انقلاب اسلامی نتایج جستجو

مقالات

سخنان و پیام‌های امام خمینی(ره) در 28 اسفند 1357

امروز، روز اختلاف نیست

عوامل پیروزی انقلاب اسلامی، رأی به جمهوری اسلامی و اغتشاش در کردستان از محورهای سخنان امام خمینی در بیست و هشتم اسفند 57 بود. امام خمینی در تاریخ 28 اسفند 1357 پیامی با موضوع اغتشاش در کردستان خطاب به مردم این ناحیه صادر کردند: «این عده به ارتش، که اکنون به سوی ملت مسلمان برگشته و از آن تبعیت می‌کنند، حمله می‌برند و آنها را مورد توهین قرار می‌دهند. این قبیل کارها بر خلاف اسلام و مصالح مردم مسلمان است. مردم کردستان و سایر نقاط باید بدانند که هرگونه حمله به ارتش و ژاندارمری از نظر ما مردود است. و ما با برادران اهل سنت خود هیچ اختلافی نداریم، همه اهل ملت واحد و قرآن واحد هستیم.»[1] بخشی از پیام امام خمینی خطاب به ژاندارمری و پلیس بود: «ژاندارمری و پلیس نیز باید بدانند که از این به بعد آنها حافظ مصالح و استقلال مردم مسلمانند، و اگر کسی به آنها حمله کند از مردم مسلمان نیست و از عمال اجانب است. و باید نیروهای مسلح با قدرت از منافع و مصالح ملت مسلمان دفاع کنند و هرگونه حمله‌ای را به خود و به نوامیس مردم با قدرت دفع نمایند.»[2] امام خمینی در همین تاریخ در جمع پاسداران انقلاب و اقشار مختلف مردم، پیروزی بر شاه را پیروزی ابتدایی نامیدند: «ما تاکنون نصف راه را پیمودیم؛ یعنی دست اجانب را تا حدودی کوتاه کردیم و دست ستمکاران را قطع کردیم لکن برای ساختن مملکت باز خیلی وقت لازم داریم، و برای قیام حکومت اسلامی نیز وقت لازم است و فعالیت ما اگر چنانچه در این موقع حساس سستی بکنیم یا گمان کنیم که پیروز شدیم - که گمان پیروزی باز سستی می‌آورد - اگر شما گمان کنید که دیگر پیروز شدید و باید بروید سراغ کسب و کارتان و بی‌اعتنا باشید راجع به مقدراتتان، من خوف این را دارم که شکست بخوریم.»[3] ایشان در ادامه فرمودند: «ما پیروز بر سلسله پهلوی شدیم، آنها را خارج کردیم لکن ریشه‌های آنها باز ممکن است باقی باشد. پیروز شدیم، تا حدودی که دست اجانب را تا یک مقداری قطع کردیم؛ لکن آنها در کمین هستند، آنها ساکت نمی‌نشینند. آنها به ایران علاقه وافر دارند! آنها مخازن ما را می‌خواهند؛ ایران نسبت به آنها حیاتی است. ما نباید فرض کنیم که چون این پیروزی ابتدایی را پیدا کردیم دیگر کار گذشته است؛ کار نصفه شده است، شاید بیشتر از نصفش باقی مانده باشد.»[4] امام خمینی، از مردم خواستند تا به جمهوری اسلامی رأی بدهند: «همه ما به حکومت اسلامی - یعنی به جمهوری اسلامی - رأی بدهیم. من خودم رأیم جمهوری اسلامی است و از همه آقایان تقاضا دارم که همین رأی را بدهند. البته همه مختارند هر رأیی را می‌خواهند بدهند لکن تقاضای من از ملت این است که همین رأی را بدهند.»[5] امام خمینی در سخنانشان ابراز امیدواری کردند که همه مردم در اصلاح مملکت نقش داشته باشند: «امیدوارم که همه امور اصلاح بشود؛ و مملکت مال خود شما باشد و خود شما مملکت را اداره بکنید. من امیدوارم که همه اقشار مملکت فعالیت داشته باشند؛ و کشاورزها در کشاورزی جدیت داشته باشند و خصوصاً مواد غذایی را بیشتر تهیه کنند، دامدارها دامداری کنند، و تجار و کَسَبه کسبِ صحیح بکنند، گرانفروشی نکنند.»