انقلاب اسلامی :: در سوگواری امام حسین(ع): ای دیده خون ببار که ماه مُحرّم است...

در سوگواری امام حسین(ع): ای دیده خون ببار که ماه مُحرّم است...

22 مهر 1394

سروش اصفهانی از شعرای مشهور ایران در دوره بازگشت ادبی است. بیش‌از همه در غزل‌سرایی به سبک عراقی توانا بوده است. وی در قرن سیزده می‌زیسته و دیوان وی بارها چاپ شده است. از آثار و تألیفات و منظومه‌های سروش می‌توان به شمس‌المناقب در مدح پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) و نیز روضةالانوار که دربارۀ حماسۀ کربلا است، اشاره داشت. سروش در تهران درگذشت و در شهر قم او را به خاک سپردند. از جمله اشعار او چنین است:


ماه پر ملال

ای دیده خون ببار که ماه مُحرّم است
نزد خُدای دیدة گریان مُکرّم است

فرمود شاه دین که منم کُشته سرشک
بر زخم‌های شاه سرشک تو مرهم است

بی دیدة پر آب و نفس‌های آتشین
گر لاف مهر شاه زنی نامسلّم است

بر یاد نور چشم پیمبر ز آب چشم
بالله اگر جهان همه دریا کنی کم است

بشناس در مُصیبت سُلطان کربلا
قدر سرشک خویش که اکسیر اعظم است

بی‌شرم دیده‌ای که نگرید در این عزا
خالی جهان از آنکه دلش خالی از غم است

جایی که سَروِ قامتِ اکبر فتد ز پای
شرمنده باد سَرو که سرسبز وخرّم است

بر صورت هلال در این ماه پُر ملال
کاهیده جسم حیدر و پشت نبی خم است

موسی شکسته‌خاطر و عیسی فسرده‌دم
یوسف ز تخت سیر و سُلیمان ز خاتم است

آمیخته به اشک خلیل و سرشک خضر
امروز آب چشمه حیوان و زمزم است

پیش از شهادت شه لب‌تشنگان رُسل
بگریستند بَر وِی و مظلومیش به کل



کمال‌الدّین یا شمس‌الدّین محمّد وحشی بافقی در اواسط نیمه اول قرن دهم در شهر بافق از توابع یزد چشم به جهان گشود. بعد از فراگیری مقدمات علوم ادبی، از بافق به یزد و از آنجا به کاشان رفت و مدتی را در آن شهر به مکتب‌داری مشغول بود. بعد از مدتی، به یزد بازگشت و در همانجا ساکن شد. دوره کمال در شاعری را در یزد گذراند و در سال 991 هجری درگذشت. از جمله اشعار او چنین است:


مظلومیت امام حسین(ع)

یا حضرت رسول حسین تو مُضطر است
وی یک تن است و روی زمین پر ز لشکر است

یا حضرت رسول ببین بر حسین خویش
کز هر طرف که می‌نگرد تیغ و خنجر است

یا حضرت رسول میان مخالفان
بر خاک و خون فتاده ز پشت تکاور است

یا مرتضی حسین تو از ضرب دشمنان
بنگر که چون حسین تو بی‌یار و یاور است

هیهات تو کجایی و کو ذوالفقار تو
امروز دست و ضربت تو سخت درخور است

یا حضرت حسن ز جفای ستمگران
جان بر لب برادر با جان برابر است

ای فاطمه یتیم تو خفته ا‌ست و بر سرش
نی مادر است و نی پدر و نی برادر است

زین‌العباد ماند و کسش همنفس نماند
در خیمه غیر پردگیان هیچ کس نماند *


* گلاب اشک(گلچین مراثی حضرت سیدالشهدا(ع) در قالب ترکیب‌بند)، مقدمه دکتر سیدیحیی یثربی، نشر شاهد، 1380، صص194 و 268



 
تعداد بازدید: 1626


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: