انقلاب اسلامی :: استان اصفهان ـ بخش دوم
استانها در انقلاب

استان اصفهان ـ بخش دوم

24 مهر 1397

جواد رضایی

با آغاز آبان 1357، نادیده گرفته شدن حکومت نظامی ‌و سابقه به تعبیر آمریکایی‌ها «خطرناک» تظاهرات مردم اصفهان، نکته مهمی‌است که مورد توجه آمریکایی‌ها قرار گرفته است. آنها می‌نویسند: «گزارش کنسولگری ما از درگیری حداقل 3 دسته عمده تظاهرکننده... حکایت می‌کند... دانش‌آموزان خواستار جایگزینی عکس [آیت‌الله] خمینی به جای عکس شاه، آزادی دانش‌آموزان و معلمان دستگیر شده و برگزاری برنامه کاری روزانه معمولی در سالروز تولد شاه بودند.... تظاهرکنندگان، حتی وقتی هم که سربازان اقدام به تیراندازی هوایی نمودند، دستور متفرق شدن را رد کردند.»

از دید آمریکایی‌ها سابقه شومی‌است که: «حالا تظاهرکنندگان دستور متفرق شدن را نادیده گرفته و عقب‌نشینی نیروهای نظامی‌را تا ‌اندازه‌‌ای مشاهده کرده‌اند.»[1]

آمریکایی‌ها در سندی که به رخدادهای هفته اول آبان 1357 اشاره دارد، می‌نویسند: «روز تولد شاه در اصفهان با موج فزاینده مخالفت‌ها، تظاهرات، خشونت، احساسات ضدآمریکایی و حوادث و ترس و وحشت همه‌گیر توأم بود. و اینها در عصر 25 اکتبر [3 آبان] به اوج خود رسید، و تا 29 اکتبر [7 آبان]، به جز ترس و وحشت چیزی از خود به جای نگذاشت. رهبری اعتراض و مخالفت به دست محصلین دبیرستان‌ها که نظم و سازمان فوق‌العاده‌ای از خود به نمایش گزارده‌اند، افتاد.... دلایل کافی وجود دارد که حاکی از وجود 20 تا 30 نفر کشته می‌باشد.»[2]

هم‌زمان با اعلام برقراری دولت نظامی‌جدید به نخست‌وزیری ازهاری، مردم اصفهان نسبت به آن واکنش نشان دادند. کنسولگری آمریکا در اصفهان اشاره می‌کند: «به دنبال پخش اعلامیه‌های دانشجویان مبنی بر دعوت به قیام مسلحانه در صورت برقراری دولت نظامی، حکومت نظامی‌ نیروهای خود را به شدت تقویت نموده است. ده دقیقه از اعلان رسمی ‌نگذشته بود که تظاهرات به درگیری خشونت‌آمیز گروه‌های کوچک با سربازان منجر گشت. جمعیت زیادی در محوطه دانشگاه گرد هم آمده و به‌طوری که گزارش می‌شود، منتظر عکس‌العمل [آیت‌الله] خمینی نسبت به حکومت نظامی ‌هستند.»

شدت ناآرامی‌ها به حدی است که کنسولگری اصفهان از شهروندان آمریکایی می‌خواهد که به خانه‌های خود رفته و تا اطلاع ثانوی در آنجا بمانند.[3]

در ادامه روزهای پرالتهاب آبان ماه و ادامه حکومت نظامی‌در اصفهان، «کنسول گزارش می‌دهد که بازار کاملاً بسته است و تنها دو سه مغازه باز هستند آن هم نه به طور کامل، بلکه نیمه باز. کمبودها در مورد اقلام وارداتی مشهودند. تهیه کپسول گاز و وسایل یدکی اتومبیل مشکل است.»[4]

همچنین: «دو تظاهرات عظیم و مسالمت‌آمیز در اصفهان برگزار گردید که با مداخله تعداد کثیری از سربازان خاتمه یافت.»[5]