[6] امام خمینی از همه اقشار خواستند تا انصاف را رعایت کنند: «از قراری که گفته می‌شود اشخاصی خیلی گرانفروشی و بی‌انصافی می‌کنند؛ بدانند اینها که ملت ما الان - بسیاری از آنها - ضعیف هستند، بسیاری از آنها در این قضایا ضرر بردند، بسیاری از آنها از پا درآمدند. اگر بنا باشد که کاسب‌ها باز یک گرانفروشی را راه بیندازند و بی‌انصافی بکنند ممکن است که اینها صدمه زیاد بخورند. من خواهش می‌کنم از تمام اقشار ملت که انصاف را نصب عین خودشان قرار بدهند، رضای خدا را نصب عین خودشان قرار بدهند؛ خداوند به آنها برکت خواهد داد.»[7] امام در 28 اسفند 1357 در جمع نمایندگان عشایر لرستان، خواستار اجتناب از اختلاف شدند: «امیدوارم که با این هم‌پیوستگی که بین شما و سایر ملت ایران است، به واسطه این هم‌پیوستگی، به تمام مقاصد خودمان که آزادی ملت است، استقلال مملکت است و برقراری حکومت عدل اسلامی - جمهوری اسلامی - است، من امیدوارم که نایل شویم. من امیدوارم که شما اهالی محترم لرستان در آن محالّی که هستید، در آنجا اگر چنانچه اختلافاتی هست خودتان رفع کنید. برادران من! امروز روزِ اختلاف نیست؛ امروز روزِ این است که همه با هم پیوسته بشوید، همه با هم برادروار از کشور خودتان دفاع کنید.»[8] ایشان درباره در کمین نشستن دشمنان چنین گفتند: «می‌خواهند آن دیکتاتوری‌ها و قلدری‌ها را برگردانند، می‌خواهند مخازن ما را ببرند. منتها تاکنون به فرم شاهنشاهی [بود] و ممکن است بعدها به یک فرم دیگر. باید همه شما بیدار باشید، هوشیار باشید. از کشور خودتان، از اسلام عزیز دفاع کنید. اگر بعض اشخاص منحرف آمدند بین شما و مطالبی گفتند که اسباب تفرقه می‌شود، آنها را به خودتان راه ندهید.»[9] امام خمینی ضمن تأکید بر ضرورت حفظ وحدت کلمه، درباره اهمیت قشرهای کارگر و دهقان در اسلام فرمودند: «به واسطه اسلام است که ما می‌توانیم عدالت را در همه جامعه خودمان پخش کنیم. کارگرها بدانند که اسلام برای آنها بسیار اهمیت قائل است. کارمندها بدانند که اسلام برای همه قشرها - خصوصا قشر کارگر و دهقان - بسیار اهمیت قائل است؛ ولی باید با تدریج این امور انجام بگیرد.»[10] امام خمینی در این سخنرانی، رأی بر خلاف جمهوری اسلامی را مخالفت با مردم اعلام کردند و فرمودند که خودشان به جمهوری اسلامی رأی می‌دهند: «در این رفراندمی که می‌شود، من خودم رأی می‌دهم به «جمهوری اسلامی» و از شما هم تقاضا دارم که برای اسلام رأی بدهید و به جمهوری اسلامی رأی بدهید. آنهایی‌ که بر خلاف جمهوری اسلامی رأی می‌دهند، آنها آزادند لکن بدانند که این یک امری است که مخالفت با ملت است، مخالفت با اسلام است؛ و من نصیحت می‌کنم آنها را که این کار را نکنند و همه با هم به جمهوری اسلامی رأی بدهند.»[11]   سخنان برگزیده: - باید نیروهای مسلح با قدرت از منافع و مصالح ملت مسلمان دفاع کنند و هر گونه حمله‌ای را به خود و به نوامیس مردم با قدرت دفع نمایند. - برای ساختن مملکت باز خیلی وقت لازم داریم، و برای قیام حکومت اسلامی نیز وقت لازم است. - من خودم رأیم جمهوری اسلامی است و از همه آقایان تقاضا دارم که همین رأی را بدهند. - امروز روزِ اختلاف نیست؛ امروز روزِ این است که همه با هم پیوسته بشوید.   پی‌نوشت‌ها:   [1]. خمینی(س)، روح‌الله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ 3، زمستان 1379، ج 6، ص 384. [2]. همانجا. [3]. همان، ص 387. [4]. همانجا.  [5]. همان، ص 388. [6]. همانجا. [7]. همانجا. [8]. همان، ص 389. [9]. همانجا. [10]. همان، ص 390. [11]. همان، ص 390 - 391.

