29 شهریور 1404
میکائیل جواهری
در طول جنگ ایران و عراق دو نوع تروریسم در عملکرد رژیم بعثی عراق بارها به اجرا درآمد. نوع اول استفاده از سازمان منافقین در ترور اشخاص مهم و تأثیرگذار بود. نمونه دیگر ترور شخصیتهای مهم یا ترساندن آنها و دور کردن دولتهای آنان در کمک به ایران و در حل و فصل جنگ تحمیلی بود.
ترور وزیر خارجه الجزایر محمد صدیق بنیحیی یکی از ترورهای نوع دوم است که در تاریخ 13 اردیبهشت 1361 توسط جنگندههای عراق انجام شد.
محمد صدیق بنیحیی 30 ژانویه 1932 (9 بهمن 1310) در شهر جیجل الجزایر متولد شد. او در انقلاب الجزایر، به عنوان یک وکیل جوان در مبارزه برای استقلال کشورش نقشی فعال داشت. بنیحیی دبیرکل ریاستجمهوری دولت موقت جمهوری الجزایر (GPRA) و عضو هیئت الجزایر در مذاکرات با دولت فرانسه در شهر اویان در سال ۱۹۶۲ (1340ش) بود. وی مسئولیت ریاست جلسه CNRA (شورای ملی انقلاب الجزایر) در طرابلس لیبی در مه ۱۹۶۲ (خرداد 1341) را بر عهده داشت. محمد صدیق بنیحیی پس از استقلال کشورش، سفیر الجزایر در مسکو و لندن شد. او هدایت تیم الجزایر که کارگزار عهدنامه 19 ژانویه 1981 (29 دی 1359) الجزایر بود را بر عهده داشت، که طی آن گروگانهای سفارت آمریکا در ایران آزاد شدند. بنیحیی تا زمان ترورش توسط رژیم عراق مسئولیتهای زیر را در الجزایر داشت:
وزیر اطلاعات از سال ۱۹۶۷ - ۱۹۷۱م (1345 - 1349ش)؛
وزیر آموزش عالی و تحقیقات علمی از سال ۱۹۷۱ - ۱۹۷۷م (1349 - 1355ش)؛
وزیر دارایی از سال ۱۹۷۷ - ۱۹۷۹م (1355 تا 1357ش)؛
وزیر امور خارجه از سال ۱۹۷۹ تا زمان ترورش در 3 مه 1982 (1357 تا 13 اردیبهشت 1361).[1]
روابط ایران و الجزایر پس از استقلال الجزایر از فرانسه در 19 مارس 1962 (28 شهریور 1341) و با به رسمیت شناختن استقلال الجزایر از سوی ایران آغاز شد. مهر 1343 ایران، اقدام به تأسیس نمایندگی و اعزام سفیر به این کشور کرد و الجزایر نیز سال 1345 سفیر اکرودیته (سفیر در دو یا چند کشور) خود را به تهران فرستاد. الجزایر در 13 ژوئن 1975 (23 خرداد 1354)، بانی و میزبان امضای عهدنامه الجزایر میان نمایندگان ایران و معاون رئیسجمهور عراق بود و بر اساس این توافقنامه اختلافات مرزی دو کشور حل و فصل گردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران این روابط نزدیکتر و الجزایر میانجیگر موضوع گروگانهای سفارت آمریکا در ایران شد و در 29 دی 1359 بیانیه حل و فصل آن رسمیت یافت. الجزایر پس از قطع روابط ایران و آمریکا حافظ منافع ایران نیز شد.[2]
طی سالهای اولیه جنگ، دولت الجزایر به دلیل پیشینه مثبت خود در حل و فصل منازعات ایران و عراق، بار دیگر میکوشید نقشی مؤثر در جلوگیری از ادامه درگیری دو کشور و در نهایت یافتن راه حلی برای خاتمه دادن به جنگ داشته باشد.[3]