اعتصاب‌ها یا خرابی‌های عمدی و غیرعمدی موجب می‌شود که خطوط تلفن قطع شده و آمریکایی‌ها برای پیگیری حوادث اصفهان از کنسولگری‌شان با مشکل مواجه شوند. در گزارشی سفارت آمریکا می‌نویسد: «در بعدازظهر نوزدهم نوامبر [28 آبان] دو یا سه آشوب در اصفهان انجام گرفته، اما سفارت به دلیل اشکالاتی که در خطوط اصلی تلفن به اصفهان وجود داشت از جزییات کامل ماجرا اطلاعی ندارد.»[6]

با شروع آذر ماه التهابات در اصفهان افزایش چشم‌گیری پیدا می‌کند. طبق گزارش کنسول آمریکا در اصفهان این شهر «امروز [5 آذر] درگیر از سرگذراندن خشونتهای فزاینده بوده است.... مقامات حکومت نظامی‌فراخواندن نیروهای زیادی را بدون اینکه موانعی در سر راه ایجاد کنند به سراسر بخش‌های شمالی شهر ترتیب داده‌اند... اعتصاب سه چهار ساعته کارکنان اداره برق وضع شهر را مختل ساخته است. هیچ هواپیمای ایرانی بعد از ساعت 10 بعدازظهر وارد اصفهان نشده است.... مدت ساعت منع عبور و مرور افزوده شده، هم اکنون ساعت منع عبور و مرور از 8 بعد از ظهر تا 6 صبح می‌باشد.»[7]

اگر چه در اسناد به شهیدان حوادث 5 آذر اشاره نشده است، اما در اسناد مطلبی مربوط به احتمال برگزاری مراسم عزای آنها در روز 7 آذر آمده است.[8]

مردم و کارمندان شهر اصفهان به مانند مردم سایر شهرها، به جنبش اعتصاب پیوسته بودند. به عنوان نمونه: «کارکنان برق در اصفهان... اعلام کرده‌اند که آنها به این اعتصاب احترام گذاشته و به مدت 24 ساعت دست از کار خواهند کشید و شهر در تاریکی کامل به سر خواهد برد (که این خود موجب قطع آب بعد از سه ساعت نخست یا کمی‌بیشتر می‌شود).»[9]

همچنین به دلیل حضور اتباع آمریکایی زیادی در اصفهان در سندی با عنوان «اقدامات خشونت‌بار ضد آمریکایی در ایران در حدود دو ماه منتهی به نوامبر 1978»، اصفهان دومین شهری است که آمریکایی‌ها به آن پرداخته‌اند و در حدود 48 حادثه ضدآمریکایی در آن به ثبت رسانده‌اند.[10]

آمریکایی‌ها در 12 آذر می‌نویسند: «درگیری خشونت‌بار هنوز در اصفهان ادامه دارد و حداقل دیروز در هشت نقطه از شهر تیراندازی شد.... همچنین در سه دهکده نزدیک شهر تظاهراتی برپا شد.»[11]

هم‌زمان با آغاز ماه محرم کنسول آمریکا در اصفهان گزارش می‌دهد: «جمعیت بزرگی در خیابان سروش واقع در شمال شرقی اصفهان اجتماع نموده و در حال راهپیمایی به سمت مسجد «مصلا» در جنوب بوده‌اند. سربازان برای متفرق کردن جمعیت در صحنه نبودند و این اعتقاد وجود داشت که تظاهرات به‌طور مسالمت‌آمیز پیش خواهد رفت.» برداشت آمریکایی‌ها این بود که: «در طی چند روز آینده فعالیت‌های خشن، آرام خواهد شد؛ زیرا... [رهبران مذهبی اسلامی] نمی‌خواهند که فعالیت‌ها خیلی زود به اوج برسد.... به نظر می‌رسد که نیروهای ضددولتی تاکتیک فعالیت‌های اعتصابی را حداقل در طی نیمه اول ماه محرم برگزیده‌اند.»[12]