سخنان و پیام‌های امام خمینی(ره) در 15 اسفند 1357

رأی من هم مثل رأی شما «جمهوری اسلامی» است

پانزدهم اسفند 1357، امام خمینی از خواسته آمریکا که تصرف مملکت ایران بود، سخن گفتند: «[آمریکایی‌ها] ارتشی را در نظر ملت همچو کرده بودند که گویی یک جنایتکار و یک آدمْ‌آزار و از این چیزهاست؛ که اگر به آنها بگویند: ملت را باید چه بکنند؛ می‌کنند. به این جهت اقشار را هم از اینها جدا کردند، و منافعشان به همین بود. آمریکایی‌ها می‌خواستند این مملکت تسلیم آنها باشد، ذخایر ما را ببرند؛ همه چیز ما را وابسته به خود بکنند؛ ایران را یک بازاری برای خودشان قرار بدهند، همه چیز ما را ببرند؛ و چاره نداشتند جز اینکه اقشار را از هم جدا کنند.»[1] امام خمینی در این تاریخ در جمع نیروهای هنگ و گردان مستقر در منظریه قم، درباره این موضوع که استعمارگران احساس خطر کرده‌اند، فرمودند: «الان اینها این احساس را کرده‌اند که این اجتماع - اجتماع همه قوا با هم و همه هم برای اسلام، برای خدا - یک قدرتی است الهی، که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را بشکند و الان این خطر را احساس کرده‌اند که آنها تا آخر دیگر دستشان بریده است. خوب، چه بکنند؟ یک کاری بکنند که اینها را از هم جدا کنند، متفرق کنند؛ الان افتاده‌اند دور که همین کار را انجام بدهند. مأموریت دارند که همین کار را انجام بدهند، و شماها را از ما و ما را از شما، همه را از هم، متفرق کنند؛ باز برسند به مقصد خودشان.»[2] امام خمینی در ادامه فرمودند: «از آن طرف تفرقه بیندازند، از آن طرف با تبلیغات خودشان بروند بین کارگرها یک‌جور تبلیغ کنند، بروند بین کشاورزها یک‌جور تبلیغ کنند، بروند بین مدرسه‌ها یک‌جور تبلیغ کنند، بین افراد شما یک‌جور تبلیغ کنند.»[3] ایشان از قشرهای مختلف مردم خواستند تا هشیار باشند: «همه‌مان بیدار باشیم؛ همه با هوشیاری و بیداری توجه بکنیم که این نقشه‌ای که اینها دارند، نقش برآب کنیم... باید همه با هم هوشیار باشید و توجه داشته باشید به اینکه نگذارید این مسئله یک‌ وقت تحقق پیدا کند که اختلافات باشد؛ یا مثلاً فرض کنید که اینها تبلیغاتشان تأثیر بکند؛ خنثی کنید تبلیغات آنها را؛ همه با هم باید دست به هم بدهیم که این مملکتی که آشفته است و همه چیزش را از دست داده، از سر ساخته بشود.»[4] امام راجع به شناخت احکام اسلام گفتند: «اسلام احکامش [باید] در خارج بیاید تا مردم عالَم بفهمند که اسلامی چی است؛ نگذاشتند اسلام را بفهمند؛ جوان‌های ما را اغفال کردند نگذاشتند بفهمند که اسلام چیست؛ چه احکامی دارد؛ خداوند چه احکامی برای ما آورده است؛ برای چه آورده است؛ نگذاشتند این را [بفهمند]؛ اگر مهلت بدهند، بگذارند که این احکام یکی یکی پیاده بشود، مسائل سیاسی‌اش، مسائل اقتصادی‌اش، سایر مسائلش پیاده بشود آن وقت می‌فهمند که نه دمکراسی‌های پوچ آنها در مقابل دمکراسی حقیقی اسلام چیزی است و نه آن حقوق بشردان‌ها، آن بشردوستی آنها با آنکه در اسلام است، طرف مقایسه است.»[5] امام خمینی در مورد کوشش برای حفظ استقلال و آزادی نیز فرمودند: «همه با هم برویم تا آن آخری که باید برویم؛ که این نهضت را ان‌شاء‌الله به ثمر برسانیم، و مملکت برای خودتان باشد؛ نه یک آقا بالاسری باشد که بخواهد به شما تحمیل بشود، نه یکی که بخواهد به ما تحمیل بشود، نه از خارج بتوانند به ما یک تعدی بکنند؛ مستقل، آزاد، قوی، قدرتمند [باشیم‌].»