و منابع تاریخی جز مسائل مرتبط با حکام و سیاستمداران چیز دیگری نمی‌توان یافت. منابع تاریخی اغلب در قبال اوضاع اجتماعی، شیوه معیشتی و نحوه زندگی مردم عادی مناطق مختلف ایران اطلاعات اندک و مبهمی ارائه می‌کند. از این رو پرداختن به تاریخ شهری یا تاریخ محلی محملی برای مشارکت در فهم دقیق‌تر تحولات اجتماعی در ایران به حساب می‌آید. کتاب «اسناد قم در دوره پهلوی اول» منتخبی از اسناد مربوط به قم در آرشیو کمیسیون عرایض مجلس شورای ملی در عصر رضاشاه است. اسناد مزبور از میان 276 پوشه عریضه ارسالی اهالی قم در فاصله دوره ششم تا دوازدهم مجلس شورای ملی انتخاب و گزینش شده است. ماهیت این اسناد، اغلب شکوائیه و درخواست‌هایی در موضوعات مختلف است که عارضین معمولاً پس از عدم نتیجه‌گیری و ناامیدی از احقاق حق خود و رسیدگی به پرونده‌هایشان در دستگاه‌ها و نهادهای متولی امر، به مجلس ارسال داشته‌اند. این اسناد در بدو ورد به مجلس در اختیار اداره‌ای با عنوان کمیسیون عرایض قرار گرفته و مهر، تاریخ و شماره می شد. اهمیت کتاب حاضر از چند نظر است: توجه به حوزه پژوهشی تاریخ محلی، توجه به حوزه تاریخ اجتماعی، توجه به اسناد به عنوان یکی از معتبرترین منابع پژوهش. فهرست مطالب کتاب به این قرار است: مقدمه شامل نگاهی به سیر تاریخی شهر قم در دوره پهلوی اول، وضعیت عمرانی و کالبدی شهر قم، کمیسیون عرایض و سازو کار آن، علل ارسال عرایض، نوع مطالبات و انتظارات مردم از مجلس، رسم الخط اسناد عرایض، روش کار و تصحیح متن، اسناد مربوط به وزارت معارف و اوقاف، اسناد مربوط به وزارت مالیه (دارایی)، اسناد مربوط به وزارت پست و تلگراف و تلفن، اسناد مربوط به وزارت جنگ، اسناد مربوط به وزارت عدلیه (دادگستری)، اسناد مربوط به طرق و شوارع (راه)، اسناد مربوط به وزارت داخله، اسناد مربوط به وزارت صناعت و تجارت، اسناد مربوط به اداره کل کشاورزی، تصاویر اسناد، اعتبار‌نامه‌ها، نقشه‌ها و عکس‌ها، نمایه شامل نام‌ها، جای‌ها، ادارات، نهادها، مناصب، مشاغل، اصطلاحات، کتابنامه.

بازسازی تظاهرات 15 خرداد 1342 برای یک مجموعه تلویزیونی

با حضور مدیران شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران، صحنه تظاهرات مردم در واقعه 15 خرداد به کارگردانی رهبر قنبری ضبط شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از خبرگزاری مهر، ظهر سه‌شنبه 16 اردیبهشت 1393 مدیران شبکه یک سیما از پشت صحنه تله فیلم «غریبه‌ای در زورق» در شهرک غزالی بازدید کردند. نام این تله‌فیلم موقتی است و احتمالا به «مثل پدر» تغییر پیدا می‌کند و در حضور مدیران، صحنه‌ای از آن ضبط شد که مربوط به تظاهرات مردم در 15 خرداد سال 1342 بود. در این سکانس سعید نیک‌پور در نقش صفادل، بهزاد داوری در نقش آذین، حسین عابدینی در نقش ولی، صیاد آیینه وند در نقش جلیل و حمید عجمی در نقش مصطفی مقابل دوربین رفتند. در این سکانس تعدادی از سیاه لشکرها نیز در نقش مردم کوچه و بازار شرکت کننده در تظاهرات 15 خرداد بازی داشتند و این صحنه در قسمت بازارچه شهرک سینمایی غزالی ضبط شد. داستان این فیلم در حال و هوای سال 1342 می‌گذرد و درباره شاگرد عکاسخانه‌ای است که بنا به شرایطی برای عکاسی از مردم وارد تظاهرات 15 خرداد می‌شود اما مسایلی برای او اتفاق می‌افتد که ماجرای تله فیلم را می‌سازد. تصویربرداری «غریبه‌ای در زورق» تا یک هفته دیگر ادامه خواهد داشت تا برای پخش در 15 خرداد از شبکه یک سیما آماده شود.سعید نیک پور، مریم کاویانی، حسین عابدینی، بهزاد داوری، سعیده عرب، راحیل بوستانی، آریا گوهر، حمید عجمی، امیرحسین عباسی و حسین تفرشی از جمله بازیگران این تله فیلم هستند. رضا کاشانی اسدی تهیه کنندگی این تله فیلم را برعهده دارد و از دیگر عوامل آن می‌توان به بابک نبی زاده دستیار اول کارگردان، فریدون شیردل تصویربردار، مهران کرمی مونتاژ، روح الله جعفر بیگی لو مدیر صدابرداری، شروین دیدنده منشی صحنه، ابراهیم کرامتی طراح صحنه و لباس و علیرضا باقربیگی طراح گریم اشاره کرد.