آمریکایی‌ها در سند مفصلی به وقایع 9 تا 12 آذر اصفهان می‌پردازند. در این سند عمده تمرکز بر روی وقایع 11 آذر ماه است که قبلا به آن اشاره شد. از دید آمریکایی‌ها: «از شروع ماه مذهبی محرم (دسامبر) اصفهان... همانند دیگر نقاط ایران صحنه تظاهرات متعدد بوده است. وقایع... ضدآمریکایی در... شهر ادامه داشته [است.]»[13]

از نظر آمریکایی‌ها چون «اصفهان دومین تعداد بزرگ آمریکایی‌های مقیم ایران را در خود جای می‌دهد، به خصوص شرکت هلی‌کوپترسازی بل اینترنشنال (BHI) حضور گسترده‌ای در این شهر دارد.... بررسی حوادث اصفهان نیز حاکی از مشکلاتی جدی است.» در حقیقت آنها نگرانی عمیقی از حوادثی دارند که یک طرف آن اتباع آمریکایی باشند.[14]

وقایع 14 آذر اصفهان توسط آمریکایی‌ها این‌گونه گزارش می‌شود: «از ساعت 3 تا 21 تیراندازی‌های پراکنده در ناحیه شمال شرقی شهر به گوش می‌رسید. صدای فریاد و شعار هم شنیده می‌شد... در شهرهای شهرضا و آباده، که هر دو در جنوب اصفهان قرار دارند، تظاهرات پس از ساعات منع عبور و مرور هم رخ داد.... در اصفهان پس از چهار روز اولین تظاهرات در طول روز برپا گردید ولی در اثر تیراندازی متفرق شده و خاتمه یافت.»[15]

در آذر ماه، تظاهرات در اصفهان هم‌چنان مورد توجه آمریکایی‌ها قرار می‌گیرد. مشارکت انقلابی مردم اصفهان در عمده تظاهرات‌ها به نحوی است که آمریکایی‌ها معمولا از اصطلاح «تظاهرات بزرگ» استفاده می‌کنند. در مورد تظاهرات بزرگ بعدی که در 17 آذر اتفاق افتاد، آمریکایی‌ها می‌نویسند: «نیروهای حکومت نظامی ‌وارد معرکه شدند اما فقط جمعیت را آرام کردند و آنها را متفرق نساختند.»[16]

در مورد وقایع شام‌گاه 17 آذر: «کنسول ایالات متحده در شب 8 دسامبر پس از برقراری مقررات منع عبور و مرور، شاهد حمله مسلحانه به یک کلانتری بود.»[17]

علت وقایع روز 17 آذر را آمریکایی‌ها در اسناد بعدی خود توضیح می‌دهند: «آیت‌الله خادمی ‌یکی از روحانیون ضددولتی به زور از منزلش به مسجد مصلا در نزدیکی فرودگاه اصفهان برده شد. در این حال در سراسر شهر اعلام شد که آیت‌الله خادمی‌در مسجد مصلا سخنرانی خواهد کرد. مردم به سوی این مسجد راه افتادند. یک گروه از سربازان حکومت نظامی ‌با مردم گلاویز شدند، ولی بعداً به آنها اجازه عبور دادند. در همان زمان گروه دیگری از مردم که رهسپار مسجد بودند از جهت مقابل رسیدند، و در نتیجه، ولی احتمالاً ناآگاهانه، سربازان را محاصره کردند. سربازان ظاهراً حس کردند که به دام افتاده‌اند، نگران شده و اقدام به تیراندازی کرده و در نتیجه 5 نفر از تظاهرکنندگان را کشتند.»[18]

هم زمان با تاسوعای حسینی کنسول‌های آمریکا در شهرهای مختلف ایران گزارشی از یک راهپیمایی آرام را مخابره می‌کنند: «کنسول‌های ما در شیراز، اصفهان و تبریز گزارش می‌دهند که راهپیمایی‌های سازمان یافته، و آرامی ‌در این شهرها مشابه تهران به وقوع پیوسته و هیچ‌گونه درگیری و خشونتی نبوده است. مانند تهران نیروهای امنیتی دور از انظار تظاهرکنندگان و آماده انجام عکس‌العمل سریع بودند. منابع مطبوعاتی به ما گفتند که تظاهرات در تمام شهرهای کوچک و بزرگ به وقوع پیوسته [است.]»[19]