[6] امام خمینی در سخنرانی دیگری در مدرسه فیضیه قم، در مورد تعیین مقدرات مملکت به وسیله رفراندم سخن گفتند: «در نظر من - شخص من - این است که احتیاج به رفراندم هم نیست؛ برای اینکه مردم آرای خودشان را در ایران اعلام کردند؛ با فریادها، با دادها اعلام کردند لکن برای اینکه یک اشکالی [پیش نیاید] مثلاً، اگر یک دولتی اشکالی داشته باشد در اینکه خوب این ثبت نشده است این رفراندم، تقاضا نشده است و باید تقاضا بشود ثبت بشود، شمارش بشود آرا - برای این، بنابراین است که یک رفراندمی بشود.»[7] ایشان از علما و روحانیون حوزه علمیه قم خواستند رأی به جمهوری اسلامی را بین مردم تبلیغ کنند: «از این جهت لازم است که آقایان، اینهایی که قدرت بر این معنا دارند که تشریف ببرند در بلاد و در محالّی که آشنا هستند یا غیر آشنا، و مسائل را برای آنها بگویند و آنها را روشن کنند و دعوت کنند به اینکه رأی بدهید به جمهوری اسلامی - این هم با همین کلمه: نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر - برای اینکه الان شیاطین افتاده‌اند دنبال اینکه «جمهوریِ» محض، همین جمهوری باشد، «جمهوری دمکراتیک» باشد و از این حرف‌ها، برای اینکه آقایان تشریف ببرند و رفع ابهام بکنند، این خوب است.»[8] امام همچنین فرمودند: «در هر صورت همین کلمه «جمهوری اسلامی». من هم رأیم همین است. رأیم را هم ان‌شاء‌الله در صندوق می‌اندازم؛ رأی من هم مثل رأی شماها «جمهوری اسلامی» است و اگر این را ان‌شاء‌الله تعقیب کنید - و امید است نصرت پیدا کنید و نصرت پیدا می‌کنید ان‌شاء‌الله - خداوند با شماست. خدای تبارک و تعالی نظرش با شماست.»[9] امام خمینی درباره لزوم معرفی حکومت اسلامی فرمودند: «در هر صورت، الان وقت این است که ما فعالیت بکنیم برای اینکه این جمهوری اسلامی را پیاده کنیم و رأی از مردم [بگیریم‌] تقاضا کنیم از مردم که رأی بدهند به جمهوری اسلامی؛ و همه هم آزادند اما شما هدایتشان کنید. الزام نیست که بروید مأمور بگذارید مثل سابق که مأمور می‌گذاشتند سر مردم که رأی بدهید، بعد هم که از مردم رأی نمی‌گرفتند خودشان رأی می‌دادند! رأی‌ها را خودشان می‌خواندند و خودشان می‌دادند و تمام می‌شد قضیه - نه، مردم آزادند لکن شما هدایت کنید مردم را.»[10] امام خمینی در سخنرانی خود از ملی شدن دارایی‌های حکومت پهلوی خبر دادند: «به تدریج! حالا یک روز عقب، هی عقب، عقب! ما تهران که بودیم این مطلب را گفتیم به اینها که باید کلیه دارایی - دارایی نمی‌گوییم که دارایی آنها بوده است - کلیه آن چیزهایی که محمدرضاخان و پدرش و اتباع اینها غصب کردند از این ملت، باید همه اینها ملی بشود و به صرف مستمندها برسد؛ هیچ ارتباطی به دولت ندارد؛ غنیمتی است به دست آمده است با نهضت این ملت - یعنی این ملتی که از طبقه سوم است.»[11] پی‌نوشت‌ها:   [1]. خمینی(س)، روح‌الله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ 3، زمستان 1379، ج 6، ص 318. [2]. همان، ص 318 - 319. [3]. همان، ص 319. [4]. همانجا. [5]. همانجا. [6]. همان، ص 320. [7]. همان، ص 324. [8]. همانجا. [9]. همانجا. [10]. همان، ص 328. [11]. همان، ص 332.

