سراب آزادی در زندان اوین
زمان آزادیام نزدیک بود. روزی گفتند که وسایل خود را جمع کنید. گمان کردم میخواهند ما را آزاد کنند، ولی همه را راهی زندان اوین کردند. رسولی، بازجوی کمیته، با طعنه میگفت آزادی مرغی است در هندوستان که از درخت پریده است. در زندان اوین مقررات بسیار سختی حاکم بود. از روزنامه و کتاب و غیره خبری نبود. فقط غذای آنجا بهتر از غذای زندان قصر بود. رسولی، هر هفته دو یا سه بار به بندها میآمد و بچهها را تهدید میکرد. گاهی اوقات، به بعضی از...