البته گویا راهپیمایی تاسوعای حسینی در اصفهان در انتها وضع دیگری پیدا می‌کند: «بر اساس گزارش‌هایی... تظاهرات یازدهم دسامبر [20 آذر] در اصفهان به خشونت گرایید.... نزدیک به 20 تا 100 هزار نفر نیز در تظاهرات اصفهان شرکت داشتند که با نظم و ترتیب صورت گرفت.... تظاهراتی که روز 11 دسامبر [20 آذر] در اصفهان برپا شد با خشونت گسترده... همراه بود. گفته می‌شود که طی این درگیری‌ها 5 غیرنظامی‌کشته شدند و مرکز ساواک مورد حمله تظاهرکنندگان قرار گرفت.»[20]

در سند دیگری وضعیت اصفهان در روزهای تاسوعا و عاشورا به صورت «کشتارگاه» توصیف شده است. «اصفهان... به شکل کشتارگاهی درآمد... در حدود ساعت 3 و 30 عصر تظاهرات گسترده مردم در حال پایان بود، [که] گروه‌هایی به... بانک‌ها، سینماها، هتل‌ها و رستوران‌ها حمله نمودند. جمعیت مجسمه‌های شاه و رضاشاه را به پایین کشیدند و به... مرکز فرماندهی ساواک... حمله نمودند.... مطمئناً نیروهای نظامی ‌در بعضی از مناطق به درون جمعیت تیراندازی کرده‌اند.»

در اقدامی‌عجیب از دید آمریکایی‌ها: «فرماندهی حکومت نظامی‌در ساعت 19 و 15 شب اعلام نمود که آب لوله‌کشی شهری سمی‌شده است، که سبب هراس بی‌اساس گردید، ولی سپس در ساعت 10 و 15 اعلام نمود که وضعیت آب به حالت عادی برگشته است.»[21]

پس از وقایع تاسوعا و عاشورای حسینی، آمریکایی‌ها می‌نویسند: «گزارشات حاکی از 9 کشته و 80 مجروح... می‌باشد که هیچ کدام از آنها خارجی نبوده‌اند...»[22]

همچنین آنها گزارش منتشر شده توسط جراید رسمی‌کشور را اغراق‌آمیز توصیف می‌کنند.[23] ولی از آن طرف، وضعیت در اصفهان را به «فروپاشی شدبد» تعبیر می‌‌کنند.[24] به خصوص که «برای روز 14 دسامبر... گزارش شده که 30 نفر در اصفهان... کشته شده‌اند.»[25]

آمریکایی‌ها در دو سند به اقدامات زشت افرادی اشاره می‌کنند که با عنوان طرفداری از حکومت پهلوی در اصفهان تظاهرات کردند: «باندهایی از گروه‌های هوادار شاه ظاهراً با عدم دخالت پلیس به آتش افروزی‌های پراکنده و غارت مغازه‌ها در بازار دست می‌زنند و یا به شناسایی مخالفین اقدام می‌نمایند. اوباش هوادار شاه مردم را در خیابان به قصد گرفتن پول مورد تهدید و آزار و اذیت قرار می‌دهند. در این موقعیت ساکنین بیرون شهر از قبیل کشاورزان، کارگران صنایع فولاد و نظامیان دون پایه در فعالیت‌هایی که به نفع شاه انجام می‌شود، به کار گرفته می‌شوند. بعضی از واحدهای نظامی‌در حمله به مغازه‌ها مشارکت داشته‌اند. کشته‌ها و مجروحین تظاهرات اصفهان در 11 دسامبر توسط کنسولگری ما بالغ بر 940 تن برآورد شده‌اند که از این تعداد، 85 تن کشته شده‌اند. در ماه دسامبر در نزدیکی نجف‌آباد، شهری کوچک با جو کاملاً ضد بهایی، تعدادی کشته شده‌اند که ممکن است بالغ بر 50 تن باشند.»[26]