با برکناری ابوالحسن بنیصدر از فرماندهی کل نیروهای مسلح در 20 خرداد 1360 و رأی عدم کفایت او برای ریاست جمهوری از سوی مجلس شورای اسلامی در تاریخ 31 خرداد و تأیید آن از سوی امام خمینی در اول تیر همان سال، تحول و انسجامی در مدیریت جنگ در سپاه پاسداران و ارتش به وجود آمد و عملیات پی در پی و موفقی در جبهههای جنوب کشور روی داد و موجب آزاد سازی بخش بزرگی از سرزمینهای اشغالی کشور گردید. (جمله طولانی است) عملیات ثامنالائمه در منطقه شمال آبادان در 5 و 6 مهر 1360؛ عملیات طریق القدس در جبهه جنوبی بستان 8 تا 12 دی 1360؛ عملیات فتحالمبین در شوش و دزفول از 2 تا 10 فروردین 1361؛ عملیات بیتالمقدس در غرب رود کارون و آزادسازی خرمشهر از 10 اردیبهشت تا 3 خرداد 1361 از جمله این عملیاتها بودند.[4]
با پیروزی رزمندگان اسلام در جبهههای نبرد، حزب بعث عراق برای جبران شکستهای خود و انحراف افکار عمومی و ترساندن کشورهای عربی از قدرت ایران، در اقدامی جنونآمیز در 13 اردیبهشت 1361، هواپیمای حامل وزیر خارجه الجزایر محمد صدیق بنیحیی و همراهان او را مورد هدف قرار داد. این هواپیما ساعت 16:27 روز دوشنبه سیزدهم اردیبهشت 1361 با معرف پروازی «7TRHB» با ارتفاع 27 هزار پا به رادار تبریز گزارش میشود. ساعت 16:58 در دو مسیر هواپیماهای شکاری عراقی شناسایی و ظاهر میشوند که به وسیله کنترلر شکاری ایستگاه رادار پایگاه دوم شکاری تبریز آمادهباش و وضعیت قرمز داده میشود. علاوه بر این در مناطق ارومیه، سلماس و خوی، به هواپیمای ورودی که هنوز بر فراز خاک ترکیه پرواز میکرد، دستور داده میشود تغییر جهت دهد و با گردش به سمت 300 درجه و اضافه کردن سرعت از محل دور شود، چون هواپیماهای شکاری دشمن در تعقیب وی هستند. همچنین از این هواپیما میخواهند از مرکز کنترلر ترافیک آنکارا درخواست کمک کند.
ساعت 17:02 تماس رادیویی با هواپیمای مذکور قطع شده و دو فروند هواپیمای F5 با معرف پروازی (اسکار) از پایگاه دوم به پرواز در میآیند. در این شرایط فرصتی برای کمک به هواپیمای الجزایری نمانده و مورد اصابت قرار میگیرد. سرانجام هواپیما در فضای استان آذربایجان غربی ایران و در جنوب منطقه قطور در محلی به نام کیوران سقوط میکند. در این حمله هر ۱۶ سرنشین هواپیما کشته شدند.[5]
همچنین ساعت 51/5 دقیقه روز 14 اردیبهشت 1361، هواپیمای مسافربری شرکت لوفت هانزا به شماره 600 در نزدیکی مرز ترکیه و ایران، توسط جنگندههای عراقی که هواپیمای بنیحیی را هدف قرار داده بودند، مورد حمله قرار میگیرد که به علت هوشیاری کارکنان ایستگاه رادار پدافند هوایی تبریز و عکسالعمل سریع خلبان هواپیمای مسافربری، از چنگ شکاریهای عراقی جان سالم به در میبرد.
در نهایت ساعت 10:42 همان روز، هواپیماهای شکاری عراق، هواپیمای مسافربری ایران ایر به شماره 4720 را تهدید کردند که افسر کنترل شکاری، آن را از منطقه خطر دور کرده و پس از تأمین اسکورت، به وی اجازه ورود داده و به سلامت وارد فضای کشور میشود.[6]
در پی این حمله ناجوانمردانه و برخلاف همه قراردادهای بینالمللی، وزارت خارجه جمهوری اسلامی اطلاعیهای صادر کرد. در این اطلاعیه آمده است:
«با کمال تأسف مطلع شدیم هواپیمای اختصاصی وزیر خارجه کشور برادر الجزایر و همراهان که به دعوت وزیر خارجه کشورمان برای یک دیدار رسمی در جهت توسعه و تحکیم روابط دو کشور و راههای پایان دادن به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عازم کشورمان بود، در حدود مرز ایران و ترکیه سقوط کرد و متأسفانه آقای بنیحیی و بقیه سرنشینان هواپیما به شهادت رسیدند... سقوط این هواپیما در جریان یک توطئه حساب شده از جانب رژیم بعث عراق بوده است...»[7]
در پی این ترور، دولت سه روز عزای عمومی اعلام نمود و شخصیتها و مقامات کشور از جمله رئیسجمهور و نخستوزیر پیامهای تسلیتی به مقامات الجزایری ارسال نمودند.[8]
در پی انتشار جهانی این جنایت، رسانههای خبری ترکیه به نقل از شاهدان عینی اعلام کردند که هواپیماهای عراقی به سوی هواپیمای الجزایری شلیک کردند. همین خبر را رادیو صدای آمریکا و رادیو بی.بی.سی بازگو نمودند. وزیر خارجه آمریکا از این سانحه هوایی ابراز تأسف کرد و دبیرکل سازمان ملل درگذشت وزیر خارجه الجزایر را فاجعهای برای همه کشورهای جهان خواند.[9]
طبق معمول عراق دخالتش در این حادثه را تکذیب کرده و صدام حسین پیام تسلیتی برای مقامات الجزایری ارسال نمود.[10]
15 اردیبهشت رسانههای خبری ترکیه هرچند ابتدا به نقل از شاهدان عینی اعلام کردند که هواپیماهای عراقی به سوی هواپیمای الجزایری شلیک کردند، اما وزارت امور خارجه ترکیه برخلاف گزارشهای روز قبل رسانهها، هویت هواپیماهای مهاجم را نامشخص اعلام کرد.[11] در همان روز کارشناسان فنی ایران و الجزایر برای بررسی به محل حادثه رفتند. علیاکبر ولایتی در جلسه هیئت دولت، گزارش مبسوطی از سقوط هواپیمای الجزایری ارائه داد و گفت: «خوشبختانه تمام اسنادی که حاکی از جنایت صدام در این ماجرا میباشد، موجود است.» میرمهدی معاون امور حقوقی وزارت خارجه درباره این واقعه گفت: «عاملین چنین جنایتی مجرم بینالمللی محسوب میشوند. طبق کنوانسیون مونترال در سال 1971، کسانی که عالماً و عامداً علیه سرنشین هواپیمای در حال پرواز مبادرت کنند و یا امنیت پرواز را به خطر بیندازند و یا هواپیما را از بین ببرند، مجرم شناخته شده و میبایست محاکمه و مجازات شوند.»[12]
حسین کاظمپور اردبیلی معاون امور بینالملل وزارت خارجه گفت: «در این باره یادداشت رسمی به سازمان ملل و یادداشتهای جداگانهای برای سازمان کنفرانس اسلامی، هیئت غیرمتعهدها، سازمان وحدت آفریقا، اتحادیه عرب، کمیته حقوق بشر در صلیب سرخ جهانی، دیوان دادگستری بینالمللی لاهه، سازمان ایکائو و یاتا ارسال خواهد شد.»[13]
حضور برخی از مقامات سیاسی و نظامی در تشییع جنازه و بدرقه اجساد کشتهشدگان هواپیمای الجزایری
در روز 16 اردیبهشت، پیکر قربانیان سقوط هواپیمای الجزایری در تهران تشییع شد. در این مراسم عده زیادی از مردم تهران و مسئولین کشوری و لشگری و هیئت الجزایری حضور داشتند. آقای صالح بوحیل [صالح قوجیل] وزیر حمل و نقل الجزایر قبل از ترک تهران گفت: «الجزایر نظر خود را پیرامون این حادثه هوایی پس از انجام تحقیقات لازم ابراز خواهد داشت.»[14]
دکتر علیاکبر ولایتی هم در این روز در رأس هیئتی به منظور ابراز همدردی و شرکت در مراسم تشییع و تدفین قربانیان سقوط هواپیمای الجزایری وارد این کشور شد و با شاذلی بنجدید رئیسجمهور الجزایر دیدار و مراتب تأسف عمیق دولت و ملت ایران را تقدیم نمود.[15]