سخنان و پیام‌های امام خمینی(ره) در روزهای 20 و 21 بهمن 1357

بنا دارم که مسائل ایران به‌طور مسالمت‌آمیز حل شود

وحدت کلمه، موضوعی بود که امام خمینی در سخنرانی‌های خود در روزهای 20 و 21 بهمن 1357 همچنان بر حفظ آن تأکید کردند. همچنین پیامی با موضوع محکوم کردن حمله گارد شاهنشاهی به نیروی هوایی توسط ایشان صادر شد. امام خمینی در تاریخ 20 بهمن 1357 در جمع نمایندگان شورای هماهنگی اعتصابات، راه سازندگی را طولانی دانسته و فرمودند: «شما می‌دانید که الان ما، پس از اینکه ان‌شاء‌الله دولت انقلابی هم تحقق پیدا بکند، راه بسیار دوری داریم برای ترمیم خرابی‌هایی که در این پنجاه و چند سال در مملکت ما به اسم «تمدن بزرگ»، به اسم آزادی کذا تحقق پیدا کرده است. اینها رفتند و فرار کردند و خزاین مملکت ما را یا به باد دادند، یا همراه بردند. و ما وارث یک مملکت درهم ریخته هستیم که تحقق صحت آن و ترمیم آن امکان ندارد الا به تشریک مساعی همه قشرهای ملت.»[1] امام خمینی سخنانشان را این‌طور ادامه دادند: «اگر هر کس در هر مقامی هست در این مسئله کوشش نکند و بخواهد به عهده قشر دیگر بگذارد، این بار زمین خواهد ماند. خرابی‌ها اندازه‌ای نیست که دولت بتواند ترمیم بکند، یا قشر یا اقشاری از ملت بتواند ترمیم بکند. این خرابی‌ها بسیار است: در جهت اقتصاد، در جهت فرهنگ، در جهت ارتش، در جهات دیگر. و این با کوشش همه جانبه همه اقشار ملت باید ترمیم بشود.»[2] امام، راجع به از بین بردن مراتع به نام اصلاحات ارضی و در نتیجه مهاجرت روستایی‌ها به شهرها گفتند: «مراتع ما را از بین بردند و به غیر دادند؛ به اسم ملی ملت را از آن محروم کردند، و دامدارهای ما از بین رفتند. این دامدارها، این کشاورزها، که در مَحالّ خودشان نتوانستند زندگی‌شان را ادامه بدهند رو به شهرستان‌ها آوردند که اینجا یک کاری پیدا کنند. اینجا هم کاری صحیح نبوده است. خیر. از قراری که من شنیده‌ام در خود تهران محله‌های بسیاری هست که این محله‌ها محله‌های زاغه‌نشین، چادرنشین و امثال اینهاست که این بیچاره‌ها در آنجا با وضع فلاکت‌باری زندگی می‌کنند.»[3] ایشان در سخنانشان بر دوری گزیدن از اختلافات تأکید کردند: «باید همه این آقایان دست به دست هم بدهند، همه اقشار با هم اتحاد پیدا بکنند، و با کمال دلسوزی در این خرابه مشغول ساختمان بشوند. هر کس اهل اداره است مواظب باشد که در آن اداره مفاسدی که بوده تذکر بدهد به دولت. هرکس هر جا هست مَفسَده‌های آنجا را یادداشت کند تذکر بدهد، تا بلکه ان‌شاء‌الله با کوشش‌های زیاد این امور رفع بشود.»[4] امام خمینی، ضمن ابراز امیدواری درباره حفظ وحدت کلمه بین اقشار مردم، فرمودند: «امیدوارم که همه با وحدت کلمه، همه با هم این مسائل را حل بکنید. و اختلاف نظر، اختلافات صنفی، اختلافاتی که در ایران آنها انداختند بین مردم، اختلافات را و اینها را توجه کنید که برداشته بشود که دشمن شما از اختلاف شما نتیجه می‌گیرد. و شما ملاحظه کردید که با این اتفاق کلمه‌ای که ایران پیدا کرد، این قدرت‌های بزرگ را به زانو درآورد به‌طوری که نتوانستند آنها شاه را هم نگه دارند.»