در سند دوم آمده است: «بلافاصله بعد از در دست گرفتن مجدد کنترل در اصفهان... فرماندهی حکومت نظامی ‌فوراً شهر را تحت کنترل شدید خود درآورد. روستائیان را از مناطق اطراف جمع‌آوری و جهت شرکت در تظاهرات به نفع شاه وارد اصفهان نمود... عملکرد سربازان و تظاهرکنندگان به نفع شاه در خلال روزهای پیشین، تنها موجب تنفر مخالفان شاه شده است و نتیجه این عمل تغییر عقیده عده زیادی از طرفداران اصلی شاه بر علیه رژیم بوده است.»

آمریکایی‌ها در توضیح اقدامات تنفرآمیز طرفداران حکومت پهلوی می‌نویسند: «در روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه گزارش‌های مکرری مبنی بر روش‌های خشونت‌آمیز افراطی هم از جانب نیروهای امنیتی و هم از جانب تظاهرکنندگان طرفدار شاه می‌رسید. چندین آمریکایی اتومبیل‌هایشان با چوب‌های تظاهرکنندگان آسیب دید و به وسیله سربازها شعارهایی به طرفداری از شاه روی اتومبیل‌های آنها نوشته می‌شد و دو آمریکایی که اتومبیل آنها فاقد عکس شاه بود پس از آنکه رگبار سنگ‌های تظاهرکنندگان بر شیشه جلوی اتومبیل آنها برخورد کرد با درخت تصادف کرده و مجروح شدند. یک مورد جدی‌تر اینکه همسر یک تاجر بزرگ اتومبیل هنگامی‌که با اتومبیل خود در حال حرکت بود و یک محل کنترل نظامی‌را ترک می‌کرد وقتی که چراغ‌های اتومبیلش را خاموش نمود مورد اصابت یک گلوله قرار گرفت و دچار قطع نخاع شد. خشونت‌های قابل توجهی نسبت به مغازه‌هایی که فاقد عکس شاه بوده‌اند گزارش شده است و از حومه شهر مستمراً صدای تیراندازی به گوش می‌رسید.»

در ادامه این سند آمده است: «در روز شنبه پزشکانی که در اصفهان در ارتباط با دانشکده پزشکی همکاری می‌کنند... گزارش دادند که 940 مجروح و کشته را از دوشنبه شب تا جمعه صبح دیده‌اند، که از این تعداد 89 نفر کشته شده بودند که 47 نفر از آنها در حادثه شب دوشنبه جان خود را از دست داده بودند... اکثریت این تلفات جانی در زمانی اتفاق افتاده است که مقامات حکومت نظامی ‌ادعا می‌کردند کنترل کاملی بر شهر داشتند.»

تحلیل نهایی آمریکایی‌ها از این اقدامات این است که: «اعمال افراطی مستمر، تیراندازی، غارت و تاراج، هر نوع احساس همدردی را که وجود داشت از بین برده است. توضیح دیگر وقوع این قضایا که از قرار معلوم مقبولیت و پذیرش وسیعی هم داشته است این است که آتش سوزی‌های روز دوشنبه توسط نیروهای دولتی به عنوان توجیهی برای خشونت‌های متعاقب ارتش انجام گرفته است.»[27]

مجموع وقایع اصفهان موجب می‌شود که کنسول آمریکا در اصفهان در پنجم دی ‌ماه خطاب به سفارت آمریکا تحلیل غیرواقع‌بینانه‌ای ارائه دهد: «نتیجه‌گیری من این است که تهدیدی جدی و فزاینده در اصفهان وجود دارد و تلاش‌هایی برای قتل افراد برجسته یا اعدام دسته جمعی گروهی از افراد مرتبط با ارتش و ساواک، صورت می‌گیرد. بیشتر این تهدیدات متوجه ایرانی‌هاست. اما من خودم... را نیز جزو هدف‌های احتمالی این قتل‌ها به حساب می‌آورم.»[28]

