خداوند صبر و ایثار مرا امتحان کرد
در لحظههای فعالیت حس میکردم که در صحنه کربلا هستم و همپای مولایم حسین(ع) میجنگم. خیلی وقتها هم کارها با عنایت خود مولا امام حسین(ع) پیش میرفت. سال 54 به فرمان امام خمینی لبیک گفتم. من و بچههایم در هر مجلس و راهپیمایی علیه رژیم شاه شرکت میکردیم و حال و هوای خاصی داشت. مجلس قرآن و روضهخوانی در منزلمان برپا میکردم و اعلامیه و اطلاعیههای مربوط به امام را در بستههای شکلات میگذاشتم و بین افراد پخش میکردم و پسرانم هم در بین مردها این کار را انجام میدادند.