[5] امام در همین تاریخ، سخنرانی دیگری با حضور پزشکان و کارکنان بیمارستان سوم شعبان داشتند که در آن فرمودند: «آقایانی که در بیمارستان هستند بیشتر از سایر مردم مصیبت‌ها را دیده‌اند، حتی از آنهایی که در خیابان‌ها بوده‌اند. آنهایی که در خیابان بوده‌اند دیده‌اند که جوانی تیر خورد و افتاد لکن آنها که بالای بستر او بوده‌اند دیده‌اند چه گذشته است. پدر و مادر او آمده‌اند لابد - اگر گذاشته باشند بیایند - آمده‌اند در بیمارستان و شما حال آنها را دیده‌اید. مصدومین را، مجروحین را، آنهایی را که کشته شده‌اند و برده‌اند که شما هم ندیده‌اید - همه در نظر خدا محفوظ است.»[6] امام خمینی درباره جرم مردمی که به توسط مأموران پهلوی کشته شدند، گفتند: «گناه این ملت این بود که می‌خواست که اجانب در مملکتشان تصرف نکند. گناهشان این بود که می‌خواستند آزاد باشند، اختناق نباشد؛ می‌خواستند غارتگرها را بیرون کنند. اینها گناه این ملت بود که به روی آنها این‌طور مسلسل‌ها کشیدند و حالا هم دست برنمی‌دارند. همین چند روز هم باز در شهرستان‌ها از این کارها بوده است.»[7] امام خمینی در تاریخ 21 بهمن 1357، پیامی با موضوع حمله لشکر گارد به نیروی هوایی در تهران صادر و این عمل را محکوم کردند: «به طوری که می‌دانید اینجانب بنا دارم که مسائل ایران به‌طور مسالمت‌آمیز حل شود لکن دستگاه ظلم و ستم، چون خود را به حسب قانون محکوم می‌بیند، دست به جنایت زده و در شهرهای گرگان و گنبد کاووس به مردم شجاع مسلمان حمله کرده و کشتار نموده است؛ و در تهران لشکر گارد به‌طور ناگهانی به نیروی هوایی که به ملت پیوسته است حمله نموده؛ و نیروی هوایی به کمک مردم، شجاعانه آنان را شکست داده‌اند. من این تعرض غیرانسانی و عمل گارد را محکوم می‌کنم.»[8] امام در ادامه پیام خود فرمودند: «من با آنکه هنوز دستور جهاد مقدس نداده‌ام، و نیز مایلم تا مسالمت حفظ و قضایا موافق آرای ملت و موازین قانون عمل شود لکن نمی‌توانم تحمل این وحشی‌گری‌ها را بکنم؛ و اخطار می‌کنم که اگر دست از این برادرکشی برندارند و لشکر گارد به محل خودش برنگردد و از طرف مقامات ارتشی از این تعدیات جلوگیری نشود، تصمیم آخر خود را به امید خدا می‌گیرم و مسئولیت آن با متجاسرین و متجاوزین است.»[9] امام خمینی، در پیام خود از مردم تهران خواستند تا هوشیار و آماده باشند: «من از مردم شجاع تهران می‌خواهم در صورتی که قوای متجاوز عقب‌نشینی کردند، با حفظ آمادگی و هوشیاری از خدعه دشمن، آرامش و نظم را حفظ کنند ولی مجهز و مهیا برای دفاع از اسلام و نوامیس مسلمین باشند. اعلامیه امروز حکومت نظامی، خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچ ‌وجه به آن اعتنا نکنند.»[10]   پی‌نوشت‌ها:   [1] خمینی، روح‌الله، صحیفه امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، چ سوم، 1379، ج 6، ص 114. [2] همانجا. [3] همان، ص 115. [4] همانجا. [5] همان، ص 116. [6] همان، ص 117. [7] همانجا. [8] همان، ص 121. [9] همانجا. [10] همان، ص 121 - 122.

6
...