در ششم و نهم دی ‌ماه نیز اصفهان شاهد تظاهارت عظیمی‌بود.[29] و [30]

با ورود امام خمینی به کشور و پس از مراسم استقبال از ایشان در 12 بهمن، در روز 13 بهمن وزارت خارجه آمریکا خطاب به نمایندگی دیپلماتیک این کشور در دنیا می‌نویسد: «امروز صبح در اصفهان تظاهرات عظیمی ‌برگزار شد، که در آن مردم به سمت گورستان شهر می‌رفتند.... دیروز خیابان‌های اصفهان اکثراً شاهد پایکوبی و شادی مردم بودند.... کنسول ما در حال حاضر مشغول جمع‌آوری اتباع، برای انتقال به موقع از اصفهان می‌باشد، ولی حدود پانصد نفر باقی می‌مانند.»[31]

هم‌زمان با شهر اصفهان، شهرهای دیگر این استان نیز در تب و تاب انقلاب قرار داشتند. یکی از مهم‌ترین این شهرها نجف‌آباد اصفهان بود: «روز 2 دسامبر 78 [11 آذر] تظاهرات بزرگی در شهر کوچک نجف‌آباد در نزدیکی اصفهان صورت گرفت. تظاهرکنندگان شعار می‌دادند که خارجی‌ها را در ایران نمی‌خواهند و خواستار یک کشور اسلامی‌هستند. تظاهرکنندگان همچنین پوسترهایی که عکس «داس و چکش» بر آن نقش شده بود سوزاندند.»[32]

مهم‌ترین اتفاق رخ‌داده در نجف‌آباد مربوط به درگیری ضد بهاییت در این شهر می‌شود که در 22 و 23 آذر اتفاق افتاد و به نقل آمریکایی‌ها پنجاه نفر کشته شدند.[33]

گروه حقوق بشری که به منظور بررسی حوادث نجف‌آباد به این شهر می‌رود با حمله ماموران دولتی مواجه می‌شود. آمریکایی‌ها می‌نویسند: «گروه حقوق بشر که... با موافقت دولت ایران از نجف‌آباد بازدید به عمل آورد با برخورد خشن مأمورین دولتی روبه‌رو گردید.... علی‌رغم پذیرش این گروه توسط دولت، با آنان به تندی برخورد شد.. سربازان، گروه را به مقر پلیس هدایت کردند جایی که گروه شش نفره بیشتر مورد آزار قرار گرفتند، اما سرانجام آنان آزاد شدند. مخالفین ادعا می‌کنند که حمله به بهاییان در نجف‌آباد و نیز شیراز کار دولت بوده است.»[34]

حمله عجیب و غریب ارتش حکومت پهلوی به شهر نجف‌آباد و تخریب گسترده و سازماندهی‌شده در این شهر حتی آمریکایی‌ها را هم به اعتراف وامی‌دارد. آنها در حالی که این اقدام را زیاده‌روی می‌دانند، می‌نویسند: «با کمی‌تردید می‌توان گفت که نجف‌آباد قربانی یک حمله نظامی‌شده باشد. دلیل آن معلوم نیست. در مقایسه با آنچه که در اصفهان مشاهده شد من هیچ حرکتی یا فعالیت خرابکارانه‌ای توسط مخالفین، به آن شدت ندیده‌ام. در حقیقت به جز دو مجسمه سرنگون شده و اثر سوختگی بر روی دیوار یک بانک، هیچ اثری از حمله به ساختمان‌های دولتی مشاهده نکردم. بدون در نظر گرفتن اینکه چه کسی حمله به نجف‌آباد را آغاز کرده، نجف‌آبادی‌ها شاه را مقصر می‌دانند و در نتیجه میزان مخالفت‌شان با او افزایش یافته است.»[35]

استان اصفهان ـ بخش اول

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1387، صص 218 و 219، سند شماره 106، 23 اکتبر 1978- 1 آبان 1357.