انتشار خاطرات حجت‌الاسلام عبدوس از سال‌های مبارزه‌ با پهلوی

کتاب «خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدتقی عبدوس» با تدوین حسن شمس‌آبادی به عنوان هشتصد‌وهشتادوپنجمین کتاب تولید شده در مرکز اسناد اننقلاب اسلامی و یکصدوبیست‌وهفتمین کتاب خاطرات در مجموعه آثار این مرکز، در 316 صفحه منتشر شده است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انقلاب اسلامی، به نقل از ناشر این کتاب، خاطرات حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی عبدوس اطلاعاتی از سال‌های مبارزه‌ روحانیت و دیگر اقشار جامعه با رژیم پهلوی دارد. وی به‌عنوان واعظی انقلابی به شهرهای متعددی از جمله: كازرون، مینودشت، سمنان، دامغان، كشكوئیه، شهرری، آمل، زنجان، زرین‌شهر، چالوس، شهسوار، دماوند و... سفر كرد و به تبلیغ آموزه‌های انقلابی پرداخت. پس از پیروزی انقلاب نیز مسئولیت‌های متعددی از جمله امام‌جمعه‌ سبزوار و كرج را عهده‌دار شد. سایت خبری شهرستان سبزوار با نام سلام سربدار هم در باره این کتاب یادآور شده است، کتاب فوق مجموعه‌ای از خاطرات حجت الاسلام‌والمسلمین محمدتقی عبدوس است که طی سال‌های ۱۳۸۵ الی ۱۳۸۹ در یازده جلسه مصاحبه ضبط و ثبت و در سال‌هاي بعد به تناسب نياز، مصاحبه مجدد انجام شده است. حسن شمس‌آبادی، تدوين‌گر كتاب در مقدمه كتاب و در خصوص علت تدوين این خاطرات، چنين بيان كرده است: «زمانی که نگارنده مشغول تالیف کتاب «انقلاب اسلامی در سبزوار» بودم از جمله افرادی که از خاطرات ایشان در کتاب مزبور بهره بردم، حجت الاسلام عبدوس بودند، سفرهای مکرر تبلیغی وی به شهرهای مختلف و اطلاع ایشان از برخي حوادث شهرستان‌ها در قبل از انقلاب، بنده را ترغیب به تدوین خاطرات ایشان نمود.» کتاب «خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدتقی عبدوس» در سه فصل تدوین شده است. در فصل اول پیشینه خانوادگی راوی اعم از تولد، تحصیلات ایشان در حوزه علمیه مشهد و قم و تالیفات او را شامل می شود. فصل دوم با عنوان «مبارزات سیاسی» محورهای کیفیت آشنایی ایشان با اندیشه‌های حضرت امام خمینی(ره) و ورودش به عرصه سیاست، جلسات مذهبی و سیاسی دهه ۱۳۵۰، سفرهای تبلیغی ایشان به شهرهای مختلف، بزرگداشت حاج آقا مصطفی خمینی، بازداشت‌های مکرر و زندانی شدن وی در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک و اوین، بازدید و دیدار او با تبعیدی‌ها و زندانیان سیاسی، تحصن علما در دانشگاه تهران دراعتراض به ممانعت از ورود امام به کشور و کمیته استقبال از ایشان را در خود جای داده است. فصل سوم نیز اهم فعالیت‌های حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدوس پس از پیروزی انقلاب را دربرمی‌گیرد. سخنرانی‌ها در شهرهای مختلف و تبیین مسائل مربوط به انقلاب، موضع گیری شفاف و روشن علیه جناح‌ها و گروههای منحرف، سفر به چندین کشور خارجی، حضور کوتاه در سبزوار به عنوان ریاست دادگاه انقلاب و حضور نه ساله در منصب امامت جمعه این شهر و سپس کرج و تشریح اقدامات ایشان در این مدت نسبتا طولانی از جمله مهم‌ترین عناوین این فصل را تشکیل می‌دهند.

...
10
...