22 اردیبهشت هیئت 12 نفره کارشناسان فنی الجزایر که برای بررسی علت سرنگونی هواپیمای غیرنظامی این کشور به ایران آمده بودند، علاوه بر بازدید از محل سقوط هواپیما، تمامی تلکسها، نوارهای مکالمه برج مراقبت، اطلاعات سازمان هواشناسی، و قطعاتی از هواپیمای متلاشی شده و تکههایی از موشک شلیک شده به هواپیما را در اختیار گرفتند و با خود به الجزایر بردند.[16]
هیئت ایرانی هم که چند روز پس از این واقعه، برای شرکت در تحقیقات دولت الجزایر در آن کشور به سر میبرد روز 23 اردیبهشت به ایران بازگشت. اعضای هیئت درباره نتیجه کار خود به خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی گفتند: «کار تحقیقات فنی حادثه تمام شده و ثابت شده است که هواپیما بهوسیله موشک سرنگون گردیده است. با این حال هیئت ایرانی درباره احتمال متهم کردن عراق از سوی الجزایر در مورد دست داشتن در سرنگون کردن هواپیمای الجزایری خوشبین نیست.»[17]
خالد نزار وزیر دفاع اسبق الجزایر
هیئت ایرانی درست تشخیص داده بود. رئیسجمهور، دولت، مجلس و ارتش الجزایر با محافظهکاری و پنهان کردن حقایق، از خون وزیر و مدیران هموطن خود به راحتی و با بیتفاوتی عبور کردند و هیچگاه حاضر به ارائه نتیجه به دست آمده نشدند.
جلد کتاب خاطرات سرلشگر خالد نزار
سرلشگر خالد نزار وزیر دفاع سابق الجزایر در کتاب خاطرات خود پرده از این ماجرا برداشت و نوشت: «یک هیئت فنی تحقیقات الجزایر به سرپرستی وزیر وقت راه و ترابری الجزایر [صالح قوجیل - صالح بوحیل] برای بررسی ماجرا و انتقال اجساد کشتهشدگان الجزایری به تهران آمدند. کارشناسان فنی این کمیته هنگام بازدید از محل این حادثه تکههای موشکی را که منجر به سقوط این هواپیما شده بود را بررسی کردند که متعلق به یک موشک هوا به هوای روسی بود که در آن زمان به ارتش عراق تحویل داده شده بود و الجزایر سریال این موشک را در اختیار دارد.»[18]
نزار به نقل از یک افسر نظامی الجزایر که در زمان این حادثه فرمانده نیروهای زمینی و فرد مهمی در حکومت این کشور بود، تأکید کرد که کارشناسان هواپیمایی الجزایر موفق شدند مشخصات فنی این موشک را که متعلق به نیروی هوایی عراق بود، شناسایی کنند. صدام در این حمله دست داشته و رئیسجمهور پیشین الجزایر روی این قضیه سرپوش گذاشته است.[19]
نزار میگوید: «میانجیگری الجزایر به رهبری محمد الصدیق بنیحیی برای توقف جنگ میان عراق و ایران همه شروط برای موفقیت را به همراه داشت اما صدام ابداً نمیپذیرفت که یک طرف عربی میان کشور عربی و غیرعربی نقش حَکَم را ایفا کند. از نگاه صدام، دشمن هر کشور عربی ضرورتاً دشمن همه اعراب است و الجزایریها از نگاه صدام برای دخالت در امور آمده بودند که به آنها مربوط نیست.»[20]
حامد الجبوری از اعضای حزب بعث عراق و وزیر خارجه صدام حسین در چهار سال اول جنگ تحمیلی، تیر 1387 در مصاحبهای با تلویزیون الجزیره آشکارا بر نقش دولت بعث عراق در سقوط هواپیمای حامل بنیحیی که برای میانجیگری میان ایران و عراق به منطقه آمده بود، تأکید کرد.[21]
در پی این اظهارات صالح قوجیل وزیر حمل و نقل الجزایر در زمان واقعه، با تأیید حضور حامد الجبوری در دیدار خود با صدام حسین و ارتباط با الجبوری پس از آن، شرح ماجرا را با روزنامه الشروق الجزایر در میان گذاشت و گفت:
«دولت الجزایر درباره علل کشته شدن مرحوم محمد الصدیق بنیحیی در پی سقوط هواپیمای حامل وی در مرز ایران و ترکیه تحقیقات کرد. من به دلیل پستی که داشتم به بغداد رفته و با صدام ملاقات کردم و شخصاً پرونده تحقیق انجام شده را به وی دادم، اما او هیچ ملاحظهای درباره نتایج تحقیق مطرح نکرده است. تعامل با رئیس جمهوری عراق آسان نبود، اما من به عنوان یک مسئول الجزایری و نماینده کشور الجزایر در برابرش ایستادم و خلاصهای از نتایجی از این تحقیقات را به وی ارائه کردم. دیدار من با صدام خصوصی بود و تنها حامد الجبوری وزیر خارجه وقت عراق حضور داشت. صدام پرونده را از من گرفت بدون این که چیزی بگوید. از آن پس من با الجبوری در تماس بودم چرا که او تنها کسی بود که با وی در آن زمان ملاقات داشتم.»
الشروق نوشت که قوجیل به شدت از ارائه هرگونه اطلاعات درباره این پرونده و نتایج به دست آمده در آن خودداری و اقدام خود را اینگونه توجیه کرد که به عنوان یک مقام سابق دولتی غیر از این نمیتواند عمل کند.
پینوشتها:
[1]. «محمد صدیق بنیحیی»، ویکی پدیا و ویکی وحدت.
[2]. «روابط ایران و الجزایر با قدمتی بیش از 50 سال»، خبرگزاری جمهوری اسلامی به نشانی: https://irna.ir/xjrvcv
[3]. روز شمار جنگ ایران و عراق، آزادسازی خرمشهر، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1397، ج 19، ص 41.
[4]. اطلس جنگ ایران و عراق، فشرده نبردهای زمینی 31 شهریور 1359 – 29 مرداد 1367، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چ دوم، 1389، ص 49- 46.
[5]. علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، تهران، مرز و بوم، 1395، ص 472؛ «حمله به هواپیماهای مسافربری و هواپیماربایی برگی دیگر از جنایتهای صدام»، خبرگزاری دفاع مقدس به نشانی: https://dnws.ir/000RUW؛ نادریپور، سجاد، «حملههای عراق به هواپیماهای مسافربری»، سایت ویکی دفاع؛ روز شمار جنگ ایران و عراق ، همان، ص 244.
[6]. نادریپور، سجاد، همان؛ روز شمار جنگ ایران و عراق، همان، ص 259.
[7]. روزنامه اطلاعات، 14 اردیبهشت ۱۳۶۱، ش 16712، ص 1 – 12؛ اطلاعات 80 سال، تهران، مؤسسه اطلاعات، 1387، ج 2، ص 538؛ روز شمار جنگ ایران و عراق، همان، ص 258.
[8]. روزنامه اطلاعات، 15 اردیبهشت 1361، ص اول.
[9]. روز شمار جنگ ایران و عراق، همان، ص 260 و 261.
[10]. همان، ص 260 و 272؛ «بازخوانی یک واقعیت پس از ۴ دهه؛ چه کسی وزیرخارجه الجزایر را در ایران کشت؟»، خبرگزاری تسنیم به نشانی: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/02/14/2256345.
[11]. همان و روز شمار جنگ ایران و عراق، ص 272.
[12]. همان، 271.
[13]. همان، ص 272.
[14]. همان، ص 280 و 281.
[15]. همان، ص 300.
[16]. همان، ص 388.
[17]. همان، ص 926.
[18]. «بازخوانی یک واقعیت پس از ۴ دهه؛ چه کسی وزیرخارجه الجزایر را در ایران کشت؟»، همان.
[19]. همان.
[20]. خالد نزار: صدام وزیر خارجه اسبق الجزایر را کشت، خبرگزاری مهر به نشانی: mehrnews.com/xMszq
[21]. «اظهارات مقام سابق الجزایر در خصوص ترور وزیر خارجه اسبق این کشور»، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران به نشانی: https://www.irna.ir/news/4563472/
تعداد بازدید: 24