[2]. همان، ص 243 الی 246، سند شماره 120، 2 نوامبر 1978- 11 آبان 1357.

[3]. همان، صص 263 و 264، سند شماره 135، 6 نوامبر 1978- 15 آبان 1357.

[4]. همان، ص 320، سند شماره 180، 14 نوامبر 1978- 23 آبان 1357.

[5]. همان، ص 322، سند شماره 181، 14 نوامبر 1978- 23 آبان 1357.

[6]. همان، ص 342، سند شماره 198، 20 نوامبر 1978- 29 آبان 1357.

[7]. همان، ص 358، سند شماره 211، 26 نوامبر 1978- 5 آذر 1357.

[8]. همان، ص 369، سند شماره 217، 28 نوامبر 1978- 7 آذر 1357.

[9]. همان، ص 384، سند شماره 225، 29 نوامبر 1978- 8 آذر 1357.

[10]. همان، ص 392، سند شماره 229.

[11]. همان، ص 437، سند شماره 245، 3 دسامبر 1978- 12 آذر 1357.

[12]. همان، صص 444 و 445، سند شماره 247، 4 دسامبر 1978- 13 آذر 1357.

[13]. همان، ص 455 الی 458، سند شماره 250، 4 دسامبر 1978- 13 آذر 1357.

[14]. همان، ص 474، سند شماره 258، 5 دسامبر 1978- 14 آذر 1357.

[15]. همان، صص 512 و 513، سند شماره 273، 8 دسامبر 1978- 17 آذر 1357.

[16]. همان، ص537 الی 539، سند شماره 285، 9 دسامبر 1978- 18 آذر 1357.

[17]. همان، ص 540، سند شماره 286، 9 دسامبر 1978- 18 آذر 1357.

[18]. همان، صص 548 و 549، سند شماره 290، 10 دسامبر 1978- 19 آذر 1357.

[19]. همان، ص 555، سند شماره 295، 10 دسامبر 1978- 19 آذر 1357.

[20]. همان، صص 558 و 559، سند شماره 297، 11 دسامبر 1978- 20 آذر 1357.

[21]. همان، ص 576، سند شماره 307، 12 دسامبر 1978- 21 آذر 1357.

[22]. همان، ص 585، سند شماره 311، 13 دسامبر 1978- 22 آذر 1357.

[23]. همان، ص 586، سند شماره 312، 13 دسامبر 1978- 22 آذر 1357.

[24]. همان، ص 600، سند شماره 324، 16 دسامبر 1978- 25 آذر 1357.

[25]. همان، ص 612، سند شماره 328، 17 دسامبر 1978- 26 آذر 1357.

[26]. همان، ص 617، سند شماره 330، 17 دسامبر 1978- 26 آذر 1357.

[27]. همان، ص 624 الی 627، سند شماره 334، 18 دسامبر 1978- 27 آذر 1357.

[28]. همان، صص 674 و 675، سند شماره 362، 26 دسامبر 1978- 5 دی 1357.

[29]. همان، ص 696، سند شماره 374، 28 دسامبر 1978- 7 دی 1357.

[30]. همان، ص 703، سند شماره 379، 31 دسامبر 1978- 10 دی 1357.

[31]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دهم، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1387، ص 22، سند شماره 18، 2 فوریه- 13 بهمن 1357.

[32]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1387، ص 456، سند شماره 250، 4 دسامبر 1978- 13 آذر 1357.

[33]. همان، ص 614، سند شماره 329، 17 دسامبر 1978- 26 آذر 1357.

[34]. همان، ص 620، سند شماره 331، 18 دسامبر 1978- 27 آذر 1357.

[35]. همان، ص 629، سند شماره 336، 18 دسامبر 1978- 27 آذر 1357.



 
تعداد بازدید: 1391


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: